آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 تیر، ۱۳۹۴ مسلمانان مرا وقتی دلی بودکه باوی گفتمی گر مشکلی بود دلی همدرد و یاری مصلحت بین که استظهار هر اهل دلی بود 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 تیر، ۱۳۹۴ دلی همدرد و یاری مصلحت بین که استظهار هر اهل دلی بود دوستان شرح پریشانی من گوش کنید داستان غم پنهانی من گوش کنید 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 تیر، ۱۳۹۴ دوستان شرح پریشانی من گوش کنیدداستان غم پنهانی من گوش کنید در کمین تو بسی عیب شماران هستند سینه پر درد ز تو کینه گذاران هستند 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 تیر، ۱۳۹۴ در کمین تو بسی عیب شماران هستند سینه پر درد ز تو کینه گذاران هستند دل میرود ز دستم صاحبدلان خدارا دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 تیر، ۱۳۹۴ دل میرود ز دستم صاحبدلان خدارادردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا ای صاحب کرامت شکرانه سلامت روزی تفقدی کن، درویش بینوا را 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 تیر، ۱۳۹۴ ای صاحب کرامت شکرانه سلامت روزی تفقدی کن، درویش بینوا را آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 تیر، ۱۳۹۴ آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف استبا دوستان مروت با دشمنان مدارا آیینه سکندر جام می است بنگر تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بیوفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟؟؟؟؟ 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرابیوفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟؟؟؟؟ ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا؟؟؟ 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا؟؟؟ امشب ای ماه به درد دل من تسکینی آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ امشب ای ماه به درد دل من تسکینیآخر ای ماه تو همدرد من مسکینی یک دست جام باده و یک دست جعد یار رقصی چنین میانه میدانم آرزوست 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ یک دست جام باده و یک دست جعد یار رقصی چنین میانه میدانم آرزوست تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد هر بیشه گمان مبرکه خالیست باشد که پلنگ خفته باشد پ.ن:سعدی نور به قبرت بباره..خیلی خیلی قشنگ گفتی و مثل پلنگ رو خیلی قشنگی استفاده کردی 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ تا مرد سخن نگفته باشدعیب و هنرش نهفته باشد هر بیشه گمان مبرکه خالیست باشد که پلنگ خفته باشد پ.ن:سعدی نور به قبرت بباره..خیلی خیلی قشنگ گفتی و مثل پلنگ رو خیلی قشنگی استفاده کردی موافقم واقعا قشنگ بیانش کرده... در کارگه کوزه گری رفتم دوش دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش ناگه یکی کوزه برآورد خروش کو کوزه گر کوزه خر کوزه فروش 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ موافقم واقعا قشنگ بیانش کرده... در کارگه کوزه گری رفتم دوش دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش ناگه یکی کوزه برآورد خروش کو کوزه گر کوزه خر کوزه فروش شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد 3 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیارمهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد در ره منزل لیلی که خطر هاست در آن شرط اول قدم آنست که مجنون باشی 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ در ره منزل لیلی که خطر هاست در آن شرط اول قدم آنست که مجنون باشی یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد 3 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکردبه وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد دل به امید صدایی که مگر در تو رسد ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ دل به امید صدایی که مگر در تو رسد ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید 3 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفا دار چه کرد 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفا دار چه کرد درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده