رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

هرچـــــه دلتنـــگی هست

حرف هایی که گـــــره در گــــــــره است

تو بیـــــــا تا به همان بوســــــه ی اول برود:icon_gol:

لینک به دیدگاه
در آن شهری که مردانش عصا از کور می دزدند

 

من از نا باوری آنجا محبت آرزو کردم

مطلوب دل در هم او یافتم از عالم

مقصود من پر غم ز اشیا همه او دیدم

 

دیدم همه پیش و پس، جز دوست ندیدم کس

او بود، همه او، بس، تنها همه او دیدم

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

مست گشتم زه می‌‌ ناب وجودت آنشب .........

...........................................که زه لبهای شکرقند توام بوسهٔ جانانه زدم

 

 

 

از خودم هم اکنون

بیت اول جوششی

بیت دوم کوششی:ws3:

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

[h=2]یا همچو همای بر من افکن پر خویش

تا بندگیت کنم به جان و سر خویش

 

 

گر لایق خدمتم

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
بر خویش

تا من سر خویش گیرم و کشور خویش

[/h]

لینک به دیدگاه

شبی یاد دارم که چشمم نخفت /شنیدم که پروانه با شمع گفت

که من عاشقم گر بسوزم رواست /تو را گریه و سوز باری چراست؟

لینک به دیدگاه

تو هرچه بپوشی به تو زیبا گردد

گر خام بود اطلس و دیبا گردد

 

مندیش که هرکه یک نظر روی تو دید

دیگر همه عمر از تو شکیبا گردد

لینک به دیدگاه

روزیست خوش و هوا نه گرم است و نه سرد

ابر از رخ گلزار همی شوید گرد

 

بلبل به زبان پهلوی با گل زرد

فریاد همی کند که می باید خورد

لینک به دیدگاه

دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست/گر دردمند عشق بنالد غریب نیست

دانند عاقلان که مجانین عشق را/پروای قول ناصح و پند ادیب نیست

لینک به دیدگاه

ترکیب طبایع چون بکام تو دمی است

رو شاد بزی اگرچه برتو ستمی است

 

با اهل خرد باش که اصل تن تو

گردی و نسیمی و غباری و دمی است

لینک به دیدگاه

يكـي بـر سـرشاخ بن مي بريد/خداونـد بستـان نگـه كـرد و ديـد

بگفتا گـر اين مـرد بد مي كند/نـه بـر من كه با نفس خـود مي كند:w16:

لینک به دیدگاه

در چشم من آمد آن سهی سرو بلند/ بربود دلم ز دست و در پای افکند

ای دیده‌ی شوخ می‌برد دل به کمند/ خواهی که به کس دل ندهی دیده ببند

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...