رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

تا چند اسیر عقل هر روزه شویم

 

در دهر چه صد ساله چه یکروزه شویم

 

در ده تو بکاسه می از آن پیش که ما

 

در کارگه کوزه‌گران کوزه شویم

  • Like 4
لینک به دیدگاه

مرا اینگونه باور کن

کمی تنها ، کمی بی کس ،

کمی از یادها رفته

خدا هم ترک ما کرده ،

خدا دیگر کجا رفته ..!

 

/

  • Like 3
لینک به دیدگاه

[TABLE=width: 100%, align: center]

[TR]

[TD=align: left]هيچ كس نيست كه در كوى تواش راهى نيست [/TD]

[TD=align: right] هر كس اينجا بطريق هوسى مى آيد[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 3
لینک به دیدگاه

همچو نرگس تا گشودم چشم پیوستم به خاک

گل دو روزی بیشتر مهمان گلشن نیست نیست

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

میروی و گریه میگیرد مرا

ساعتی بنشین که باران بگذرد

 

  • Like 4
لینک به دیدگاه

در دست مردی فقیر از بومیان صحرا

میخواهم سازی شوم تا هر غروب

رو به خورشید کویر بنشیند و به آوای غمگینی

دردهایش را به سیم ساز سپارد

تا توانم عمری به زخمه هایش باز گویم

سکوت ها را

  • Like 3
لینک به دیدگاه

ای صاحب کرامت شکرانه سلامت

روزی تفقدی کن درويش بی نوا را

آسايش دو گیتی تفسیر اين دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا

  • Like 4
لینک به دیدگاه

آنقدر بنشین که برخیزد غبار از خاطرم

پای تا سر ناز من هنگام رفتن نیست نیست

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

 

میروی وگریه میگیرد مرا

ساعتی بنشین که باران بگذرد

  • Like 4
لینک به دیدگاه

تا درین زندان فانی زندگانی باشدت

 

کنج عزلت گیر تا گنج معانی باشدت

 

این جهان را ترک کن تا چون گذشتی زین جهان

 

این جهانت گر نباشد آن جهانی باشدت

  • Like 5
لینک به دیدگاه

ترسم اين قوم که بر دردکشان میخندند

در سر کار خرابات کنند ايمان را

يار مردان خدا باش که در کشتی نوح

هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

  • Like 4
لینک به دیدگاه

دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری

 

کاندر این ره کشته بسیارند قربان شما

 

ای صبا با ساکنان شهر یزد از ما بگو

 

کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...