taniam 256 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۸۹ من بندهی شمعم، که ز بهر دل خلق ببرید ز شیرین و چو فرهاد بسوخت 3 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۸۹ توکز مهنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی. :w00: 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۸۹ یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم در میان لاله و گل آشیانی داشتم گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار پای آن سرو روان اشک روانی داشتم 2 لینک به دیدگاه
ALI* 880 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۸۹ مرا این دست های گرم این جان های سرشار از صفا یک عمر پرورده ست دلم در نور و عطر این محبت های رنگین زندگی کرده ست... 1 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۸۹ تا راه قلندری نپویی نشود رخساره به خون دل نشویی نشود. 1 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۸۹ دیگران از صدمه اعدا همی نالند و من از جفای دوستان گریم چو ابر بهمنی سست عهد و سرد مهرند این رفیقان همچو گل ضایف آن عمری که با این سست عهدان سر کنی... 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۸۹ یاری انــدر کس نمیـبـیـنـم یاران را چــه شد دوستی کی اخر امد دوستداران را چه شد 3 لینک به دیدگاه
Anooshe 11040 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۸۹ در اندرون من خسته دل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست 2 لینک به دیدگاه
ARASH_NAZARI 737 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۸۹ منم همرنگ تو میشم سراغ عشق و می گیرم که با هر قطره ی خونت منم مثل تو میمیرم پای حرف تو می مونم که امید و به من دادی منم همراه تو می شم به عشق صبح آزادی سکوتو می شکنیم با هم بفهمن که هنوز هستیم با فریادت نشون می دی که از هیچی نمی ترسیم داره آروم جون می ده نسلی که مرگ و فهمیده نمی دونم چرا اما این آزادی بوی خون میده ترانه سرا : سروش خواننده آهنگساز, نتظیم :شادمهر عقیلی 1 لینک به دیدگاه
!ala مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۸۹ هزار جهد بکردم که يار من باشی مرادبخش دل بیقرار من باشی چراغ ديده شب زنده دار من گردی انيس خاطر اميدوار من باشی لینک به دیدگاه
rize 615 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۸۹ یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض پادشاهی کامران بود از گدائی عار داشت 2 لینک به دیدگاه
sara 20 1717 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۸۹ تا کی غم آن خورم که دارم یا نـــه وین عمر به خوش دلی گذارم یا نه پر کن قدح باده که معلومم نیست کین دم که فرو بــــــرم برارم یا نـه 2 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۸۹ هی با تو ام که بی خبر دل رو سپردی به سفر. منو گذاشتی با دلم بی یه نشونی در به در. :w00: 1 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۸۹ رفت و نرفته نکهت گیسوی او هنوز غرق گل است بسترم از بوی او هنوز دوران شب ز بخت سیاهم بسر رسید نگشوده تاری از خم گیسوی او هنوز از من رمید و جای به پهلوی غیر کرد جانم نیارمیده به پهلوی او هنوز ... 1 لینک به دیدگاه
sara 20 1717 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۸۹ ز رقیب دیو سیرت به خدای خود پناهم مگر ان شهاب ثاقب مددی دهد خدا را 2 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۸۹ ای دل چو زمانه می کند غمناکت ناگه برود ز تن روان پاکت. بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند زان پیش که سبزه بردمد از خاکت. 3 لینک به دیدگاه
ARASH_NAZARI 737 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۸۹ ببخشید با ت باید شروع میشد اما این پست واقعآ زیباس این شعر رو دوست خوبم علیرضا قزوه گفته: مشکلم غیرسیاسی ست تو حل کن دکتر لوزۀ فکر مرا نیز عمل کن دکتر خون من پر شده از این همه گلبول سفید فکر معماری یک تاج محل کن دکتر ضعف دارم، نکند قند به مغزم نرسد همۀ قند مرا موم و عسل کن دکتر فرق من بود چهل سال فقط جانب راست بعد از این کلۀ ما را تو کچل کن دکتر خون من پر شده از مثبت و منفی، شاید مشکل از بطن چپ ماست، عمل کن دکتر "به عمل کار برآید به سخندانی نیست" ترک تریاک نشد، ترک جدل کن دکتر "از ازل تا به ابد کشتۀ ما افتاده ست" حکم زندان ابد را تو ازل کن دکتر "ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید" "حافظ" دل شده را "شیخ اجل" کن دکتر در مخم هر شب یک عدّه سوار شترند فکر خاموشی این جنگ جمل کن دکتر 2 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۸۹ تا کی غم آن خورم که دارم یا نه وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه؟ 2 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۸۹ همه كارم زخود كامي به بد نامي كشيد اخر نهان كي ماند ان رازي كزو سازند محفل ها 2 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۸۹ ای ساربان آهسته رو کارام جانم میرود وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده