رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

زفر کـیانی یکی تخت ساخت

چو مایه بدو گوهراندر شناخت

چو خورشید تابان، میان هـوا

نشسته بر او، شاه فرمـان روا

جهان انجمن شد، برتخت اوی

شگفتی فرومانده از بخت اوی

سـرسـال نو، هرمز فرودیــن

برآسود از رنج تن، دل زکـین

 

 

ابولقاسم فردوسی..

لینک به دیدگاه

در قدح عکس تو یا گل در گلاب افتاده است؟

مهر در آیینه یا آتش در آب افتاده است؟

 

بادهٔ روشن دمی از دست ساقی دور نیست

ماه امشب همنشین با آفتاب افتاده است....

لینک به دیدگاه

ماه من!

غصه اگر هست بگو تا باشد!

معني خوشبختي ،

بودن اندوه است...!

اين همه غصه و غم ، اين همه شادي و شور

چه بخواهي و چه نه! ميوه يک باغند.

همه را با هم و با عشق بچين...

ولي از ياد مبر

پشت هر کوه بلند

سبزه زاري است پر از ياد خدا!

و در آن باز کسي با صدایی آرام و مطمئن مي خواند

 

که خدا هست ، خدا هست و چرا غصه ؟ چرا ؟

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...