taniam 256 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۸۹ افسوس که در پای تو این تنـد سواران بسـیار دویدند و همان بازپـســانند! ! 2 لینک به دیدگاه
rize 615 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۸۹ دل میرود زدستم صاحبدلان خدارا دردا که رازپنهان خواهدشدآشکارا... 3 لینک به دیدگاه
taniam 256 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۸۹ ای دانه دُر، عشق تو دریاسـت ولیکن افســـوس! که نزدیــک کنــار تو خســـانند 2 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۸۹ آن دوست که دیدنش بیارید چشم بی دیدنش از دیده نیاساید چشم. ما را ز برای دیدن باید چشم ور دوست نبینی به چه کار آید چشم. 3 لینک به دیدگاه
rize 615 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۸۹ من همان دم که وضوساختم ازچشمه عشق چارتکبیرزدم یکسره برهرچه که هست....... 3 لینک به دیدگاه
taniam 256 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۸۹ آن دوست که دیدنش بیارید چشمبی دیدنش از دیده نیاساید چشم. ما را ز برای دیدن باید چشم ور دوست نبینی به چه کار آید چشم. شعر قبل با د اومده بود دوست من تو مشغولی به حسن خود، چه غم داری ز کار ما؟ که هجرانت چه میسازد همی با روزگار ما؟ 4 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۸۹ :jawdrop: این برای ددددددددددددددد. دریاب که از روح جدا خواهی رفت در پرده اسرار فنا خواهی رفت. می نوش ندانی از کجا آمده ای خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت ********************** اینهم برای ا که تانیای عزیز گفتند: :ws2: ********************** آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است. :icon_pf (44): ********************** بازم شرمنده از اختلالی که ایجاد شد.... :banel_smiley_52: :w00: :icon_pf (34): ********************** ادامه با حرف تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت 4 لینک به دیدگاه
taniam 256 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۸۹ :jawdrop: این برای ددددددددددددددد. دریاب که از روح جدا خواهی رفت در پرده اسرار فنا خواهی رفت. می نوش ندانی از کجا آمده ای خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت ********************** اینهم برای ا که تانیای عزیز گفتند: :ws2: ********************** آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است. :icon_pf (44): ********************** بازم شرمنده از اختلالی که ایجاد شد.... :banel_smiley_52: :w00: :icon_pf (34): ********************** ادامه با حرف تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت خواهش رضای عزیز ترک گندم گون من هر دم به جنگی دیگرست روی او را هر زمان حسنی و رنگی دیگرست 4 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۸۹ عرض ادب خدمت تانیای عزیز. *************** تشریف هوای تو به هر جان نرسد ملک غم تو به هر سلیمان نرسد. درمان طلبان ز درد تو محرومند کان درد به طالبان درمان نرسد. 3 لینک به دیدگاه
lovestory 995 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۸۹ دلم را بود از آن پیمان گسل امید یاریها به نومیدی کشید آخر همه امیدواریها 3 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۸۹ امروز مکش سر ز وفای من و اندیش زان شب که من از غم به دعا دست برآرم. زلفین سیاه تو به دلداری عشاق دادند قراری و ببردند قرارم :icon_gol: 2 لینک به دیدگاه
surush 1359 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۸۹ من نمی دانم چه داده ای به من؟ که چنین دل را سپردم دست تو یا چه بود در آن نگاه آتشین یا چه کرد بامن دو چشم مست تو 3 لینک به دیدگاه
lovestory 995 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۸۹ وادی سرگشتگی در من نفس نگذاشته است پای خواب آلوده دامان منزل کن مرا 2 لینک به دیدگاه
surush 1359 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۸۹ امشب به ياد روي تو.... با ماه خلوت کرده ام با ياد عشق گرم تو ... تا اوج هجرت کرده ام درباره دستان تو ....با ابر صحبت کرده ام بوسيدن روي تو را .... با خويش قسمت کرده ام با ديدنت ترک غم و ....اندوه و محنت کرده ام از فکر عشقي غير تو .... همواره وحشت کرده ام گر لحظه اي غا فل شدم... بگذر جسارت کرده ام هرگز مرو ترکم مکن..... من بر تو عادت کرده ام 3 لینک به دیدگاه
lovestory 995 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۸۹ ماه خورشید نمایش ز پس پرده زلف آفتابیست كه در پیش سحابی دارد 3 لینک به دیدگاه
surush 1359 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۸۹ دريا ي شور انگيز چشمانت چه زيباست آنجا که بايد دل به دريا زد همين جاست 3 لینک به دیدگاه
lovestory 995 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۸۹ تویی بهانه آن ابرها که می گریند بیا که صاف شود این هوای بارانی 3 لینک به دیدگاه
surush 1359 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۸۹ يه روز يه باغبوني...يه مرد آسموني نهالي کاشت ميونِ...باغچه ي مهربوني مي گفت سفر که رفتم...يه روز و روزگاري اين بوته ياس من...مي مونه يادگاري 3 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۸۹ یک دم خوش باش تا چه خواهی کرد این زهد مزور مزیق را. یک ره به دو باده دست کوته کن این عقل دراز قد احمق را 2 لینک به دیدگاه
surush 1359 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۸۹ آسمانها مگر از گردش خود سير شوند ورنه عشاق محال است قراري گيرند داش رضای گل 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده