مرید 1252 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۸۹ دلم را در غمت کردم ز هر ویرانه ویران تر چو دیدم دوست میدارد دلت دلهای ویران را 1 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۸۹ آن که شد تا حشر لازم صبر در هجران او مرگ بر من کرد آسان درد بی درمان او ... 1 لینک به دیدگاه
مرید 1252 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۸۹ وفای وعده همین بس که در دلت گذرد که این اسیر بلا کش در انتظار من است 2 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۸۹ تو با عقل و خرد هر گام بردار قدم را با چراغ عقل بگذار... 2 لینک به دیدگاه
مرید 1252 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۸۹ راه حق را کی توان پیمود با بار تعلق کین سفر ره توشه ای غیر از سبکباری ندارد 2 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۸۹ دلم آزاد از دامش نمیگردد چه دامست اين زبانم کوته از نامش نمیگردد چه نام است اين ... 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۸۹ نقد دلی که بود مرا صرف باده شد قلب سياه بود از آن در حرام رفت 3 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۸۹ تا که بودیم کس ندانست که هستیم باشد که نباشیم و بدانند که بودیم 3 لینک به دیدگاه
Ka!SeR 1333 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۸۹ مطرب عشق عجب ساز و نوايي دارد نقش هر نغمه که زد راه به جايي دارد 3 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۸۹ ديده نهادم به هزاران نياز بر قدم ما در آژرم ساز مادر من خسته تيمار من چون نظر افگند به ديدار من 2 لینک به دیدگاه
nice-arch 469 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۸۹ ديده نهادم به هزاران نيازبر قدم ما در آژرم ساز مادر من خسته تيمار من چون نظر افگند به ديدار من نیست در شهر نگاری که دل ازما ببرد بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۸۹ در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۸۹ من اعتماد به عهد کسی نخواهم کرد ز بس که خدعه ز رفتار این و آن دیدم... 4 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۸۹ محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت مست گفت این پیراهن است افسار نیست 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۸۹ تا تو بر من عاشقی ای محترم پرده برکش من به تو عاشقترم 2 لینک به دیدگاه
saeed99 2563 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۸۹ تا تو بر من عاشقی ای محترمپرده برکش من به تو عاشقترم با درود مطرب عارفان بیا مست شدند عارفان زود بگو رباعیی پیش درآ بگیر دف مولوی 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۸۹ فریب عشق به دعوی اشگ و آه مخور که درد و داغ بود عاشقان شیدا را 3 لینک به دیدگاه
saeed99 2563 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۸۹ فریب عشق به دعوی اشگ و آه مخورکه درد و داغ بود عاشقان شیدا را ای دل چو هست حاصل کار جهان عدم بر دل منه ز بهر جهان هیچ بار غم منوچهری 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۸۹ من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی که دلپسند تو ای دوست دل بخواه من است 2 لینک به دیدگاه
master of law 526 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۸۹ من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندیکه دلپسند تو ای دوست دل بخواه من است تیر غمت چنان زده داغ بجان فانیم کز سرو جان گذشته ام در ره عشق جانیم میروی و گریه میگیرد مرا ساعتی بنشین که باران بگذرد 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده