*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۸۹ تا ز شمع عارضت در جان شرر افتاده است جان به پایت هر زمان پروانه وار افتاده است 1 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۸۹ تا بر دلش از غصه غباری ننشیند ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش 1 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۸۹ شب شمع یک طرف،رخ جانانه یک طرف من یک طرف در آتش و پروانه یک طرف 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۸۹ فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر کاین کارخانهایست که تغییر میکنند 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۸۹ دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۸۹ ماییم و موج سودا، شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن از من گریز تا تو، هم در بلا نیفتی بگزین ره سلامت، ترک ره بلا کن 3 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۸۹ نیست در کس کرم و وقت طرب میگذرد چاره آن است که سجاده به می بفروشیم عاشق این شعرم واقعا عالیه 4 لینک به دیدگاه
نسترن 2411 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۸۹ من اگر کام روا گشتک و خوش دل چه عجب مستحق بودم و اینها به ذکاتم دادند 3 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۸۹ در کارگه کوزه گری رفتم دوش .................... دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش ناگاه یکی کوزه برآورد خروش ...................... کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۸۹ شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردن است روز ستاره تا سحر تیره به آه کردن است 3 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۸۹ تویی شمع و چراغ شام تارم تویی عشق و امید این دیارم 3 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۸۹ منعم کنی ز عشق وی ای مفتی زمان معذور دارمت که تو او را ندیده ای 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۸۹ یکی شکسته نوازی کن ای نسیم عنایت که در هوای تو لرزنده تر ز شاخه بیدم 1 لینک به دیدگاه
mohsen-gh 405 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۸۹ من کشته ی آن ساقی و پیمانه ی عشقم من عاشق دلداده ی آن روی نکویم 1 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۸۹ مرا دلیست که هرگز به دلبری نسپردم در این خرابه ندانم چگونه خانه گرفتی 3 لینک به دیدگاه
mohsen-gh 405 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۸۹ یاد باد آنکه چو یاقوت قدح خنده زدی در میان من و لعل تو حکایتها بود 3 لینک به دیدگاه
Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۸۹ یاد باد آنکه چو یاقوت قدح خنده زدیدر میان من و لعل تو حکایتها بود در اين عالم بي بفا كسي خرم نيست شادي و نشاط در بني ادم نيست هر كس كه او را در اين زمانه غم نيست يا آدم نيست يا كه در اين عالم نيست 2 لینک به دیدگاه
کامیلا 422 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۸۹ دل من در سبدی نیل به عشق تو سپرد نگهش دار به موسی شدنش می ارزد 2 لینک به دیدگاه
Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۸۹ دل من در سبدی نیل به عشق تو سپردنگهش دار به موسی شدنش می ارزد دل كه رنجد از كسي خرسند كردن مشكل است شيشه بشكسته را پيوند كردن مشكل است 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۸۹ تیره گون شد کوکب بخت همایون فام من واژگون شد از سپهر واژگون اقبال من 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده