niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ محرم این هوش جز بیهوش نیست مر زبان را مشتری جز گوش نیست :icon_pf (34): در غم ما روزها بیگاه شد روزها با سوزها همراه شد روزها گر رفت گو رو باک نیست تو بمان ای آنک چون تو پاک نیست هر که جز ماهی ز آبش سیر شد هرکه بی روزیست روزش دیر شد در نیابد حال پخته هیچ خام پس سخن کوتاه باید والسلام بند بگسل باش آزاد ای پسر چند باشی بند سیم و بند زر گر بریزی بحر را در کوزهای چند گنجد قسمت یک روزهای کوزهی چشم حریصان پر نشد تا صدف قانع نشد پر در نشد هر که را جامه ز عشقی چاک شد او ز حرص و عیب کلی پاک شد شاد باش ای عشق خوش سودای ما ای طبیب جمله علتهای ما ای دوای نخوت و ناموس ما ای تو افلاطون و جالینوس ما جسم خاک از عشق بر افلاک شد کوه در رقص آمد و چالاک شد عشق جان طور آمد عاشقا طور مست و خر موسی صاعقا با لب دمساز خود گر جفتمی همچو نی من گفتنیها گفتمی هر که او از همزبانی شد جدا بی زبان شد گرچه دارد صد نوا 4 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ الا انسان زمان كوچ باشد عبادت بي ولايت پوچ باشد 3 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ چونک گل رفت و گلستان درگذشت نشنوی زان پس ز بلبل سر گذشت جمله معشوقست و عاشق پردهای زنده معشوقست و عاشق مردهای 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ در غم ما روزها بیگاه شد روزها با سوزها همراه شد 2 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم وندراین کاردل خویش به دریا فکنم 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ من بد کنم و تو بد مکافات دهی پس فرق میان من و تو چیست خدا 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ آتشست این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ در دو روز عمر کوته سخت جانی کرده ام با همه نامهربانان مهربانی کرده ام 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ محرم این هوش جز بیهوش نیست مر زبان را مشتری جز گوش نیست 2 لینک به دیدگاه
BluE GiRl 80 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری وفای عهد من از خاطرت به درنرود 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ دل من ز چشم مستت طلب نگاه دارد تو گداي شه پرس بين چه طمع ز شاه دارد 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ من به هر جمعیتی نالان شدم جفت بدحالان و خوشحالان شدم 2 لینک به دیدگاه
maryam 2009 369 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ مرا به دور لب دوست هست پیمانی که بر زبان نبرم جز حدیث پیمانه 6 لینک به دیدگاه
BluE GiRl 80 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ هر روز دلم در غم تو زارتر است وز من دل بیرحم تو بیزارتر است 5 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ تا دهن بسته ام از نوش لبان میبرم آزار من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار 4 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ رندی آموز و کرم کن که نه چندان هنر است حیوانی که ننوشد می و انسان نشود 5 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ دام جهان را هزار قرن گذشتست درخور صیدم نیامدست شکاری 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ یک شب تو را زمستی تشبیه ماه کردم تو خوبتر زماهی من اشتباه کردم 3 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ میدهد هر کسش افسونی و معلوم نشد که دل نازک او مایل افسانه ی کیست 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده