رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

تا چراگاه فلک هست و غزالان نجوم

دختر ماه بر این گله شبان خواهد بود

دنيا ديدی و هر چه ديدی هيچ است

 

و آن نيز که گفتی و شنيدی هيچ است

 

سـرتاسـر آفـاق دویـدی هیـچ است

 

و آن نيز که در خانه خزيدی هيچ است

  • Like 2
لینک به دیدگاه
یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد؟

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد؟

 

در اين سراي بي كسي، كسي به در نمي زند

به دشت پر ملال ما ، پرنده پر نمي زند....

  • Like 4
لینک به دیدگاه
یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت

حاش لله که روم من ز پی یار دگر

رخسار تو را که ماه و گل بنده‌ی اوست

لشکرگه آن زلف سر افکنده‌ی اوست

زلفت به شکار دل پراکنده‌ی اوست

لشکر به شکارگه پراکنده‌ی اوست

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به تو نامه می نویسم

نامه ای نوشته بر باد

که به اسمت چو رسیدم

قلمم به گریه افتاد

 

 

دریاب تو این یک دم وقتت که نه ای

آن تره که بدروند و دیگر روید

  • Like 3
لینک به دیدگاه
در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست

مست از می و می خواران از نرگس مستش مست

 

 

تا زهره و مه در آسمان گشت پدید

بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...