Afsaneh.M 19632 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ دعا ميكنم غرق باران شوي... چو بوي خوش ياس و ريحان شوي... 2 لینک به دیدگاه
farzaneh.y 2170 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ تا چراگاه فلک هست و غزالان نجومدختر ماه بر این گله شبان خواهد بود دنيا ديدی و هر چه ديدی هيچ است و آن نيز که گفتی و شنيدی هيچ است سـرتاسـر آفـاق دویـدی هیـچ است و آن نيز که در خانه خزيدی هيچ است 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ يکی حلقه کعبه دارد به دست يکی در خراباتی افتاده مست 2 لینک به دیدگاه
farzaneh.y 2170 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ دعا ميكنم غرق باران شوي...چو بوي خوش ياس و ريحان شوي... یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد؟ دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد؟ 4 لینک به دیدگاه
Afsaneh.M 19632 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد؟دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد؟ در اين سراي بي كسي، كسي به در نمي زند به دشت پر ملال ما ، پرنده پر نمي زند.... 4 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ در حیرتم از مرام این مردم پست این طایفه زنده کش مرده پرست 4 لینک به دیدگاه
Afsaneh.M 19632 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ تو كز محنت ديگران بي غمي نه شايد كه نامت نهند آدمي ! 4 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت حاش لله که روم من ز پی یار دگر 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ روزیست خوش و هوا نه گرم و نه سرد ابر از رخ گلزار همی شوید گرد بلبل به زبان پهلوی با گل زرد فریاد کند که می همی باید خورد 3 لینک به دیدگاه
farzaneh.y 2170 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناختحاش لله که روم من ز پی یار دگر رخسار تو را که ماه و گل بندهی اوست لشکرگه آن زلف سر افکندهی اوست زلفت به شکار دل پراکندهی اوست لشکر به شکارگه پراکندهی اوست 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ تا معطر کنم از لطف نسيم تو مشام شمهای از نفحات نفس يار بيار 2 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ رقص بر شعر تر و ناله ی نی خوش باشد خاصه رقصی که در آن دست نگاری گیرند 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ در روی تو بيقرار شد مردم چشم يعنی که پری ديدم و ديوانه شدم 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ دمی خوش است مکن صبح دم دمی مردی که همدم است مرا يار مهربان امشب 2 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ به تو نامه می نویسم نامه ای نوشته بر باد که به اسمت چو رسیدم قلمم به گریه افتاد 3 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ به تو نامه می نویسمنامه ای نوشته بر باد که به اسمت چو رسیدم قلمم به گریه افتاد دریاب تو این یک دم وقتت که نه ای آن تره که بدروند و دیگر روید 3 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست مست از می و می خواران از نرگس مستش مست 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ در دیر مغان آمد یارم قدحی در دستمست از می و می خواران از نرگس مستش مست تا زهره و مه در آسمان گشت پدید بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید 2 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۸۹ دلم دریا به دریا از تماشای تو می گیرد دلم دریاست اما از تماشای تو می گیرد 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده