رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

منم كه شهره شهرم به عشق ورزيدن

 

منم كه ديده نيالوده ام به بد ديدن

وفا كنيم و ملامت كشيم خوش باشيم

 

كه در طريقت ما كافريست رنجيدن

باختی !:ws46:باید با د بگی

  • Like 1
لینک به دیدگاه

درد عشقي كشيده ام كه مپرس

 

زهر هجري چشيده ام كه مپرس

 

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

 

نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

 

عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش

 

که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند

لینک به دیدگاه

دامن دوست به صد خون دل افتاد به دست

 

 

به فسوسي كه كند خصم رها نتوان كرد

 

دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد

 

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

 

آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت

 

آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

لینک به دیدگاه
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد

 

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

 

آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت

 

آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

 

 

 

 

 

ديدم به خواب خوش كه به دستم پياله بود

تعبير رفت و كار به دولت حواله بود

بر آستان ميكده خون ميخورم مدام

روزي ما ز خوان كرم اين حواله بود

  • Like 1
لینک به دیدگاه

دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را

دردا که زار پنهان خواهد شد آشکارا

ديدم به خواب خوش كه به دستم پياله بود

تعبير رفت و كار به دولت حواله بود

بر آستان ميكده خون ميخورم مدام

روزي ما ز خوان كرم اين حواله بود

لینک به دیدگاه

ما را ز خیال تو چه پروای شراب است

 

خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است

 

 

گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست

 

هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...