رفتن به مطلب

صدای سنگین سکوت...!


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

قافیه را رها می کنم

و واژه را به دست باد می سپارم

کلام، خود از نام تو وزن می گیرد

چیزی نمی گویی چه مثنوی شگرفی ست

سکوتی که نام تو در آن جاری باشد ..

  • Like 4
  • پاسخ 581
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

وقتی جیغ می زنم و گریه می کنم یعنی داغونم....وقتی سکوت می کنم یعنی خیلی داغونم.....

  • Like 9
ارسال شده در

سه تا قطره

چند تا سکوت

چکید از لبان فلوت

درآمد به شکل سؤال

و از انتشار سقوط

حقیقت ‌تر از تلخ‌ ها

پراکنده شد عطر توت

همه ناز آوازها

گذشتند از روبروت

میان درختان ده

تبر پر زد و عنکبوت

به زخم نوک دارکوب

همه خط‌ خطی شد بلوط

نماند آشیانی بجز

سکوت و سکوت و سکوت

 

  • Like 5
ارسال شده در

عشق دیدنت مرا به سکوت مجبورم کرده ...

یقین دارم که باز میبینمت ...

.

  • Like 6
ارسال شده در

سکوتی میکنم بالاتر از فریاد ...

.

street-loveG.jpg

  • Like 3
ارسال شده در

اعتراف کن زمین! اعتراف

اعتراف کن که آغوش تو برای بلعیدن من کوچک است

آوازهای خاکی ات را بردار و برو!

گلدان دیگری برای شکفتن من باید

تو جامانده ی !

بسیار هم جامانده ای!

دلم برای تو می سوزد

...

و هم برای خودم

اعتراف می کنم

اعتراف

آغوش من برای بلعیدن تو کوچک است

آواز های خاکی ام را بر می دارم و می روم

به آهنگی که نت هایش سکوت کرده اند

من جا مانده ام

بسیار هم جا مانده ام

ای زمین!

بیا اعتراف کنیم

اعتراف

ما جا مانده ایم

و آغوشهامان برای بلعیدن هم کوچکند!

ما اعتراف می کنیم

فرشید تربیت

  • Like 4
ارسال شده در

اتاقی دارم

وصندلی کوچکی

که برایم بزرگ شده !

پاهایم

از پا افتاده اند !

دستانم

دیگر به هیچ دستگیره ای

نمی رسند !

آه...

از این ثانیه های ساکت ،

این هوای راکد ،

در این کنج تنگ

لنگ مانده ام !

کاش ،

پنجره تنها به اندازه ی پنج انگشت

باز می شد !

تا پنجاه سال بی نفسی را

در یک نفس

خلاصه می کردم .

 

امیر یزدانی

  • Like 6
ارسال شده در

دنبال کلاغی می گردم

تا قار قارش را

به فال نیک بگیرم

وقتی قاصدکها همه لال اند...

  • Like 6
ارسال شده در

همین لحظه

آرامم

برای دقایقی نا معلوم !

بی فاصله

بی حرف

نت سکوت را اجرا می کنم ...

می دانم این تنها چیزیست که تو نیز می شنوی

گوش کن ...

.

.

.

  • Like 7
ارسال شده در

کاش می تونستم چسبی جلوی دهنم و چشمام بزنم.....

دهنم تا خفه شم

چشمام تا خیس نشن

  • Like 6
ارسال شده در

دلم عجیب گرفته از این شهر غریب

که حتی قناریهایش هم

وقتی اواز میخوانند

غین و گاف را

غلیظ و گلوگیر

تلفظ میکنند

  • Like 9
ارسال شده در

این سکوت هم مثل همیشه ...

زیر پای هق هق های من

تلف می شود..!!

 

 

  • Like 10
ارسال شده در

ب غ ض کردم

ولی به روی خودم نیاوردم

  • Like 9
ارسال شده در

حق داری دلگیر شوی !

وقتی پاسخی از من نمی رسد ،

مرا ببخش دوست من ،

گاهی زندگی سخت می شود !!!

  • Like 10
ارسال شده در

روحم می خواهد برود یک گوشه بنشیند

پشتش را بکند به دنیا

پاهایش را بغل کند

و بلند بلند بگوید من دیگر بازی نمی کنم ...

 

  • Like 9
  • 4 هفته بعد...
ارسال شده در

به سکوت لبخند می زنم

او هم به من

کم کم

به زندگی در کنار هم

عادت کرده ایم...

  • Like 9
ارسال شده در

برایم کمی حرف بزن ،

 

 

این روزها دلم صدای تو را کم دارد!

 

 

صدای پای بهارشنیده می شود اما،

 

 

دل من بهاری جداگانه می خواهد !

  • Like 8
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

این کلمات

بدجور به بغضم پیچیده اند ...

که نه کلمه می آید

و نه اشک !

و تنها سکوت است و سکوت و سکوت ...

.

.

.

 

  • Like 7
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

لعنت به تمام کسانی که تو نیستند

ولی عطر تو را می زنند . . .

  • Like 6
ارسال شده در

وقتی تو نيستی

نه هست های ما

چونان که بايدند

نه بايد ها...

 

مثل هميشه آخر حرفم

حرف آخرم را

با بغض می خورم

 

عمری است

لبخند های لاغر خود را

در دل ذخيره می کنم

باشد برای روز مبادا !

قیصر امین پور

  • Like 5

×
×
  • اضافه کردن...