.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ یه بشقاب آشغال میوه دستم بود، آشغالاشو ریختم تو ظرف شویی، بشقابو انداختم سطل آَشغال 37 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دیروز کوفتیم 9 کیلومتر راه رفتم تا هاپیر استار خلیج فارس دیدم تعطیله برگشتیم البته کلی سوتی دادیم یادم نمیاد چی بودند ولی یه تیکه از راه رو سوار یه ماشین شدیم داشتیم به ملکوت اعلی می پیوستیم .............. 22 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ هیچی مثه سوتی که برا محمد آدمینی بود خنده دار نبود زیاد باهاش آشنا نشده بودم هنوز ازش میترسیدم(ابهتِ ادمینیش منو گرفته بود ) بحث شد سر اسم...گفتم اسمت باحاله...محمد عارف..نشنیده بودم این قیافه محمد----> این من------>:w16: یهو گفت مطمئنی؟؟......اسم من محمد خالیه هاا.... گفتم اینجا که زده محمد عارف.... گفت خوب عارف فامیلیمه رسما این ریختی شدم-------->:icon_pf (34): محمد----> 30 لینک به دیدگاه
Hodaa37 2744 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ سوتی داااااااااااااغ دارم رفته بودم تا 2تا چهارراه بالاتر که به کاری برسم , برگشتنی دیدم همسایه های با کلاسمون دارن از لطافت هوای بهاری استفاده میکنن و قدم زنان و پُز و افاده پراکنان(چی چی گفتم؟ ) از روبرو میان و هر کی در مسیرشون هست,برمیگرده تماشون میکنه اینجوری میشه :icon_redface::w58: خلاصه اینها همچنان با ژستِ از دماغ فیل افتاده میخرامیدن و میاومدن و ملت هم:5c6ipag2mnshmsf5ju3:5c6ipag2mnshmsf5ju3:5c6ipag2mnshmsf5ju3:ws52::ws52:اینجوری نیگاهشون میکردن اومدن تا به چند متری من رسیدن که من تا اومدم بگم:سلام, یهو زبونم رو گاز گرفتم تا نخندم و به خیر بگذره ماجرا این بود که هر دوتاشون ماسک گذاشته بودن رو صورتشون و یادشون رفته بود پاک کننش. صورتشون عینِ میت ِ تازه از قبر بیرون اومده, سفیدِ سفید بود:ws28::ws28:اینقدر تا خونه با خودم خندیدم که روحیه م شاد شد:hapydancsmil: 32 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ گفتی محمد عارف یاد سوتیه یک از بچه ها افتادم. یکی از نواندیشان از من پرسید محمد عارف اسم داداشش چیه؟ گفتم مهدی عارف دیگه بعد گفت چه ضایع...این چه اسمیه!!!!:ws28: گفتم بابا کجاش ضایعس! مهدیه دیگه! بعد هی اون گفت ینی مهدی عارفه؟ منم هی میگفتم اره دیگه باز هی گفت واااااااااااا ینی مهدی عارفه اخر گفتم بابا خنگ خدا! مهدی عارفه دیگه!!!!! کجاش عجیبه اخه. بعد فهمیدم که فک کرده عارف هم جزو اسمشه. 36 لینک به دیدگاه
goddess_s 16415 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اردیبهشت، ۱۳۹۱ ی سایتی عضو شدم کتابهای صوتی جدید شو میل میکنه واسم فکرم شدید داغوووون رفته بودم تو میلم دیدم از این سایته ی ایمیل اومده با این عنوان کتاب سوتی علی ای همای رحمت(البته فینگلیش نوشته بود ) ی لحظه هنگ کردم علی ای همای رحمت چه سوتی ای میتونه داشته باشه دوباره با دقت خوندم دیدم نوشته کتاب صوتی (SOTI ) علی ای همای رحمت ینی خودم ترکیده بودم دسشون درد نکنه در اون شرایط به همچین خنده ای احتیاج داشتم 31 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اردیبهشت، ۱۳۹۱ گفتی محمد عارف یاد سوتیه یک از بچه ها افتادم. یکی از نواندیشان از من پرسید محمد عارف اسم داداشش چیه؟ گفتم مهدی عارف دیگه بعد گفت چه ضایع...این چه اسمیه!!!!:ws28: گفتم بابا کجاش ضایعس! مهدیه دیگه! بعد هی اون گفت ینی مهدی عارفه؟ منم هی میگفتم اره دیگه باز هی گفت واااااااااااا ینی مهدی عارفه اخر گفتم بابا خنگ خدا! مهدی عارفه دیگه!!!!! کجاش عجیبه اخه. بعد فهمیدم که فک کرده عارف هم جزو اسمشه. نخند به بچه! منم دوران جهالتم همچین فکری میکردم. تازه اون موقع داداشش هم ادمین نبود. 18 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اردیبهشت، ۱۳۹۱ نخند به بچه!منم دوران جهالتم همچین فکری میکردم. تازه اون موقع داداشش هم ادمین نبود. همتون نخندید چون من تا همین الان همین فکرو میکردیم. ضایع ها با اون اسماشون. فکر کنم اگر یه نظرسنجی برگزار میکردیم معلوم میشد چند نفر تو این سایت سوتی تشریف دارند. 22 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، ۱۳۹۱ میخواستم کیک تعارف کنم، کیک و شیرینی قاطی شد، یه چیز بد شد:icon_pf (34): 28 لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اردیبهشت، ۱۳۹۱ من وسمانه داشتیم مشاعره میکردیم بعد اخر شعر من میم شد سمان چند ثانیه طول کشید تا بگه من گفتم مزن بر سر.....یه شعر یادش اومد بخاطر اینکه من نخونم تند تند میخوند گفت میازار موری که دانه کش است که زان داردو زان زیرین زوز است 28 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت، ۱۳۹۱ من باید سوال میپرسیدم تو این تاپیک :بدو بدو جواب بده؛ سوال بپرس , دو تا سوال رو قاطی کردم و.... اینم سوال من : کاخ آشور مربوط به کدام بنا است ؟ 1- کاخ آشور 2- کاخ چهلستون 3-ارگ بم 4- تخت جمشید جالبه مینا هم سریع جواب داد که گزینه 1 درسته لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت، ۱۳۹۱ 5شنبه با فرانه رفتیم مترو برای نمایشگاه .حالا بماند که ایشون بار اولش بود سوار مترو می شد :icon_pf (34): بهش کارت نارنجی رو دادم گفتم اینو می زنی در که باز شد کارتتو برمی داری (آموزش متروسواری داشتیم ) کارتشو زد و بدون اینکه برش داره می خواست بره که مامور مترو گفت خانوم کارتتو بردار.اونم یه کارت دیگه که نارنجی نبود رو برمی داشت.:icon_pf (34): حالا هرچی من داد می زدم اون کارت نارنجی رو بردار اونایی که افتاده بود بر می داشت مامور مترو گفت خانوم داخل دستگاه که تغییر رنگ نداده من : :icon_pf (34): مامور : خودش : :imoksmiley: 33 لینک به دیدگاه
Hodaa37 2744 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت، ۱۳۹۱ نخند به بچه!منم دوران جهالتم همچین فکری میکردم. تازه اون موقع داداشش هم ادمین نبود. همتون نخندید چون من تا همین الان همین فکرو میکردیم. ضایع ها با اون اسماشون. فکر کنم اگر یه نظرسنجی برگزار میکردیم معلوم میشد چند نفر تو این سایت سوتی تشریف دارند. تو رو خدا جوگیر نشین یه موقعه نظر سنجی نذارید ها:icon_pf (34)::5c6ipag2mnshmsf5ju3 منم آره البته عمر سوتی من کوتاهتره 12 لینک به دیدگاه
R.Irankhah 25490 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت، ۱۳۹۱ من باید سوال میپرسیدم تو این تاپیک :بدو بدو جواب بده؛ سوال بپرس , دو تا سوال رو قاطی کردم و.... اینم سوال من : کاخ آشور مربوط به کدام بنا است ؟ 1- کاخ آشور 2- کاخ چهلستون 3-ارگ بم 4- تخت جمشید جالبه مینا هم سریع جواب داد که گزینه 1 درسته آره منم بد سوتی ای دادم 15 لینک به دیدگاه
hamid_shahrsaz 28920 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت، ۱۳۹۱ چند وقت پیشا ساعت شد 1 شب و کلی دانلود رو گذاشته بودم برای شب که ترافیک رایگان دارم IDM رو تنظیم کردم ساعت 1.05 شروع بع دانلود کنه و ساعت 7.58 صبح هم دانلود قطع و لپ تاپ رو خاموش کنه صبح از خواب پا شدم دیدم روشنه لپ تاپ،کلی فحش به نرم افزار دادم که شعورش نرسیده باید خاموش میکرده لپ تاپ رو بعدشم هرچی گشتم تو desktop دنبال فایل های دانلود شده دیدم نیستن کلی قاطی کردم و دنبال دلیل گشتم که بعد از کلی تلاش دیدم دیشب اینترنت رو قطع کرده بودم و مودمم رو هم خاموش کرده بودم 30 لینک به دیدگاه
panisa 12132 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۹۱ به نام خدا اولین سوتی خود را آغاز میکنیم. من هر وقت تو تاپیک ختم صلوات تشکر میزنم صلوات هم میفرستم, هر تشکر یه صلوات. بعدشم اکثرا میرم سمت تاپیک نمایش احساسات با عکس و اونجام میبینم و تشکر میکنم. چند روز پیش داشتم ختم صلواتو تموم میکردم برم نمایش احساسات فکرمم مشغول بود. رفتم نمایش احساسات شروع کردم به تشکر زدن و برای هر تشکر یه صلوات ... حدود دو صفحه احساسات بود که من تشکر زدم و صلوات , یهو اومدم به خودم دیدم چه سوتی ای دادما...:ws28: 24 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دیشب رفته بودیم خوبه باجناقم بعد داشتم چایی میخوردم هندونه اورد گذاشت روی میز منم چاییم رو تموم کردم یه چند دقیقه وایسادم تا دندونام خنک شه که هندونه بخورم هندونه ذو تیکه تیکه کردم اومدم بخورم تیکه اول رو که زدم به چنگال که بخورم اول فوتش کردم خنک شه بعد بخورمش البته کسی حواسش بهم نبود منم خودم به خودم خندیدم 26 لینک به دیدگاه
saray89 3064 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۹۱ همسایمون زنگ زد خونمون مامانم گوشی رو برداشت داشت احوالپرسی میکرد باهاش یه دفعه شنیدم داره میگه اتفاقا میخواستم زنگ بزنم حالتو بگیرم!!!(میخواست بگه حالتو بپرسم و خبر ازت بگیرم ) اونقدر خندیدم بهش که دیگه نتونست به حرف زدنش ادامه بده مجبور شد قطع کنه 20 لینک به دیدگاه
Yuhana 12780 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اردیبهشت، ۱۳۹۱ از اونجایی که من زیاد پروفایل بچه ها میرم برای حال و احوال بعضی از تزیینای پروفایلا خیلی منو اذیت میکرد و دیر لود میشد و بعضیاشون چشم رو میزد ووووو خلاصه اون دکمه مخفی شدن پروفایل رو زدم نگووووو از اون موقع من چون اونو زدم دیگه هیچ پروفی رو تزیین شده نمیبینم امشب که رفتم تزیین فاطیما رو ببینم یهو دیدم مخفیش کردم ، درستش کردم حالا هر پروفی میرم چون تزییناتش رو میبینم مثل این باره اولیااااااااا کلی ذوق میکنم میگممم اینجا چقده خوشگله غافل از اینکه اون پروف خیلی وقته همینه ، من باره اولمه یعنی پت و مت که میگن یعنی من و من 34 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اردیبهشت، ۱۳۹۱ از اونجایی که ذهن پرمشغله ای دارم این سوتی که تازه دادم رو بگم تا یادم نرفته. با دوستا تو دفتر استاد بودیم کار داشتیم، همون موقع گوشیم زنگ خورد. جواب دادم، گفت از نظام مهندسی مزاحم میشم. منم که کلاً حواسم نبود و عجیب بود که از نظام مهندسی تماس گرفتن با یه لحن شدیدی گفتم از کجا مزاحم شدین؟ دیدم بچه ها جور خاصی نگاه کردن. فکر کردم به خاطر اینکه اونجا دارم با تلفن حرف میزنم اینطوری نگاه کردن طرفم دوباره تکرار کرد. منم گفتم ببخشید بد موقع مزاحم شدین اگه میشه یه 10 دقیقه تماس بگیرین همین که قطع کردم همه زدن زیر خنده تازه فهمیدم چه سوتی دادم و اون مدل نگاه کردنشون واسه چی بود 35 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده