Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۲ ﺍﯾﺸﺎﻟﻠﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎﺯﯼ ﺑﺸﻪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺁﺩﺍﻣﺴﺖ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺟﯿﺒﺖ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﯼ ﻫﻤﻪ ﻧﮕﻦ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﺪﻩ 9 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ همیشه چوب ســــــــــــوختنی نیست … خــــــوردنی هم هست ما گاهی چوبِ ســــــــــادگیمون رو میــــــــــــ خوریم . . . 5 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ دیالوگ زیبای حمید فرخ نژاد در " گشت ارشاد" حروم اون آمپولیه که دونه ای 220 هزار تومن پولشه ...و تو باید ماهی سه تاشو بزنی... حروم زندگی این بدبخته که حسرت یه عروسی به دلش مونده.. زده بالا ، متوسل شده به تابلوی کائنات... حروم اون نزول خوره که اگه سر ماه پول با اسکونتش حاضر نباشه ، اسباب و اثاثیه پدر و مادر من رو بعد از 30 سال کار تو آموزش و پرورش این مملکت میزیزه سر کوچه... حروم اون ماشینی که آیینه بغلش ، دیه ما سه نفره ... 9 لینک به دیدگاه
دل مانده 7714 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ موندم چی بگم.... خودمم از حرفام خسته شدم.... آخه تا کی.... چرا... 12 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ هرگـــــــــــــــــــــز ... از سمت جلو ... به یک گـــــــــــــــاو ! از سمت عقب ... به یک اســــب!! واز هــــــــــــــــیـــــــــــچ سمتی .....! به یک احـــمـــق .... نزدیک نشوید! 7 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ :sigh::sigh: در کمال شرمساری و تاسف باید اعتراف کنیم که نسل ما .... " نسل احمقهای موبایل بدست " است ...... 14 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ هتلی که توش رفت امد نباشه تعطیل میکنن حتی اگه 5 ستاره باشه میگن توجیه اقتصادی نداره ! ! ! ! ! قلبی که به یاد کسی نمیزنه چی؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ توجیه زنده بودن داره. . . . . . . . . . . . . . . 6 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ مهربانیت رابه دستی ببخش که می دانی با او خواهی ماند... وگرنه حسرتی می گذاری بر دلی که دوستت دارد... 5 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ چقدر سرد است ... وقتی دلتنگتم و نیستی... 6 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ کاریکاتوری که به واقعیت پیوست .. منتها یکم زودترسال انتشار 1365 ... 7 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ خدایا این چ پروژه ایههه.. هرجاشو درست میکنم یجای دیگش خراب میشه..طوری که همشو میپکونه باید برم از اول.. 11 لینک به دیدگاه
One gear 7070 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ بازم ســـــــــــــردرد شدید!..سردردم انگار با من قرارداد بسته...! سر کلاس فــــــرآیند تصادفی استادش از 3 ساعت کلاس یک ساعت تمام فقط در مورد جایگاه زن و حجاب حرف زد....یه لحظه وسط کلاس احساس کردم کلاس و اشتباه اومدم...! آخه استاد گرامی حرفات درسته اما نه سر کلاسی که حتی وقت واسه تموم کردن درسش کم داری... اولین جلسه ای بود که این کلاس و می رفتم....بانوان گرامی هم که انگار همه از احوالات استاد خبر داشتن همه کلا تغییر قیافه داده بودن...! اچه معنی داره به خاطر اینکه استاد چادر دوست داره به خـــــــــــــاطر نمره کلا خودتو عوض کنی ...تازه تا کلاس تموم شد تموم چادرا غیب شد انگار! 11 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ روز اولی که اومدم انجمن بودم===> بعدش شدم=============> بعد شدم=================> بعد این================> بعدش===================> بعدش===================> اما الان =========>لولوی سرخرمنم 17 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی... به حباب نگران لب یک رود قسم ، و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت ، غصه هم میگذرد آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند... 15 لینک به دیدگاه
millan 1272 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ میگه ظلم علی السویه عدله با این نگاه وفکر لایق هربلایی هستیم.ما میراث دار وپرورش دهنده همزمان حقارتیم 3 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ کاش در کنار آن شکلک همیشه خندان اعلام حضورش، علامتی هم بود تا میزان شارژ امیدش را نشان میداد ... تا هنگام کم شدن تعداد خانه هایش، دلداری دوستانش قوت قلبی شود برای دلتنگش . 7 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ دلم نوشتن میخواد از نوع سیاهش تا هر چی بغضه تو گلوم با خودش حل کنه این یه حکایته ... از نوع واقعیش .. 9 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ هر روز صب نون های اضافی صبحونه را تیکه تیکه و خیس میکنم ، میریزم رو لبه باغچه پشت پنجره اتاق محل کارم تا ظهر اثری از نون ها نمیمونه حتی یه ذره کوچیک که قابل دیدن باشه ... همه رو گنجشک و بلبل ها میخورن ...عادت کردن تو شیفت های دیگه هم میان. اول روشاخه برگ های اطراف باغچه میشنن. چش چش میکنن کسی نباشه بعد کم کم نزسذ میشن و شروع میکنن. کافی اول از همه یکی پیش قدم شه و شروع کنه بقیه پشت سرش شروع میکنن. هفته اول بندرت چندتایی مشیدن ولی الان بعداز چهار پنج ماه تعدادشون خیلی شده.دیگه اضافات صبحونه جواب گو نیست باید برم براشون نون بگیرم و سهمیه یارنه حتی! :) 15 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ داستان خودخواهی یه نفر رو شنیدم که باعث شد ازدواج دوستش به تاخیر بیوفته و الی آخر. می گه به فلان دلیل الان بی خیال شو..: یا دوستیه و داره درست میگه یا خودخواهیه(دیگه شرح ندم شما خودتان حدیث..مجمل..) و شاید یه نوع بیماری از این هزارارن بیماری روحی روانی ذهنی.(دو سال پیش از اخبار شنیدم: یکی احساس میکرد یکی از پاهاش اضافیه! هیچی دیگه آخر یکی از پاهاشو زیر عمل قطع کردن. حالش خوب شد) یا سهوا نادرست میگه.. خلاصه پسران و دختران خوب دقیق بشین 14 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۲ جهان سوم جایی است که در آن برای اجرای نمایش دموکراسی مردم رو به اجبار در یک فرآیند انتخاباتی ثبت نام می کنند 10 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده