.Milaad. 1,344 ارسال شده در 18 مهر 1399 روحانی میگه امریکا با تحریم های جدید نمیتونه مقاومت ملت ایران رو بشکند ! الان ما ازین خزعبلات تکراری بخندیم گریه کنیم ؟ چه بکنیم؟ تا این حد رئیس چمهور ی ملت دلقک باشه آخه؟! دی و البته که ما هم ملتی عجیب و بی مایه شدیم. نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال
Tamana73 28,690 ارسال شده در 28 آبان 1399 6 سال تمام.... 99.8.28 بمونه همینجا که شروعش همینجا بود. نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال
Abbas.H 15,118 ارسال شده در 15 آذر 1399 چقد دیگه هیشکی رو نمیشناسم اینجا 4 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال
فکور 250 ارسال شده در 16 آذر 1399 در در 15 آذر 1399 در 16:06، Abbas.H گفته است : چقد دیگه هیشکی رو نمیشناسم اینجا اگه مثه سابق بازم به ما سر بزنی ، قطعا دوستان زیادی پیدا میکنی ، فردا رو با دوستان جدیدت ، بهتر بساز. 1 1 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال
نفحات 1,374 ارسال شده در 24 دی 1399 [ حکیم ♡ ] بعضی کلمات هم تلفظشون ، هم حسی که انتقال میدن ، هم معناشون زیباست . تصمیم میگیری اگر صاحب فرزند شدی اینجور صداش بزنی اما زاویه نگاهتو تغییر میدی میبینی این حد از معنا و زیبایی بعدا به تن ِ جامعه ی همسالاش زار میزنه و بچه متمایز و معذبه آخی چه دوره ی تلخی بود وقتی اینجا عضو شدم. با یه غرور در هم شکسته و روحیه ی خسته و زخمی اومدم گوشه ی این انجمنِ آروم و خلوت ماوا گرفتم . از چه غلیان های خشم کنترل شده و نشده عبور کردم و چه بغضایی قورت دادم در خَموشی : )) صبوری همیشه پادزهر خوبی بوده ... همیشه رفیقِ بالاسرم حکیمانه پازلم رو چید . سنگ تمام گذاشت و میذاره . و من چه میتونم کنم در مقام جبران ... هیچ ! بار آخر همین چندوقت پیش سرزدم اینجا دیدم دربارم با اشاره ی غیرمستقیم کسی حرفایی نوشته بود . دلم گرفت و براش عمیقا متاسف شدم . اما خب مهمتر از این حواشی برام پختگی و بلوغیه که پسِ چالش هام توی زندگی حاصل شده همیشه . باور ِ ممزوج به یقینی که منو وادار میکنه موقع دعا ، چیزی سوای آرامش و سکون بخوام . پریای الان برام خیلی دوست داشتنی تر از پریای پارسال و دوسال و پنج سال و ده سال پیشه . آرامش ِ ناشی از بیخبری ذره ای ارزش نداره . باخبر باشی و آرام ؛ یک گنج ِ فوق العاده س که برای همه طلبش میکنم : ) ♡.•° من و دل بریدن از تو چه محال ِ خنده داری ! بیست و چهارم دیماه ۱۳۹۹ 2 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال
فکور 250 ارسال شده در 26 دی 1399 واژه ها ، واسطه تداخل و تقابل و ارتباط بين آدمها هستند و براي انسان ها , وسيله اي شده كه میخواهد بواسطه آن ( ودر عين ناگزيری و ناچاری) به بازتاب سير دروني خويش بپردازند . چون راه ديگري براي گفتن نمي يابند . زهی حسرت که واژه ها هم در حد و اندازه این کار نیستند. نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال
masi,eng2 1 ارسال شده در 28 بهمن 1399 سلام ب نواندیشان عزیز متاسفانه من نام کاربری خودمو با ایمیلشو یادم رفته فکر کنم چندسال بیشتر اینجا سر نزدم....ایران نبودم...خیلی خوشحالم ک الان اینجا هستم...این سایت نواندیشان مثل ی خونه قدیمی میمونه که قبلا اینجا ساکن بودم و بعدشالها اومدم خیلی خاطرات برام بازشد امیدوارم کسانی ک منو میشناسن اعلام کنن..من همون masi,engمهندسس کشاورزی بودم هرجاهستید سلامت و پیروز باشید خیلی خوشحال شدم 1 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال
فکور 250 ارسال شده در 29 بهمن 1399 در 21 ساعت قبل، masi,eng2 گفته است : سلام ب نواندیشان عزیز متاسفانه من نام کاربری خودمو با ایمیلشو یادم رفته فکر کنم چندسال بیشتر اینجا سر نزدم....ایران نبودم...خیلی خوشحالم ک الان اینجا هستم...این سایت نواندیشان مثل ی خونه قدیمی میمونه که قبلا اینجا ساکن بودم و بعدشالها اومدم خیلی خاطرات برام بازشد امیدوارم کسانی ک منو میشناسن اعلام کنن..من همون masi,engمهندسس کشاورزی بودم هرجاهستید سلامت و پیروز باشید خیلی خوشحال شدم با سلام حضور مجدد شما رو گرامی میداریم. بله ما هم مثل شما خاطرات قشنگی از اینجا داریم. راستش من هم خیلی سفر خارج داشتم ولی یادمه که همونجا هم به انجمن سر میزدم. حالا که به هر دلیلی یکباره رفته بودی و یکباره بازگشتی ، میخوام ازت قول بگیرم که غیبت طولانی رو جبران کنی و دوباره دور هم جمع قشنگی رو رقم بزنیم. به خونه خوش اومدی. نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال