رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

دل و بکارت

12 اسفند 91

حامد سرلکی(هائد)

 

دختری به پسری عشق داد ، بکارت رفت

پسرک مومن به قانون زوج و فرد بود

یک روز با کتی و یک روز با اشرف السادات

دخترک مغلوب ِ پنج دست ِ تخت ِنرد بود

 

دخترکه اوراق پاره داشت در آغوش خویش

درگیر این بود که آیا وی فاحشست؟

غافل از اینکه هردو فعل دادن است اما

میان دل و پرده یک متر فاصلست

 

پسر خود زخمیِ یک چیز دیگریست

انگار عهد کرده اند خود را به باد دهند

نمیدانند هر دو برای تجسم وجود عشق

باید ماشین زمان را قبل از قوم عاد برند

 

دختر دیگر غمین نیست چند وقت گذشته است

گویی به قانون زوج و فرد رسیده است

یک شب با آبتین و یک شب با نعیم

راز انتقام از عشق را اینگونه شنیده است

 

هر دو بزرگتر شده اند ، جا افتاده اند!

همسر و چند فرزند ِ برومند دارند

گرچه خاطراتشان تلخ بود و ناگوار

کنار چای تلخ چند حبه قند دارند

 

میخواهند به فرزندان راه عشق آموزند

ابر از آنچیز که دارد به زمین می بارد

حال خود ببین در این نوسان سست

چگونه این تسلسل بی امان ادامه دارد

 

. . . . .

  • Like 20
لینک به دیدگاه

همینکه میدانم در بدترین شرایط و با همه گرفتاریهایت لحظه ای از یادم غافل نیستی خستگی ها و دلتنگیهام برطرف میشه

 

تو بهترین اتفاق زندگیم بودی و هستی

 

برایت جان اگر دهم رواست......:icon_gol:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

هر سال این موقع ها را دوست دارم ...این عجله ها...هول و ولا داشتن ها...بدو بدو ها...سبزه ها و تخم مرغ رنگی ها

قدم زدن در بازار قدیمی شهرمان و تماشای جنب و جوش مردم...ماهی های قرمز کوچک در تنگ ها و اصرار کودکانه بر خرید آنها

مردمی که هر چقدر هم مشکلات داشته باشند برای خوشحالی دل فرزندان دلبندشان این موقع ها مشغول خریدن ...حتی شده از خواسته های خودشان بگذرند

تا نبینیشان متوجه نمیشوی چه میگویم...تا از نزدیک احساسشان را درک نکنی نمی توانی شریک شادیشان شوی

این سنت ماست...شاد بودن در این روزها و تلاش برای شادی دیگران ...حتی اگر تمام دنیا بگویند نمیتوانید خوشی کنید

  • Like 14
لینک به دیدگاه

پارسال کلا یه جور دیگه بود دم دمای عید

امسال یه جور دیگس کلا

مثلا سعید ؛ مثلا مادر خانومم ... وخیلی های دیگه بودن و الان نیستن!

نمیدونم امسال قراره کیامون بمونیم کیامون نمونیم ..

 

کلا از وقتی بابا شدم هر بار دخترم مریض میشه دلم میخواد جاش من هر بلایی سرم بیاد ولی اون هیچیش نشه ..

کلا این دو روز که مریض شده دلم گرفته .. همش رفتم تو فکر کسایی که بودن و الان نیستن !

و اینکه من خودم تا کی کوپون دارم ..

 

یاد بچه ها انجمنم بکنم خوبه .. ایشالله که میان یه روز

امین ادر

شیخ

بهرام (حتی ! )

مورتا

هیلدا

شقایق و وحید

ابولفظل

ارخا

هیملر

رضا نسیمی

علی keiser

جاوید

پرشین لند

حمید صفا

هوتن

یوحنا

الهام.

ارتیمیس

bpcom

سیندرلا

امین نپو

و ...

خیلیای دیگه که من الان به ذهنم نرسیده شاید ..

 

یاد تاپیک هیلدام افتادم ..

http://www.noandishaan.com/forums/thread82155-5.html

 

الان احتمالا خیلیای دیگه هستن که جای یکی از پارسال تاحالا تو زندگیشون خالیه ...!

 

یاد همگیشون بخیر ... !

کلا همگی !

  • Like 28
لینک به دیدگاه

در عرض نیم ساعت 80 نفر با هم خداحافظی کردن ... یهو دلم گرفت خیلی ...

الان همه رفتن و من موندم تو این شرکت ...

نمیدونم چرا نمیرم .... حس رفتنم نمیاد :hanghead: قراره 20 روز نبینیم همدیگه رو ...

تو این 8 سال خیلی به هم عادت کردیم :sigh:

چقدر دلگیره جس تلخ خداحافظی :sad0:

  • Like 20
لینک به دیدگاه

امروز حال و هوای خودم دلگیر بود با خوندن این کامنتا دلگیرتر شدم ...

 

اشک تو چشام جمع شد ! خدایا چرا اینجوری شدم ؟؟؟ حوصله ی هیچ کاری رو ندارم .....:no:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

ینی بگم نمیتونم به عکس این بچه هه نگاه کنم باورتون میشه؟:ws28:

دوست دارم با مخ برم تو مانیتور گازش بگیرم.:icon_pf (34):

ینی فقط تا چشماشو میتونم ببینم پایین تر نمیتونم برم.:icon_pf (34)::ws28:

من از اینا میخوامممممممممممممم.:4564:

 

 

toe3ytwqlost39ueffy4.jpg

  • Like 16
لینک به دیدگاه

معنی معرفت رو نمیدونستم که فهمیدم

معنی نگرانی رو نمیدونستم که فهمیدم

خدایا مرسی

اگه اینجوره من نمیخوام کسی نگرانم باشه

من نمیخوام کسی برام معرفت خرج کنه...

  • Like 7
لینک به دیدگاه

الان که دارم این جمله رو مینویسم اشک تو چشمام جمع شده :

 

خدایا شکرت که اینقدر ستار العیوبی، اینقدر آبروی آدمارو پیش خودت نگه میداری.

 

اما همین آدما، چه راحت بر طبل رسوایی میکوبن، چه راحت پرده دری میکنند و چه راحت همه چیز رو به باد میدن.

اگر ذره ای همت میکردیم و یک اپسیلون از صفات تورو در خودموون تقویت میکردیمم، این دنیا گلستان میشد.

 

اما افسوس، خیلی غریبی رو زمین ... :sigh:

  • Like 8
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...