Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ آدم چطوری به دلش حالی کنه که اشتباهی شده؟ 11 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ خیلی خوشحالم........ امشب ساعت 1:15، نتیجه یکسال زحمتو گرفتم و جایی که میخواستم قبول شدم آ خدا ،عاشقتم 11 لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ باشد که ادامه زندگی اجزای وجودم، نجات بخش زندگی دیگری باشدلطفا به اشتراک بگذارید 8 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ نیــــستیـــــــم... به دنیا می آییم، عکس ِ یک نفره می گیریم... بزرگ می شویم، عکس ِ دو نفره می گیریم... پیر می شویم، عکس ِ یک نفره می گیریم... و بعد دوباره باز نیـــستیـــم... (حسین پناهی) چیزجالبی گفت... 8 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ خیلی خوشحالم.. هوراااااااااااااااااااااا ..... امروز تولد خواهرمه.. و خیلی شادم...:hapydancsmil: 6 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ هنوز این هفته پرکار لعنتی تموم نشده دو ماه سراسر کار پیش رومه، خسته شدم 10 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ فقط کافیه یه بار دیگه زلزله بیاد و من مثل فشنگ برم بیرون :icon_pf (34): از ترس این اتفاق صبحها ساعت 5 بیدار میشم میشینم خب چیکار کنم نمیشه وقت زلزله اول خیلی شیک مانتو شلوار پوشید بعد فرار کرد 10 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ صبح جراتشو نداشتم بیمارستان زنگ بزنم گوشی دستم بود اما نمیتونستم شماره بگیرم فقط میلرزیدم همش میگفتم اگه بگن هوش نیومده چکار کنم اما خدا رو شکر هوش اومده حالش هم خوبه خدایا شکرت 13 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ تو ذهنم پر از سواله خدایا خواهش میکنم خودت جواب بده من فقط یه جواب میخوام خدایا در حد توانم جواب بده صبرم کم شده :5c6ipag2mnshmsf5ju3 11 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ خدایا پس کی تموم میشه ... اخه من چرا اینجوریم ... بچه دبستانیم مث من نیس ... از این اخلاقم بدم میاد ... ترس و استرس از امتحان ... ترس از نتیجه امتحان ... خجالت بکش دختر ، پیر شدی از امتحان میترسی ؟!!! 11 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ دارم خفه میشم.... ینی خواهرش تو چه حالیه... خدایا هیچ جوونی رو نبر پیش خودت... :4564: 7 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ نذر کرده بودم اگه یه چیزی درست شد آموزش پریماورا بزارم انجمن حالا درست شده من باید از جمعه وقت بزارم اموزش بزارم فقط نمیدونم چجوری عکس بزارم الوعده وفا 10 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۳ بذارم نه ولش کن الان حالم خوب نیست بزارم حال بقیو میگیرم دوست ندارم اینطوری باشه ولی یه کوچولو بذارم اون قدیما رفاقت بود مشدی گری بود 30 بیل مرد قولش بود حالا چی ؟؟؟؟؟؟ حالا تیتیش مامانی شده مردا یه ساپورت کم دارن که انشالله اونم فراهم میشه بعضی موقعها از مرد بودن خودم چندشم میشه اه اه ....... بماند 10 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 شهریور، ۱۳۹۳ یه خبر بد الان شنیدم که اصلا حالم خوب نیست.. بد ریختم بهم... دعاکنید هیچی نباشه 5 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 شهریور، ۱۳۹۳ خوشحالم از یه موضوعی از انجمن که پیش اومد.. و خدابالای حق نشسته.. بی جواب نمیزاره.. هرچقدر ادما بخوان خودشونو جلوی دیگران مظلوم نمایی کنن.. برای این جور افراد که کمبود دارن متاسفم.. 4 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 شهریور، ۱۳۹۳ طفلی بچه ها یا حتی بزرگایی که قدرت خرید خیلی چیزها رو نداره مثلا میوه فصلی و از کنار مغازه رد میشن و تنها چیزی که مجانیه نگاه هست 11 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 شهریور، ۱۳۹۳ دیشب یه اتفاق خیلی خیلی خیلی عجیب برام افتاده راستشو بخواین الان دارم کم کم می ترسم الان دو سه روزه خونمون خالیه منم و من یه دو روزی هست که احساس میکنم صدا هایی میاد از تو خونه و اینکه تو فکرم همش جن و اینجور چیزاس حالا دیشب من فقط یه بالش آوردم گذاشتم زیر سرم و خوابیدم مثل هر شب توی تابستون اما صبح دیدم ملافه رومه:w58: همه منو میشناسن اهل راه رفتن تو خواب و اینا هم نیستم 11 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 شهریور، ۱۳۹۳ یادمه دبیرستانی که بودیم ناظممون میگفت غصه نخورین که الان ترتیب کلاساتون به هم خورده و با بعضی از دوستاتون دیگه با هم تو یه کلاس نیستن، دانشگاه دوستای بهتری پیدا میکنین ولی الان به این رسیدم که هیچ کس دوستای دبیرستانم نمیشن نزدیک روز دختریم یادش به خیر معلم ریاضی و دیفرانسیلمون یه خانوم سن بالا (البته اونقدرم سن بالا نبود بنده خدا) و مجرد بود هر سال بچهها بهش این روزو تبریک میگفتن:icon_pf (34): خدا ازمون بگذره 7 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 شهریور، ۱۳۹۳ بر مردم آزار ... فرهنگ اپارتمان نشینی هم خوب چیزیه من خوابم میاد لعنتی یکم ولومو بیار پایین :vahidrk: روضه داری یا عروسی به من چه اخه عشقی بی مناسبت روضه میگرین عجب بلندگوی قوی هم دارن ، صداش مسجد رو جواب میده جونه من بسه گریه نکنید چرا خودتونو میزنید اخه ؟! سر درد گرفتم 7 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 شهریور، ۱۳۹۳ خود کرده را تدبیر نیست آدم بعضی وقتا یه چیزایی رو تو زندگی هدف قرار میده میره و میره تلاش میکنه عرق میریزه حتی از خوابش آسایشش میگذره اما نمیشه که نمیشه وقتی نشد میشیم یه جرقه ی آتیش اولین کسی که باهاش درگیر میشیم خداست چون میدونیم همش دست اونه حتی تو حالت عصبانی بودن هم میدونم خدا سرنوشت سازه اما چرا همش میریم سمت اون؟ چرا من وقتی به هدفم نرسیدم اول با اون دعوا میکنه چرا با اون قهر میکنم؟ بعضی وقتا فکر میکنم خدا خیلی مظلومه که این همه غر زدن مارو تحمل میکنه اما با خودم میگم اگه به اون نگیم به کی بگیم چجوری خودمونو خالی کنیم اما خدایا قبول داری بعضی وقتا چندتا چاله ی بزرگ سر راه بعضیا میذاری که همش میفتن که داغون میشن میدونم میدونی که آدمیزاد صبرش محدوده خدایا هیشکی رو طولانی مدت امتحان نکن 10 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده