آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۳ دوباره هوایی شدم ... روزها ، شبها زود بگذرید ... 8 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۳ هرروزبدترازدیروز! کم کم بقیه هم دارن میگن! بسه دیگه! 5 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۳ آدم میمونه بعضی از اطرافیان ازش خوششون میاد یا بدشون کاراشون و رفتارشون با حرفاشون در تضاده اینجور وقتا چه باید کرد وقتی تو دوسشون داری؟ نمیدونی باهاشون در رابطه باشی که فکر نکنن ازشون خوشت نمیاد یا رابطه باهاشون نداشته باشی که ناراحت نشن؟ 7 لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۳ خیلی وقت بود یه خبر خیلی خوب نشنیده بودم که منقلب القلوبم کنه تا اینکه امروز یک اس ام اس برام اومد تا 1 ساعت گوشیم رو نگاه کردم که واقعا این اس ام اس واسه من اومده شمارش رو چک کردم اصلا گوشی رو چک کردم ببینم مال خودمه یا نه واقعا در پوست خود نمیگنجم رو امروز فهمیدم یعنی چی من برنده خوش شانس یه جایزه خفن شدم امروز برنده 1000 ریال شارژ ایرانسل برای استفاده 7 روزه 11 لینک به دیدگاه
...Neda... 2026 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۳ داشتم تلویزیون میدیدم داشت یه چیز مهم میگفت از مظلومیت غزه حرف می زد کانال را عوض کردم یارو داشت میخوند" آره خشگلی والا " عذاب وجدان گرفتم دوباره زدم مظلومیت غزه را نگاه کردم:)))) میدونید در این حرکت حقیقت ناخودآگاه بشری خفته بود! این را که فهمیدم باز زدم همون کاناله دیدم میگه اره دلبری والا عروسه هم داشت میرقصید دست گلم دستش بود! هنوز البته عذاب وحدان دارم ترجیح میدم برم بخوابم 7 لینک به دیدگاه
آتیه معماری 7543 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۳ چند مدتیه حالم بده مدام استرس دارم ،اعصابم خورده حواسم به اطرافم نیست،دوس ندارم اینجوری باشم...... من همیشه شلوغ بود پر انرژی ولی واقعا نمیدونم چمه.... فقط هر روز میگم خدا کمکم کن میدونم میشنوه شاید من اینقدر بد بودم که دوس نداره کمک کنه..... ولی مگه خدا ارحمن راحیمن نیست مگه نمیبخشه پس چرا آروم نمیشم.... دوس دارم برم یه سفر با خانواده یه سفر دور بریم یه جای دیگه با آدمای جدید....... خدا میدونم بد بودم ولی ببخش واقعا تحمل ندارم ..... همیشه دستمو گرفتی الانم بزرگی کن بزار آرامشم برگرده ...... دوس دارم آروم باشم آروم آروم ..... بخدا الان میدونم آرامش چه نعمت بزرگیه که هر کی نداره چی میکشه..... خدایا ببخش...... دوست دارم خدا جونم دوست دارم دوست عزیزم که همیشه تنهام نزاشتی 10 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۳ وقتی یه دختر به خاطر یه پسر اشک میریزه یعنی واقعا دوسش داره... اما وقتی یه پسر به خاطر یه دختر اشک بریزه یعنی دیگه هیچ وقت نمیتونه کسیو مثل اون دوس داشته باشه..... راست میگه ها 9 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۳ باز همون حس ترس لعنتی... باز ... درگیرم... 7 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۳ چه زیباست روزایی که با دلتنگی میگذره... با انتظار... با امید... خوشحال... 12 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۳ گاهی فکر میکنم من کجام و دنیای اطرافم کجا گاهی فکر میکنم محدود شدم نه اینکه کسی محدودم کرده خودم محدود شدم . یه چارچوب کوچیک و بعد مرگ خواسته های کم . . . دیگه خیلی کم دنیای من ، اطرافیانم چقد خواسته هاشو زیاده ، چقد بزرگه و من چه کم و کوچیک شدم دختر کوچولویی که به ابنابت راضیه و اندازه ابنبات فکر میکنه نمیدونم شاید به بزرگترش که دستم نمیرسه فک کنم عذاب بکشم چیزایی که واسه من ارزوست واسه خلیا خاطرس و شاید چیزایی که واسه دیگری ارزوست واسه من خاطره بهترینها رو میخوام ، بهترینهاااااااااااااا 11 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۳ دیروز کلی کارداشتم .. و سرم شلوغ بود.. و یه جایی بودم که اصلا حال و حوصله خودمم نداشتم... که ستاره جون بهم زنگ زدن که دارم میرم اتاق عمل.. خیلی خوشحال شدم.. از اینکه داره رهاجونو به دنیا میاره از اونور استرس داشتم که به سلامتی به دنیاش بیاره.. دیگه چون خونه نبودم به یکی از بچه ها سپردم که تاپیک شادی ستاره جون رو بزنه.. و ممنونم ازش که اینکاررو کرد.. کلا انرژی خاصی گرفتم بعداز زنگ ستاره جون.. :hapydancsmil: الانم عکسای نی نیشو داره برام میفرسته.. انقدر خوشکله که نگو.. خوشکل و تپل.. منتظرم یه چندتا عکس با لباس بفرسته بزارم تو تاپیک بدنیا اومدنش.. چون لختیه اکثر عکساش.. مامانش غیرتی شده کلا خوشحالممممممممممم:hapydancsmil: 14 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۳ کلافم ... خب دست من نیس ، همه ی همسنام تقریبا مثل من هستن حالا هر کی با یه درجه ای ، کم و زیاد داره خب :5c6ipag2mnshmsf5ju3 بعضیا میتونن واسه زندگیشون برنامه ریزی کنن مثلا بگن از این مدت تا این مدت اینکارو میکنیم . سال بعد اینکار 5 سال بعد اینکار و ... چرا من نمیتونم ؟ این کلافم میکنه 6 لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۳ آدما شبیه اثر انگشت میمونن و توی زندگی اطرافیانشون اثر خودشون رو میذارن، ما مسئول این اثر انگشتا هستیم، هرکاری یا هر رفتاری که ما انجام میدیم مثل یه مهر حک میشه و چه بهتر که مواظب رفتارمون باشیم من عاشق آدمایی هستم که سرجمع کمتر از یک ساعت دیدمشون ولی رفتاری کردن یا حرفی زدن که هیچوقت فراموش نمیکنم 9 لینک به دیدگاه
دل مانده 7714 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۳ یه چیزی که واقعا اینروزا ناراحتم میکنه کاراییه که بعضی آدما وقتی انجامشون میدن ،باعث میشن به خودم بگم هیچوقت به هیچکس توو زندگی اعتماد نکن...یا حتی گاهی اوقات باعث میشن به اطرافیانم بی تفاوت شم...یعنی وقتی یکی کار خوبی انجام میده،با خودم بگم ان شالله به خاطر خدا و نه از روی دو رویی انجامش داده باشه ...یارو رو میبینی،از بس که خوب و بااخلاق به نظر میاد حس میکنی عین فرشته ها مهربونه؛اما بعد مدت کوتاهی چیزایی ازش میبینی که تصمیم میگیری یه ره صدساله ازش دور شی! اینجور آدما هم به خاطر اون کار بدی که در حقت کردن ناراحتت میکنن،هم به خاطر اینکه کم کم باعث میشن حس کنی همه یه نقابی روو صورتشون زدن... اینکه باعث میشن همش دنبال اونی باشی که درون و بیرونش یه جوره! اونکه اخلاق خوب و حرفاش ،واقعی باشه اونکه جلو و پشت سرت یه جور باشه.... 7 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۳ بالاخره هنر نه گفتن و یاد گرفتم خیلی اذیت شدم اما گفتم جالبش اینه همه تحسینم کردن 11 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۳ همه‌ی آدم‌هایی که زمانی تو زندگیم بودن یا هستن خوب بودن. ذات خوبی داشتن. ، با وجود این که آشنا شدن با خیلی‌هاشون اتفاقی بوده و شاید زودتر از اونی که باید، بهشون اعتماد کردم. احساس خوش شانسی میکنم. اصولا در این موارد آدم خوش شانسیم. علاوه بر اون به زندگیم که نگاه میکنم، می‌بینم چیزهایی دارم که قبلا فقط در حد یه آرزوی دست نیافتنی بودن. اما هر روز به خودم یادآوری میکنم که مریم اینا تا یکی دو سال پیش فقط در حد یه آرزو بود اما الان محقق شده. یادآوری میکنم که یادم نره خدا دوسم داشته و داره خدایا شکرت 7 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۳ باباش پولداره ... به بچش میگه عزیزم مدیونی اگه یه ریزه حتی یه ریزه نگران زندگی باشه و فکرشو بکنی دوس داری درس بخونی ؟ خب بخون ، تاااااااااااااااااا تهشم بخون . هر دانشگاهی که دوس داریم بخون دوس داری کار کنی؟ کار کن . کجا؟ هر جا بگی اونجارو واست میخرم . کارو واست میخرم ماشین دوس داری ؟ میخرم خونه میخوای ؟ میخرم همسر میخوای ؟ فقط دست بزار روش بچه؟ هر چند تا دوس داری داشته باش خرجش پای من . . . خب داره . نوش جونش . حسود نیستم که دندم نرم من ندارم میخواستم داشته باشم . حالام که ندارم خب چیکا کنم . کارم نیسس حداقل بگم خب کار میکنم به اینا میرسم خب پس چی بگم؟!!! از اسمونم که واسم نمیاد بگم خب اشکال نداره ما زحمت میکشیم اونا بخورن 10 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۳ من همیشو مسیری رو که میرفتم بیشتر از جایی که قرار بود برسم دوس داشتم مسیر چیزایی رو به آدم نشون میده و میبخشه که مقصد به تنهایی نمیتونه این همه قابلیت داشته باشهسعی میکنم از مسیرم لذت ببرم 12 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده