رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

بعضی وقتا وقتی از پنجره ماشینا به بیرون نگاه میکنم یا تنهایی قدم میزنم همش به تو فکر میکنم ..... به اینکه کجایی و چیکار میکنی .... با کی هستی و .... !

 

تو چی؟ به من فکر میکنی؟؟ تاحالا شده از ته دل بخوای که بیای پیشم؟؟

 

تاحالا ندیدمت و اصلا نمیدونم که چه شکلی هستی و چه اخلاقی داری ولی میخوام بدونی که دوست دارم ..... انقدر که واسه بودن باهات سالها صبر میکنم !!!

 

خیلی منتظرم نزار ....:icon_gol:

  • Like 20
لینک به دیدگاه

برف امروز صبح غافلگیرم کرد...

خدا جون در کنار تلاش خودم واسه این هفته یه خبر خوش میخواماااااااااااا

آخ که چقدر دوس دارم بازم غافلگیر بشم .

  • Like 18
لینک به دیدگاه

حَرام شده خواب بر دخترک کبریت فروش این روزها...

 

برف شادمان کرده چشم رهگزران را..ولی او دل نگران است....

 

شور می زند دلِ بند انگشتی اش که برف لا به لای سرفه های مادرش... خنک می کند سینه ی سوخته را...یا نمک می شود بر زخم او....

 

می ترسد...یک هو..بی هوا... نَم بَردارد کبریت هایی که بهایشان به قدر روشن شدنشان است....

 

این روزها رهگذر ها کبریت ها را به شرط چاقو از او می گیرند....

 

حق دارند....حق دارند....دخترک تنها کسی ست که حقش به شرط چاقو نیست....

.

.

.

از برف لذت ببر...غرق شو در سپیدی اش...چون چند صباح دیگر شهر خاکستری از میانش باز سَر بَرمی آورد...

 

ولی....فقط بالا را نبین...پایین را ببین....مرکز قاب را نبین....گوشه ی قاب را هم ببین....

 

شاید تو دلیلِ لبخند دختر کبریت فروش شوی....:icon_redface:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

پست ترین کثیف ترین نجس ترین و آشغال ترین مرد ها کسایی هستن که زناشونو کتک میزنن تف به ذات کثیفتون حروم زاده ها

  • Like 17
لینک به دیدگاه

حرف‌هائی هست برای نگفتن ...و ارزش عمیق هر کسی

به اندازه‌ی حرف‌هائی است که برای نگفتن دارد!

و کتاب‌هائی نیز هست برای نـنوشتن

و من اکنون رسیده‌ام به آغاز چنین کتابی...

که باید قلم را بشکـَنم و دفتر را پاره کنم

و جلدش را به صاحبش پس دهم

و خود به کلبه‌ی بی در و پنجره‌ای بخزم

و کتابی را آغاز کنم که نباید نوشت!

  • Like 16
لینک به دیدگاه

استاد گرامی 3 هفته رفته گردش ...:banel_smiley_4:

الان برگشته 3 روز ، شنبه و 5 شنبه و شنبه هفته بعد جبرانی گذاشته هر سه روزم از 8 صبح تااااااااااااا 6 غروب

من شنبه و 5 شنبه کلاس نداشتم:w74:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

با بچه های شرکت تونستیم یه چی حدود 1 میلیون و 200 واسه یه کوچولو جمع کنیم ...

بچه ها دعا کنید فردا دکتره نگه ریه هاش درگیر شده .... :sad0:

3 سالشه و 2 ساله که شیمی درمانی میشده چند روز پیش شیمی درمانی رو قطع کردن دکترا دیگه جوابش کردن .... فردا میبرنش تهران اگه ریه هم درگیر شده باشه دیگه هیچ کاری نمیشه کرد .... :hanghead:

یه دعا برای این کوچولو کنید

به خدا جای دوری نمیره ... خیلی کوچیکه ... :sigh:

خدایا حکمتتو شکر ... :hanghead:

  • Like 21
لینک به دیدگاه

این یک پیغام تبلیغاتی نیست

جمعه هفته ی آینده قرار است با تنی چند از دوستان اهل دل راهی مرکزی بشویم که پُرست از کودکان بی سرپرست

میخواهیم برایشان "قاقالی لی"نیازهایشان" و "دلخوشی" بخریم

هرکه دوست دارد بمن اطلاع دهد تا شرح واقعه کنم برای این ضیافت و کمک به همنوع

این هم گاه نوشته است

  • Like 23
لینک به دیدگاه

باورم نمی شه چیزایی که با عشق و با کلی انرژی درستشون کردم انقدررر مورد توجه مردم قرار گرفته...چه احساس خوبی.بالاخره اعتماد به نفس مورد نیازم رو امروز به دست آوردم... تجربه اولین نمایشگاه عالی بود...

  • Like 22
لینک به دیدگاه

انصافا" خسته م دیگه دارم از پا میوفتم تازه یه ساعت دیگه باید برم قطعه خودرو بخرم icon_pf%20(34).gif

همه چی هم گرون شده آخه این مملکته ما داریم:banel_smiley_4:

بماند خود تعمیرکار چقدر میگیره:ws37:

حالا کی حوصله داره بره نمایندگی قطعه بخره بعدشم تعمیرگاهTAEL_SmileyCenter_Misc%20(305).gif

  • Like 12
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...