sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۱ هرچقدرکه فکرمیکنم جز"سکوت"پرحرف تر نمیشناسم... 20 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۱ بعضی وقتا وقتی از پنجره ماشینا به بیرون نگاه میکنم یا تنهایی قدم میزنم همش به تو فکر میکنم ..... به اینکه کجایی و چیکار میکنی .... با کی هستی و .... ! تو چی؟ به من فکر میکنی؟؟ تاحالا شده از ته دل بخوای که بیای پیشم؟؟ تاحالا ندیدمت و اصلا نمیدونم که چه شکلی هستی و چه اخلاقی داری ولی میخوام بدونی که دوست دارم ..... انقدر که واسه بودن باهات سالها صبر میکنم !!! خیلی منتظرم نزار .... 20 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ برف امروز صبح غافلگیرم کرد... خدا جون در کنار تلاش خودم واسه این هفته یه خبر خوش میخواماااااااااااا آخ که چقدر دوس دارم بازم غافلگیر بشم . 18 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ مدیریت بحران یا بحران مدیریت مسئله این است 14 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ حَرام شده خواب بر دخترک کبریت فروش این روزها... برف شادمان کرده چشم رهگزران را..ولی او دل نگران است.... شور می زند دلِ بند انگشتی اش که برف لا به لای سرفه های مادرش... خنک می کند سینه ی سوخته را...یا نمک می شود بر زخم او.... می ترسد...یک هو..بی هوا... نَم بَردارد کبریت هایی که بهایشان به قدر روشن شدنشان است.... این روزها رهگذر ها کبریت ها را به شرط چاقو از او می گیرند.... حق دارند....حق دارند....دخترک تنها کسی ست که حقش به شرط چاقو نیست.... . . . از برف لذت ببر...غرق شو در سپیدی اش...چون چند صباح دیگر شهر خاکستری از میانش باز سَر بَرمی آورد... ولی....فقط بالا را نبین...پایین را ببین....مرکز قاب را نبین....گوشه ی قاب را هم ببین.... شاید تو دلیلِ لبخند دختر کبریت فروش شوی.... 17 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ پست ترین کثیف ترین نجس ترین و آشغال ترین مرد ها کسایی هستن که زناشونو کتک میزنن تف به ذات کثیفتون حروم زاده ها 17 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ چرا آقايون وقتي عصباني ميشن انقد ترسناك ميشن؟! البته كه ترسناك بودنشون به اين معنا نيست كه ما ازشون مي ترسيم! 18 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ خدایا! همه از تو میخواهند "بدهی" اما من از تو میخواهم که "بگیری" خستگی دلتنگی و غصه ها را از لحظه لحظه زندگی دوستانم.......... 15 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ دل کندن آسان نیست اگه آسون بود فرهاد به جای کوه کندن دل میکند کاش میفهمیدی........... 17 لینک به دیدگاه
BISEl 3637 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ حرفهائی هست برای نگفتن ...و ارزش عمیق هر کسی به اندازهی حرفهائی است که برای نگفتن دارد! و کتابهائی نیز هست برای نـنوشتن و من اکنون رسیدهام به آغاز چنین کتابی... که باید قلم را بشکـَنم و دفتر را پاره کنم و جلدش را به صاحبش پس دهم و خود به کلبهی بی در و پنجرهای بخزم و کتابی را آغاز کنم که نباید نوشت! 16 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ استاد گرامی 3 هفته رفته گردش ... الان برگشته 3 روز ، شنبه و 5 شنبه و شنبه هفته بعد جبرانی گذاشته هر سه روزم از 8 صبح تااااااااااااا 6 غروب من شنبه و 5 شنبه کلاس نداشتم:w74: 17 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ با بچه های شرکت تونستیم یه چی حدود 1 میلیون و 200 واسه یه کوچولو جمع کنیم ... بچه ها دعا کنید فردا دکتره نگه ریه هاش درگیر شده .... 3 سالشه و 2 ساله که شیمی درمانی میشده چند روز پیش شیمی درمانی رو قطع کردن دکترا دیگه جوابش کردن .... فردا میبرنش تهران اگه ریه هم درگیر شده باشه دیگه هیچ کاری نمیشه کرد .... یه دعا برای این کوچولو کنید به خدا جای دوری نمیره ... خیلی کوچیکه ... خدایا حکمتتو شکر ... 21 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ خدایا دیگه حوصله حرف زدن ندارم یعنی بهتر بگم ازت گله دارم تو که همه چی میدونی دیگه چه لزومی داره همش بگم 11 لینک به دیدگاه
پیرهاید 10193 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ این یک پیغام تبلیغاتی نیست جمعه هفته ی آینده قرار است با تنی چند از دوستان اهل دل راهی مرکزی بشویم که پُرست از کودکان بی سرپرست میخواهیم برایشان "قاقالی لی"نیازهایشان" و "دلخوشی" بخریم هرکه دوست دارد بمن اطلاع دهد تا شرح واقعه کنم برای این ضیافت و کمک به همنوع این هم گاه نوشته است 23 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ باورم نمی شه چیزایی که با عشق و با کلی انرژی درستشون کردم انقدررر مورد توجه مردم قرار گرفته...چه احساس خوبی.بالاخره اعتماد به نفس مورد نیازم رو امروز به دست آوردم... تجربه اولین نمایشگاه عالی بود... 22 لینک به دیدگاه
blue berry 5809 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ کاش هیچوقت فراموش نمی شدیم...........! 13 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ امشب هم به رسم شبای دیگه... چند قطره اشک بدرقه راحت... 14 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ قدمهای مثبت خیر خواهانه ات در حافظه یمان نقش بسته و به یادگار مانده..... مثل گذشته یه شماره حسابی بذار تا استقبال بشه 14 لینک به دیدگاه
ara engineer 1866 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ نمیدونم چرا احساس مرگ میکنم.... اگه نیومدم بدونید که من میدونستم که قراره بمیرم... 11 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ انصافا" خسته م دیگه دارم از پا میوفتم تازه یه ساعت دیگه باید برم قطعه خودرو بخرم همه چی هم گرون شده آخه این مملکته ما داریم بماند خود تعمیرکار چقدر میگیره حالا کی حوصله داره بره نمایندگی قطعه بخره بعدشم تعمیرگاه 12 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده