سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۹۲ خوشبختی چیزی غیر از اینه که بتونی دفترچه یادداشت های خیلی خیلی شخصیت رو با خیال راحت روی میز اتاقت بزاری و بری بیرون ؟؟ 14 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۹۲ من تنهايي را عقيده خويش كردم ... نه عقد خويش كردم ، باور همه زندگيم و تنهايي را به آغوش كشيدم ، چقدر بزرگ بود ، چقدر سنگين سنگين بود لحظه هاي نبودن تو ، نبودن هميشگي ، حتي از اولش هم نبودن تو ، بود .... اين تنهايي حق من است ، سهم من است ... كسي جرئت دارد آن را از من بگيرد تا زمين و زمان را بهم بدوزم من حتي نبودن او را هم دوست دارم ، دوست دارم ، دوست دارم .... 14 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۹۲ بچه که بودم وقتی میرفتم موهامو کوتاه کنم یه تخته میذاشتن که روش مینشستم تا قدم بلند شه آرایشگره موهامو کوتاه کنه ، این برام یه کابوس بود تو عالم بچگی فک میکردم به مردونگیم توهین میشه ، امشب رفته بودم موهامو کوتاه کنم یه پسر بچه کوچیک به همون ترتیب داشت موهاشو کوتاه می کرد ، حاضر بودم همه دارو ندارمو بدم تا جای اون باشم 15 لینک به دیدگاه
دل مانده 7714 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آذر، ۱۳۹۲ اگه پای قولی که همین الان به خودم دادم نمونم،هر چی سرم بیاد حقمه قوووووووووووووووول 9 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آذر، ۱۳۹۲ یه سری آدما هستن تا می بینن همه چی خوبه و حالت خیلی خوبه یهو با تمام وجود یه چیزی بهت می گن که خون گریه کنی! 14 لینک به دیدگاه
maktob 220 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آذر، ۱۳۹۲ گاهی می نوشتم برای دل خودم... اما حالا حتی نمی تونم بنویسم برای دل دیگران ..... 9 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آذر، ۱۳۹۲ نمیدونم اینو از کی تو زندگیم شنیدم....که بی خبری خوش خبریه!!!ولی باعث یه اتفاق شد تو زندگیم که من میگم اتفاق خوبیه....البته ناراحتم ولی مطمئنم خوبه! . . خدایا منو ببخش! این روزا کار گروهی کردن با 6 نفر داره دیوونم میکنه!!!نمیدونم چرا من انقد استرسیم...خوب چرا برا اونا مهم نیست من انقد دارم خودم اذیت میکنم هی میخوام غر نزنم نمیشه!!اول غر میزنم بعد یه معذرت خواهی کوچولو میکنم!(اخه خنده روییم باعث شده حرفام جدی نمیگیرن)بیچاره ها از دور منو میبینن فرار میکننمیگن تورو میبینیم یاد پروژه میوفتیمولی دیگه اخرین باره ...3 شبه نخوابیدم!بعد بهشون که میگم نمیگن ببخشید ..میگن تقصیر استاداسمنم گفتم شما عجب ادمایی هستین هااا...یه حرکتی کنید که به من بچسبه:vahidrk:هی هی . . این روزا منتظر یه نی نی کوچولوام!!!احساس میکنم خیلی دوسش دارم:hapydancsmil: . . یه سفر ویژه در راه دارم!!خیلی خوشحالم:hapydancsmil:بعد از درسا و کار...خیلی میچسبه . . اتفاقای زندگیم دارن زیاد میشن ها!!! خدایا شکرت..خوباش بیشتر کن 12 لینک به دیدگاه
One gear 7070 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آذر، ۱۳۹۲ میون این همه تنها ، بازم تنهایی دلچسبه.... چجوری میشه بین کلی آدم ، تک تک اون آدما احساس تنهایی می کنن! حتی بین دو تا آدم ، جفتشون تنهان!!! فکر کنم این سرماخوردگی لعنتی عاشقم شده... تمام طول سال مدام باهامه نمیذاره دو دقیقه به حال خودم باشم...!!! 14 لینک به دیدگاه
..!Alfa!.. 2854 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آذر، ۱۳۹۲ بچه مهمون اومده توو گوشم می گه: من بیشتر از همه خاله هام، تو رو دوست دارم به کسی نگی ها!!!(یه چیزی توو این مایه ها) (جالبه من خاله اش نیستم!) رسما خاله هاشو فروخت! !:ws28: دل درد گرفتم از خنده!! عالم بچگی هم عالمیه ها! 11 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آذر، ۱۳۹۲ بعضی آدم هاا باید به اندازه ای که حقشونه تحویلشون گرفت. 10 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۹۲ دو روزه دیگه مونده تا عشق عمه هاش و نفسمون بیاد بعد از چندماه چند روزی پیشمون. به افتخارش قراره شب یلدامون یک شب بعد برگزار بشه. هدف دور هم بودن و پیش عزیزامون بودنه پس امسال شب یلدامون با تأخیره ایشالا که دلمون و دل همه شاد باشه. 9 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۹۲ امروز ی چیزی دیدم که نباید.....حس میکنم له شدم...زانوهام میلرزه... هوا سنگینه...نمی تونم نفس بکشم...چی فک میکردم و چی شد... عجب یلدایی شد امسال... یلداتون مبارک.... 7 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۹۲ اعتراف میکنم بچه که بودم شب یلدارو فقط به خار یه چیز خیلی دوس داشتم اونم به خاطر این بود که قراره شبو زیاد بخوابم و تا دیر وقت بیدار بمونمیادش بخیر 11 لینک به دیدگاه
پیرهاید 10193 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۹۲ من شهروند غمستانم ، صاحَبِ ملت ِ غمم کیشمان غمینه معبدمان غمکده عیدمان غمروز حالمان مغموم رخمان غمرنگ یلدایمان هم غمدَوانه هائد 7 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۹۲ اينكه چرا باید طولانی تربن شب و کوتاه ترین روز سال را گرامی بداریم شاید نیاکان ما هم خودشان انرا تفهمیدند . !! و اینکه چرا طولانی ترین روز و کوتاه ترین شب را در یک تابستان گرم و خوش جشن نگرفتند و نمیگیریم ؟ جای سوال است دیگه !! یلدایتان مبارک 6 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۹۲ من شب یلدا دوست دارم:hapydancsmil: البته بین خودمون بمونه ها بیشتر کنار هم بودن و دور هم بودنو دوست دارم...یلدای همگی شاد 9 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۹۲ تنهایی یعنی شب یلدا پشت سیستم بشینی و کسی رو نداشته باشی تنهایی یعنی شبا راس ساعت ده بخوابی و کسی رو نداشته باشی تا نصف شب جیک تو جیک باهاش بحرفی تنهایی یعنی ..... تنهایی یعنی خیلی خستم 16 لینک به دیدگاه
vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۹۲ اینهایی که یلدا را جشن میگیرند اگر شب چشمان تو را ببینند ... از غصه خواهند مرد می دانم ! 13 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۹۲ يه مدت خيلي زياده كه دوست دارم كاري رو بكنم كه زندگيم از اين يكنواختي دربياد! اما خودمم نميدونم چيكار... 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده