رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

بعضیا چقدر راحت حرف از خودکشی میزنن

خدایا چرا ادما از جایی که هستن هیچوقت راضی نیستن

چرا همیشه بالاتریارو میبینیم

چرا انقد بد شدیم

بابا ببین از تو بدبخت ترم هس...خوب نگاه کن!

خدارو شکر کن...نه اینکه همش ناامیدی و ناشکری...دلم میگیره از این ادما

نمیدونم شاید من دلم خوشه به قول اونا:ws37:

خدایا شکرت...بیشتر مراقبمون باش:icon_gol:

لینک به دیدگاه

من همیشه در این فکرم که چه چیز تو رو خوشحال میکنه

و تو همیشه دراین فکری که چطور ناراحتم کنی

 

شاید این دو نوع ابراز دوست داشتن متفاوته...

من با پنهان کردن عیبهای تو از خودت

تو با نشان دادن عیبهای من به خودم

لینک به دیدگاه

خسته ام...

 

خیلی

 

خدایا امروز دلم ازت گرفته....چیه؟مگه نمیشه ادم دلش ازت بگیره؟کفره؟؟؟؟؟؟؟

 

 

 

خدایا یا کمکم کن پازل زندگیمو درست بچینم یا همینجا پیاده ام کن..

لینک به دیدگاه

کی فکرشو می کرد اینجوری تموم شه.

 

همۀ آرزوهام انقدر ساده حروم

 

شه. کی فکرشو می کرد

یکی از ما آخرش تنها بمونه

 

از دست دادیم همدیگرو دنیا تنهامون گذاشت

 

عشق بین من و تو پایان خوبی نداشت

 

تنهای تنها شدیم چشمامون بارونیه

 

قلبم اینجا بعد تو تو خلوت زندونیه

 

:sigh:

لینک به دیدگاه

ﺭﺳــﻤﺎ " ﺑﺎﯾــﺪ ﺑﻪ ﺑﻌﻀـــــﯿﺎ ﮔﻔـــﺖ : ﻋﺰﯾـــﺰﻡ ﺷـــﻤﺎ ﻧﻪ ﺩﺍﻓـــﯽ، ﻧﻪ ﭘﺎﻓـــﯽ ... ﺷﻤﺎ ﯾﻪ ﮔﺎﻓــــﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﮔــــﺎﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﻭﺳــﻂ ﺧﻠـﻘﺖ.:ws28:

لینک به دیدگاه

امیدوارم حرف بزنی ، فقط حرف بزنی، قهر نــــکن، 23سال باهات زندگی کردم ،خودت که بهتر منو میشناسی ،نمیخواستم کاری کنم که ناراحت بشی...باور کن از رو قصد کاری نکردم، برام خیلی سخته برای اولین بار قهر کنی ،سکوتت آزار دهندس. :icon_gol::icon_gol:

لینک به دیدگاه

دنیا آنقدر جذابیت های رنگارنگ دارد که تا آخر عمر هم بدوی ..

.چیزهای جدیدی هست که هنوز میتوانی حسرتشان را بخوری …

پس یک جاهایی در زندگی ترمز دستیت را بکش ، بایست و زندگی کن:ws3:

لینک به دیدگاه

زنی را میشناسیم

 

 

زنی را میشناسم بوسه بلد نیست بگیرد

هنرش در کار با موچین شکسته است

وقتی که خار از دست همسر خویش می کند

تمثال تمام نما از زنی خسته است

 

خسته نیست از خودش از زندگی سبکش

خسته است از خستگی مرد رویاهای خویش

در حسرت اسب سفید نبوده است هرگز

دارد بجای یک راس گاو ، یک عدد میش

 

هیچوقت از مردش س ک س نخواسته است

کم روست بجایش گرده ی مرد را می مالد

وقتیکه دیگر به اوج احساس می رسد می گوید

آه "کرمعلی جان" با گوسفند هایمان آمد

 

مرد خرج عطر و رنگ مو به زن نمی دهد

اما هر روز گندمِ طلا خرچین خری دارد

نمی فهمد ولنتاین چیست روز عشاق کدامست

اما برای زن از شهر گل سری دارد

 

وقت خواب ندارند نور لایت صدای خوش

بوی نفت سوخته پیچیده است در اتاق

با این همه در ظلمات می بوسند پیشانی هم را

پاهایشان می خورد به هم زیر کرسی ِ داغ

 

مرد در ترسیم ایثارش به خانوم خویش

می آورد هر روز هیزم خشک، مرتب و بسته

او در این فکر است شده با این کار

زن کمتر فوت کند و نشود خسته

 

هر شب دعای زن در خواست باران است

گویی خدا به دست زن ابر دخیل می کند

باران که به شدت به سر مرد می خورد

مرد از اشتیاق یاد حضرت فیل می کند

 

جامد سرلکی (هائد)

لینک به دیدگاه

خدا اون روز رو نیاره که من از دنده چپ بیدارشم یعنی عین سگ گرگی وحشی میشم و پاچه میگیرم این وسط برد با کسی هستش که پاچش و برداره و فرار کنه:ws3:

وحید که در رفت و نشد پاچه بگیرم این وسط موند علی و امیر که پاچه علی چاق تر بود حسابی غر زدم سرش الان که آروم شدم وجدانم شده اندازه یک طبل!بچم با ناراحتی رفت مدرسه

اومد از دلش در میارم:w02:

لینک به دیدگاه

قوز کرده ام...از بس زیر درختِ آغوز1 چاقو به میان غَلافِ سبز آن زدم و آغوز تَر نصیبم شد...

 

پیدا کردنِ آرامش هم از غلاف زندگی به همین سختی ست....

 

باید چاقویِ تدبیر بندازی به زیر غلاف سختی ها...تا آرامش تَر و تازه نصیبت بشه...

 

این میون هر چی آرامش بیشتر بریزی به خورجین زندگی...قوزِ کمرت هم بیشتر می شه...

 

زندگی راحت بهت امتیاز نمی ده....تاوانش رو اَزَت می گیره...

 

.

.

.

 

زیر درخت آغوز...بعضی ها دستشون بخشنده ست..به رهگذرها تعارف می کنن...

 

بعضی ها دستشون خشکه بر خلاف آغوز تَر...

 

قصه ی آرامش هم تو این مورد صدق می کنه....

 

یکی آرامش رو فقط واسه خودش می خواد....

 

یکی هم آرامش رو پیشکش لحظه هاتون می کنه...:icon_redface::icon_gol:

 

 

1.:درخت آغوز:درخت گردو

لینک به دیدگاه

درست همون جایی که خدا میتونست مچمو بگیره دستمو گرفت چقدر شرمندش شدم :5c6ipag2mnshmsf5ju3خدا هیچ بنده ایی رو به حال خودش رها نکنه:icon_redface:

دعا میکنم عاقبت به خیر بشیم45619_hidingsmile.gif

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...