S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۱ این روزا دلم هوای بچگی هامو کرده قبل عید چقدر خوشحال بودیم همش روز شماری می کردیم زود برسه الان انقدر مشغولیم که .....:icon_pf (34): 17 لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۱ خوشحالم :hapydancsmil: چون تیم کشتی اول شد:hapydancsmil: هرچند در حد خودمون نبودیم ولی خوبه باید شکر کنیم مثل فرنگی نشد 14 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۱ شپش در جیبم بالا و پایین می پره.... گاهی جُفتک می ندازه به پَک و پَهلوی رنجورم... شده ام طفلی سودانی که گشنه ی یک فضای پاک است ... اما..جای پاک سیخی چند به قول...دایی اَشغرم! اَشغر شُله..اَشغر در به در....اَشغر سوتی.... در جمله ای عارفانه از اَشغر دایی..می گفت....های خواهر زاده ی زاده از اون که چشم نداره من رو ببینه... اون پولت رو تو دِبلنا ... (بازی ست قدیمی که ملتی دور هم می شینن..یکی دست می کنه تو کیسه مهره ای که روش شماره هست در می آره هر کی اون شماره رو داشته باشه تو کارتی که قبلا بهش داده شده یک سنگ می زاره روش...اگه ردیف شماره ها کامل شد...کل پول ها رو می بره..راستی یکی مونده باشه به آخرین شماره داد می زنه تک تک بخون...اون موقع صاحب کیسه مشت مشت شماره ها رو در نمی آره تک تک در می آره...هیجانی داره واسه خودش!) شرط بندی نکن..بده من....صرفش بیشتره! پ.ن:هَی روزگار....چرا باید از 14 پیام خصوصی جدید من....14 تا پیام تبلیغات باشه؟! چرا باید وقتی باید مدت مدیدی نمی آم....باز کاربر تازه وارد سر به پروفایلم زده باشه؟! چرا در گنجه بازه؟!..چرا دُمِ خر درازه؟!.... و از این دست سوال های فلسفی.... به یابنده ی پاسخ سوال های فوق...یک عدد هدیه ی نفیس داده می شود.... 14 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۱ آنجا که چشمی برای انسان اشک میریزد...زندگی به رنج هایش می ارزد. یا ی جمله ای تو این مایه ها خدا شکرت خداوند همه چیز می شود همه کس را به شرط اعتقاد به شرط پاکی دل به شرط طهارت روح به شرط پرهیز از معامله با ابلیس بشوییم قلبهایمان را از هر احساس ناروا و مغزهایمان را از هر اندیشه ی خلاف و زبانهایمان را از هر گفتار ناپاک و دست هایمان را از هر آلودگی در بازار و بپرهیزیم از ناجوانمردی ها، ناراستی ها وو نامردمی ها چنین کنیم تا ببینیم که خدا در کوچه های خلوت شب با ما آواز می خواند... ایمان بیار عزیزم...به یک بار امتحان کردنش می ارزه... 10 لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۱ خدایا تو با من مشکل داری نمیشه مراعات حالم کنی به روم نیاری ببین اومده بودم روحیمو بازسازی کنم چطوری زدی تو برجکمونا 11 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۱ تنهایی را دوست دارم. چون وقتی تنهایم کمتر فکر میکنم. کمتر حرف میزنم. کمتر دنبال بدست اوردنم . نه گوشی میخواهم برای شنیدن و نه چشمی برای دیدن نه حتی کلمه ای برای حرف زدن، نه سوژه ای برای فکر کردن نه فکری برای مشغول بودن... تنهایی را دوست دارم چون تنهایی بهترین و آرامش بخش ترین دوست من است که ساعت ها در کنارم می نشیند و با من چای می نوشد بامن کتاب میخواند با من می نویسد، با من لحظه لحظه های زندگی را حس میکند و من را سرشار میکند از انرژی بودن . سرشار از شور حضور و شور زندگی ...و بودن. تنهایی دوست من است و گاهی وقتها می اید و برایم از زندگی میگوید. 14 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۱ کوچه های بن بست زندگی کلافه کنندس . . . اونم درست زمانی که حس میکنی کوچه ی بن بستی نیست . . . . . . . . 14 لینک به دیدگاه
padrone 1136 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ نظره گلیر بو دنیادا اطرافیلر و دوسلار فقط بیر سایه دیلر...آداملار اوز تکلیخلاریندا حیراندیلار 7 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ از آدمای دم دمی مزاج بدم میاد! که البته اسم خودشونم میذارن دوست 13 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ حضور خدا رو کنار خودم حس میکنم ،احساس میکنم پا به پام حرکت میکنه و راه ها رو برام باز میکنه ،چون دلم گرمه ،پشتم قرصه.... میگن پایان هر چیزی خوشه اگر خوش نبود بدون که پایانش نرسیده ،مطمعنم خدا برام یه پایان خوش رقم میزنه 14 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ بيام يا نيام...دلم قرصه قرصه....كه آب از آب تكون نمي خوره.... اينه محصور بودن تو خود....اينه يك جامعه ي تك نفره.... از خنديدن با ديگران محروم مي شي گاهي.... ولي وقتي خوشي تموم شد و سو تفاهم ها ظاهر شد بعد از مدتي....از اون ها هم خلاصي.... يك خط خنده.... در مقابل يك كتاب ناراحتي بعدش كه ناخواسته بالاخره دير يا زود مي آد به كوچه ي آشنايي تو ظرفي خنثي جمع نمي شه.... ريسك وقتي متريالت انسانه.....درصدش ديگه از 100 درصد نيست....ديگه تو اعداد نيست.... جايي هست كه شيشه ي آرامشت رو مي شكنه اگه ريسكت جواب نده.... من ريسك نمي كنم رو انسان ها.... ناآشنا بودن....بهتر از آشنا بودن براي جامعه ي تك نفره ي من.... . . . نه...تافته جدا بافته نيستم..... دوست دارم از جاده قديم برم تا جاده جديد.....بزرگراه با سرعت زياد نمي خوام... همون پيچ و خم جاده ي قديم ولي خلوت تر رو دوست دارم....بهم خُرده نگير 15 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ امروز صبح که رفتم دوش بگیرم، نمیدونم چی شد که هم صابون رفت تو چشم هم دماغم بچه که بودم چقدر بدم میومد از این اتفاق!! ولی امروز اصن یه حالی شدم. یه حس خوب. رفتم تو اون دوران!!!!!!! عجب!!! 11 لینک به دیدگاه
ara engineer 1866 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ روز مهندس بر تمامی مهندسین عزیز مبارک. امیدوارم اگر راهی نیافتید راهی بسازید 10 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ کاشکی از اول فکرشو میکردی کاشکی اینقد ساده نبودی کاشکی زود باور نبودی.. کاشکی ... کاشکی طوری رفتار میکردی که کارت به اینجا نکشه ... هوی با تو هستما زهرا... 9 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ سر و کله زدن با یه مشت بچه که حرف زدن ، طرز فکر، شوخی و غم و غصه و خیلی چیزای دیگشونو نمیتونی درک کنی واقعا سخته... کنار میام..! 9 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ امروز به معنای واقعی ترسیدم.. خدایا بازم شکرت.. 10 لینک به دیدگاه
.Yaprak 15748 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ امروز یکی از عزیزترین فرد تو زندگیمو دعوا کردم هرچند که حق با اون بود ولی طرف یکی دیگه رو گرفتم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 عیزم کاش بدوونی فقط و فقط به خاطر خودت بود... ممنون که به حرفم گوش دادی 15 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ امروز یه حس تازه دارم . حس رها شدن حس اینکه بی تعارف بگم.که برام کوچکترین ارزشی نداری......... یه حسی که رو در بگم خلایق هر چه لایق 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده