رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

وقتی که راجع به کسی حقیقتی رو میشنوم از زبون خودش اما غیر مستقیم، حقیقتی که با تصوراتم زمین تا آسمون فرق میکنه دلم میخواد آسمون خدا رو سرم خراب بشه !

 

دنبال خدا میگـــردم تا باهاش حرف بزنم ... دنبال یه دیوار میگردم که بهش تکیه کنم و به گذشته ها فکر کنم .... دیواری که سنگینی خاطرات گذشته ام خرابش نکنه!

 

چه حــــس حماقت شیرینی میاد سراغم که بهم نهیب میزنه آهــــــــــــای دختر تا تو باشی که انقدر مثبت نگر نباشی!

 

نمیــــدونم تو این شرایط باید چیکار کرد ....

 

315419_sad.gif

لینک به دیدگاه

یه روزایی بود که فک میکردم چقد بده همه چیز،چقد اوضاع ناجوره،همه چیز ناامید کنندس

 

واقعا کی میدونه از این بدتر چیه؟از این ناجورتر چجوریه؟

 

این روزا دارم به اون روزایی فک میکنم که میگفتم کاش یا من تموم بشم یا این روزا.ولی الان میگم کاش روزا همین جوری بمونن.کاش روزگار به همینقدر بد بودن رضایت بده.

 

حداقلش اینه که الان به همون بهانه ناراحت کننده داریم جمع میشیم دور هم،توی شرایطی که خیلی هم ناامیدکننده نیست.

 

کاش همه چیز همینجوری بمونه لااقل...

لینک به دیدگاه

ساحتِ سادگی آدم ها به اندازه ی دلشون هست....

 

می خوان محترم کنن آدم ساده لوح رو...می گن: آیییی دل بزرگی داره!...

 

اینجا،همونجاست که باید اندازه ی یک مرز فاصله انداخت بین ساده لوح و ساده دل...

 

فرقش بین ساحت شعور انسانی ست که بسته به دانش....و ساحت احساس و قلب...

 

الزاما ساده دل...ساده لوح نیست!..وبالعکس...

 

منشور آدم های ساده دل رو وا کنی...گاهی در اوج سادگی پیچیدگی شخصیت می بینی...

 

اونجا که حتی...در اوج زمان هایی که همیچی رو نَه می چرخه و منفی....اون می گه آره و مثبت می اندیشه...

 

در آخر اون می مونه و دل ساده اش و نگاه ساده اش که درگیر چرایی بعد از جواب نه نشده....

 

.

.

.

 

آدم ساده دل رو دوست دارم...یادم می ندازه که هنوز مینی مال بودن تو احساس زیباست...:icon_redface:

 

لینک به دیدگاه

نمیدونم چرا ولی همیشه اونهایی که بیشتر دوستمون دارن و برامون وقت میذارن و بفکرمون هستن بیشتر از همه مورد اذیت و بی اعتنایی مون قرار میگیرن... :sigh:

 

مثل مادر...!

لینک به دیدگاه

امشب دلـم یک ورد مخصوص می خواهد!

 

از آن وردهای زی زی گولو

 

که می گفت همه چیز خوبِ خوب میشد

 

زی زی گولو ، آسی پاسی ، دراکوتا ، تا به تا...!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

لینک به دیدگاه

آدم باید گاهی تو زندگیش سرجاش وایسه و نگاه کنه ببینه کجای دنیا وایستاده

نگاه کنه ببینه تا اینجا رو از چه مسیری اومده

از حالا به بعد و می خواد از کدوم راه بره

این خیلی مهمه که بدونه داره چکار میکنه

این اهمیت داره که خودشو به مسیر باد نسپرده باشه

خوبه که به چراها و چطورها فکر کنه

لینک به دیدگاه

اولین جرقه های دوستی در روح ادم زده میشه

اتفاق بزرگی که ارام ارام ان را حس مبکنیم

با قلب، با نگاه ، با نوع حرف زدن مون حتی

کم کم بعضی حصارها و محدودیت ها و و مرزبندی های ذهنی در ارتباط با هم کنار میروند

وبدون هیچ قرادادی یک رابطه دوجانبه شکل میگره

در نهایت دوستی یک فرایند پیچیده ست که در ایدال ترین حالت برای ادمها میحط ایمن و سلامت ذهنی را به همراه داره

لینک به دیدگاه

دیشب از حرم برمیگشتم ساعت ها تو ترافبک موندم اذان که گفتن بقل دستیم که مث من ایستاده بود دیدم داره نماز میخونه نمیدونم از سر اخلاص بود یا ریا:hanghead:

لینک به دیدگاه

انجمن که میام بیشتر با بچه ها میگیم میخندیم.. ولی نمیدونم چرا ی حس ناامیدی و افسردیگی میکنم وقتی میام!!

 

شاید بگیم برای اتفاقات بدیه که برای دوستامون افتاده!! ولی نه.. این حس از قبل این ماجراها اومده!!

 

برای بار 1000ام باید تصمیم بگیرم متحول شم!! ولی کو گوش شنوا!! :|

لینک به دیدگاه

دیشب دوستم "مادر" شد...:ws37:

حس عجیبی دارم!

دوستم خونمون بود...اولین بار بود شاهد لحظه ای بودم که یکی اولین تقلاشو واسه اومدن تو این دنیای نکبتی می کرد و مادرشو زجر میداد... چه عجله ای بود حالا؟؟ مثلا فکر کردی اینجا چه خبره؟؟ :banel_smiley_4:

 

با این حال که خیلی از تولدش خوشحال شدم...اما ته ته دلم از هر تولدی غمم می گیره...از این که بیچاره خبر نداره کجا پا گذاشته...البته از اون گریه ی اولش انگار خفه شدن تو این همه درد و حس می کنه...hanghead.gif

 

خــــــــــــــداجون خوابم میاد ...:sad0:

چرا تا چشامو می بندم باز با استرس پا میشم 5c6ipag2mnshmsf5ju3z.gif

کلا داری بازی می کنی با ما دیگه؟؟:banel_smiley_4:

خواب همیشگی که نمیدی...حداقل بعد این همه بی خوابی دلم دقیقا 12 ساعت خواب عمیق و بی درد و راحت و بی وقفه می خواد...hanghead.gif

 

حالا بیدارم دارم چه کــــــــــــار مفیدی می کنم مثلا؟؟ :banel_smiley_4:

لینک به دیدگاه

یکی از دوستام یه چیز جالب گفت امروز ...

 

"به اندازه ی همه ی نه هایی که باید می گفتم

و نگفتم ...

امروز باید بگم : غلط کردم !!! "

 

حرف خیلیاس ...

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...