رفتن به مطلب

امشب


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 3.5k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

من مرد تنهای شبم

مهر خاموشی بر لبم

تنها و غمگین رفته ام

دل از همه گسسته ام

...

امروز من:

نت و نواندیشان/درس/خانواده رفتن مهمونی من نمیرم:whistles: آخه من مرد تنهای شبم:ws37:

با یکی از دوستان که اخیرا رفته خارج چت می کردم: می گفت:"علی ما تو ایران حروم شدیم بیا زندگی تازه رو تجربه کن و...

 

مطمئن هستین که مرد تنهای شب هستین؟ دو تا شدین پس....یکی هم داشتیم با همین اسم:من مرد تنهای شبم...:ws37:

سرعت اینترنتم پایینه..نمیتونم حتی یه فایل آپلود کنم....داره اذیت میکنه...چند شبه اینطوری شده.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

امروز بعد یک هفته خانه نشینی و استراحت مطلق تصمیم گرفتم برم بیرون و توی هوای بهاری اصفهان قدم بزنم ...

 

تا سر خیابون رفتم و از بانک ملت که حقوقم به اون حسابم واریز میشه درخواست دسته چک کردم و برگشتم خونه

 

خیلی خسته شدم

  • Like 5
لینک به دیدگاه

با توجه به سپری شدن امروز و نزدیک شدن به شب احساس میکنم شبی همراه با خوشی در انتظارمه .......کاش یه دیسکو بود میرفتیم میرقصیدیم تا روحمون شاد می شد:ws3:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

امشب کلافه شدم. دوس دارم تک تک موهامو بکشم.:icon_razz:

از صبح خطا قطع بودن و از خود صبح تا همین 15 دقیقه پیش سیل مهمون اونم پشت هم اومدن خونمون و همچنان خطا قطعن.:icon_razz:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

امشب خوشحالم ...

 

مدیر پروژم ظهر باهام تماس گرفت و خبر ارتقا منو بهم اطلاع داد

 

2 شنبه میرم برای توافقات نهایی

 

عصر یه بچه های دوره لیسانسم تماس گرفت ( بعد از 3 سال بی خبری)

 

باش قرار گذاشتم

 

بیچاره بیکار شده بود و با 30 سال سن دنبال کار بود . ازم خواست کاری براش بکنم

 

آب پاکی رو رو دستش ریختم

  • Like 5
لینک به دیدگاه
امشب خوشحالم ...

 

مدیر پروژم ظهر باهام تماس گرفت و خبر ارتقا منو بهم اطلاع داد

 

2 شنبه میرم برای توافقات نهایی

 

عصر یه بچه های دوره لیسانسم تماس گرفت ( بعد از 3 سال بی خبری)

 

باش قرار گذاشتم

 

بیچاره بیکار شده بود و با 30 سال سن دنبال کار بود . ازم خواست کاری براش بکنم

 

آب پاکی رو رو دستش ریختم

درود مهندس

خیلی خوشحال شدم

انشالله خبر موفقیت های بعدی شما رو بشنویم.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
امشب که مست مستم درهای غم رو بستم

امشب مست پاتیل اومدم خونه دوساعت فارغ از مشکلات زندگی

 

وحید بیا مستیت رو با هم قسمت کنیم

:w16:

والله یه غلطی کردم توش موندم، عقل و دل و جیگر و روده و ... همه اجزای بدنم افتادن به جون هم

 

دور از جون چرا غلط حامد جان؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه

امشب...

خیلییییییییییی خوش گذشت....خیلی کمه واسش...:w31:.:w31:

اخرش هم با یه خبر عالی همه چیز بهتر شد....

اینقدر جیغ زدم صدام در نمیاد....:53tnkbetm2eof1u84pj

خدا بخیر کنه...جنبه این همه خوشی رو با هم ندارم....:th_running1::th_running1:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...