هوتن 15,061 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۱ امشب واقعا افسرده ام دلیلش روزیه که گذشت امروز برا خودم تاسف خوردم که چرا باید با این دست آدمها کار کنم امروز مقهور یه ادم خراب با ظاهری مدعی دینداری شدم 8 نقل قول لینک به دیدگاه
A.R-KH-A 4,953 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۱ هر ثانيه كه ميگذره بيشتر دلم ميگيره امشب... 7 نقل قول لینک به دیدگاه
El Roman 31,720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۱ امروز روز بدی نبود ولی من تنها بودم! امشب تنها تر... 7 نقل قول لینک به دیدگاه
@نیوشا 752 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۱ راستش امروز صبح رو زیاد دوست نداشتم ولی از بعد از ظهر به بعد خوبه بهتر از صبح حس مثبت و خوبی دارم 5 نقل قول لینک به دیدگاه
@نیوشا 752 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۱ راستش امروز صبح رو زیاد دوست نداشتم ولی از بعد از ظهر به بعد خوبه بهتر از صبح حس مثبت و خوبی دارم 2 نقل قول لینک به دیدگاه
آرانوس 6,500 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۱ امشبم مثه خیلی شبای دیگه داره به لتنگی و ... میگذره 3 نقل قول لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50,876 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ امروز تا ظهر که خواب بودم بعدم رفتم پیش استادم که دفم و ببینه و بعدش هم موندم تا با هم بریم عوضش کنیم و سبکترشو بگیریم.. اینقدر این چند وقته برقراری ارتباط با مردم برام راحت شده خودم متعجب میشم ..انگار چندین ساله همدیگرو میشناسیم ولی فقط دوروز پیش یکساعت باهاش تو یه کلاس بودم همین و دیگر هیچ شب هم بایکی از دوستام بحث اس ام اسیم شد که بهم تذکر داد اینقدر حاضر جواب و پوست کلفت و بچه پرو نباشم تا همه دوستم داشته باشند... آخی چقدر بهش زور اومده بود حسود دونکش پر شده بود حسابیییییییییییی یکی از لذتهای این چندوقته من این شده سربه سر بچه پروها بذارم اینقدر که کم بیارند..... مخصوصا جنس مخالف تا دیگه فکرنکنند فقط خودشون بلدند اذیت کنند.. هی شب خنثایی بود عزیزم فکرکنم خیلی دوستم نداشت امروز کلا 3 نقل قول لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36,437 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ ساعت 4:44 صب شب جالبی بود عبور از یه کوچه خلوت و باریک در ذهنم و delete کردن بعضی ادما وشخصیت ها از حافظه ام امشب صفایی هم به هارد لب تابم دادم چن تا مطلب و دو تا عکس رو با shift+delete فرستادم به زباله دان خلاصه خودم ناتور دشت خودم شدم و میشم 6 نقل قول لینک به دیدگاه
A.R-KH-A 4,953 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ عشق به شکل پرواز پرندست عشق خواب یک آهوی روندست من زائری تشنه زیر باران عشق چشمه آبی اما کشندست من میمرم از این آب مسموم اما اونکه مرده از عشق تا قیامت هر لحظه زندست من میمیرم از این آب مسموم مرگ عاشق عین بودن اوج پرواز پرندست تو که معنای عشقی به من معنا بده ای یار دروغ این صدا را به گور قصه ها بسپار صدا کن اسممو از عمق شب از لب به دیوار برای زنده بودن دلیل آخرینم باش منم من بذر فریاد خاک خوب سرزمینم باش طلوع صادق عصیان من بیداریم باش عشق گذشتن از مرز وجوده مرگ آغاز راه قصه بوده من راهی شدم نگو که زوده اون کسی که سرسپرده مثل مرغ عاشق نبوده من راهی شدم نگو که زوده اما اونکه عاشقونه جون سپرده هرگز نمرده برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 نقل قول لینک به دیدگاه
هوتن 15,061 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ امشب بیخوابی زده به سرم ساعت 2:45 دقیقه 3 نقل قول لینک به دیدگاه
nazfar 8,746 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ امشب! امروز که واقعاً به این نتیجه بعد از هواااا سال رسیدم که خاک به سرت کنن نازنین کاش یه مهدکودک میذاشتی. والا! سرسام گرفتم امروز. واقعاً خسته ام 7 نقل قول لینک به دیدگاه
sweetest 4,756 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین، ۱۳۹۱ کلی درس دارم ولی باز اومدم اینجا سر بزنم واقعا که.............:icon_razz: 5 نقل قول لینک به دیدگاه
سـارا 20,071 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین، ۱۳۹۱ امشب در نقش کزت بودم کلا...شام مهمون داشتیم .از صبح هم کلی کار کردیم تا همین الان اومدم نشستم !! کزت دیگه همین 6 نقل قول لینک به دیدگاه
nazfar 8,746 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۱ امشب فکر میکنم شب بدی نبود! جالبه دیگه میترسم بگم خوب بود!والا! 9 نقل قول لینک به دیدگاه
Astraea 25,351 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۱ خوشحالم از خبر خوبی که شنیدم..خیلی خوشحالم...خوشحالی که فقط در اشک میگنجه.... 9 نقل قول لینک به دیدگاه
کهربا 18,089 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۱ وقتی ساناز زنگ زد که بیا دلم بدجور گرفت چون باید بهش می گفتم نمی تونم بیام اما همون موقع یکی از دوستام گفت استاد رفت کلاس تشکیل نمیشه و همون موقع به ساناز گفتم که شب باهاشم امشب سه ساعتی که با هم بودیم فقط از خودمون گفتیم خودمون دوتا به یاد اول دبیرستان امشب احساس می کنم همون دختر بچه 15 ساله شادم 9 نقل قول لینک به دیدگاه
آرانوس 6,500 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۱ امشب حالم خیلی بهتره از شبای قبل فک کنم همش به خاطر بارونه رفتم زیر بارون تا جایی که از لباسام آب چیکه میکردخیلی انرژی داد بهم 5 نقل قول لینک به دیدگاه
pesare irani 41,805 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۱ امشب ب ب ب یه شبه دیگه تنها به سر شددددددددددددددددددددددددددددددد 4 نقل قول لینک به دیدگاه
El Roman 31,720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۱ امشب فوق العاده خسته هستم، حدود 18 ساعت کفش پام بود و نرم ترین جایی هم که نشستم بعد از تک صندلی کلاس رو جدول بود امشب ب ب ب یه شبه دیگه تنها به سر شددددددددددددددددددددددددددددددد مگه دختری انقدر میگی تنها شدم؟ مرد تنها خلق شده، حتی اگه بین میلیون ها نفر هم باشه، تو دل هزاران دختر هم باشه باز هم تنهاست... 4 نقل قول لینک به دیدگاه
pesare irani 41,805 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۱ ا مگه دختری انقدر میگی تنها شدم؟ مرد تنها خلق شده، حتی اگه بین میلیون ها نفر هم باشه، تو دل هزاران دختر هم باشه باز هم تنهاست... ابتدا خدا زمين را افريد...سپس استراحت کرد. بعد مرد را افريد...سپس استراحت کرد و بعد زن را افريد. انگاه ........نه خدا استراحت کرد نه زمين و نه مرد . مرد تنهاست و میتونه تنهایی رو تحمل کنه که بدن سالمی داشته باشه نه این که زخم نامردی رو بدنش باشه !!:5c6ipag2mnshmsf5ju3 3 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .