رفتن به مطلب

امشب


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 3.5k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

امشب به این نتیجه رسیدم که بیشتر مواقع اشتباه از خودمه...

چوبشم خواهم خورد!:vahidrk:

کی نمیدونم:whistle:

فقط خدا بخیر کنه:ws37:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

ساعت 1:47

دیگه امشب هم نیست داره صب میشه

و من در ارزوی یک روز بی دغدغه و اروم:hanghead:

خوب شد که امشب با همه ی دردسراش و با همه خبرای بدش تموم شد:hanghead:

میدونم فردا روز بهتری خواهد بود

  • Like 9
لینک به دیدگاه

باز نمی دونم چمه... داره میشه 3 هفته که اینجوری ام...

من چمه؟ چرا خودم هم نمی دونم...

چرا این حس خفگی تموم نمیشه؟:sigh::hanghead::hanghead:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

دیشب و پریشب از دست یه دوست انسان نما خیلی ناراحت شدم از حرفاش خیلی دلزده شدم:ws37:اما به جاش امشب یه دوست دیگه بهم یادآوری کرد که دوستای بهتری هم دارم که هوای دور و بریاشو دارن و اونقدر جرات و ادب و فرهنگ دارن که پشت سر آدم دروغ نگن:icon_redface:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

الان که دارم ابن پست رو مینویسم شب نیست

 

ولی در مورد دیشبه

هنوز از وقایع دیشب سر درد و تپش قلب دارم و چشمام متورمه..

هنوز نتونستم کابوس دیشبو هضم کنم

خدایا خودت مواظب عزیزانم باش و منو زودتر از اونا ببر پیش خودت

چون یه لحظه ام طاقت دوری شونو ندارم:sad0:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

پای هر خداحافظی محکم باش ...

 

کم کم ياد خواهی گرفت

تفاوت ظريف ميان نگهداشتن يک دست

و زنجير کردن يک روح را

اينکه عشق تکيه کردن نيست

و رفاقت، اطمينان خاطر

و ياد مي‌گيری که بوسه‌ها قرارداد نيستند

و هديه‌ها، معني عهد و پيمان نمي‌دهند ...

کم کم ياد مي گيری

که حتي نور خورشيد هم مي‌سوزاند

اگر زياد آفتاب بگيري

بايد باغ ِ خودت را پرورش دهی

به جای اينکه منتظر کسي باشی

تا برايت گل بياورد ...

ياد ميگيری که ميتواني تحمل کني

که محکم باشی پای هر خداحافظی

ياد می گيری که خيلی می ارزی ...

 

خورخه لوییس بورخس

  • Like 9
لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

I can't live without

I still can feel your arms around me

And time cannot erase

 

Since you went away

I couldn't find a way to help me through

All the colours turn to blue

 

But you never gave me time to say I'm sorry

And you know that's so true

So true

 

You will never know how much I could love you

Cuz you let me down without a reason why

Let me tell you now, my love will surround you

Even after I run out of tears to cry

 

We could've found a way

It ended on a bridge to nowhere

And now it's hard to let you go

 

Dancing memories

They ask me who was wrong or right

They won't let me sleep at night

 

And our different worlds, so often got between us

It's all yesterday's rain

I have tried to stop in vain

 

You will never know how much I could love you

Cuz you let me down without a reason why

Let me tell you now, my love will surround you

Even after I run out, after I run out of tears to cry

 

You will never know how much I could love you

Cuz you let me down without a reason why

Let me tell you now, my love will surround you

Even after you turn loose and free to fly

 

You will never know how much I could love you

Cuz you let me down without a reason why

Let me tell you now, my love will surround you

Even after I run out, after I run out, even after I run out of tears to cry

  • Like 6
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...