رفتن به مطلب

امشب


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

امروز من:

زیاد خوابیدم/مهمون/نت ونواندیشان/یه دو سه ساعتی هم درد معده:4564:

  • Like 9
  • پاسخ 3.5k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

امشب یه آدم جدید شدم.:w58:

  • Like 10
ارسال شده در

ولی من همون ادم دیشبم

:ws52:

  • Like 8
ارسال شده در

امشب از اون شباس ک دلم میخواد تا صبح بیدار باشمو طبق معمول نمیتونم :sigh:

  • Like 7
ارسال شده در

امشب

اصلا یه آدمی شده بودم مسخره

به هر کی میرسیدم نصیحتش میکردم

خودم شرمنده شدم دیگ این آخره شبی

ای بابا

 

در کل روز خوبی بود

یه خورده ای به درسام رسیدم :ws37:

  • Like 6
ارسال شده در

هفت فروردین 1391 خوب بود بد تموم شد، تا کی تحمل میکنم خدا میدونه ولی قاط بزنم بد قاط میزنم، به جان خودم بد قاط میزنم، الانش هم خیلی قاطیم دنبال سوژه هستم خالی کنم خودمو.

  • Like 5
ارسال شده در

دیشب از او شب هایی بود که دیگه نای تکون خوردن نداشتم بعد نزدیک به 1000 کیلومتر راننده رسیدم خونه و ولو شدم رو تخت:4564:

  • Like 4
ارسال شده در

از دندون درد نخوابیدم :4564:

  • Like 2
ارسال شده در

امشب تنهام

  • Like 3
ارسال شده در

منم تنهام مثل بيشتر وقتاي ديگه:sigh:

  • Like 3
ارسال شده در

من مرد تنهای شبم

مهر خاموشی بر لبم

تنها و غمگین رفته ام

دل از همه گسسته ام

...

امروز من:

نت و نواندیشان/درس/خانواده رفتن مهمونی من نمیرم:whistles: آخه من مرد تنهای شبم:ws37:

با یکی از دوستان که اخیرا رفته خارج چت می کردم: می گفت:"علی ما تو ایران حروم شدیم بیا زندگی تازه رو تجربه کن و...

  • Like 9
ارسال شده در

امشب دارم میمیرم از خستگی...:sad0:

زیر چشام گودی افتاده.:4564:

شدم یه پوست و استخون. چرا اینجوری شدم.:4564:

  • Like 5
ارسال شده در

امروز خیلی روز خوبی بود :hapydancsmil:

سال جدید می خوام از زندگی لذت ببرم :icon_gol:

امروز کلا با مامانم تو فاز رقص بودیم :ws3:

  • Like 9
ارسال شده در

امروز یه نفس داشتم کتاب می خوندم

امشب تاجایی که چشام اجازه بده به خوندن ادامه میدم

بهتره چشای ادم از خوندن کتاب خسته بشه و بخوابه تا اینکه از شدت گریه و اشک ریختن (درست مثل دیشب :sigh:)

 

سارا بد شوخیی رو با خودت شروع کردی بد:hanghead:

  • Like 11
ارسال شده در

ديگر عادت كردم اين روزها!..

مشكلي ندارم

انگار جزئي از زندگيم شده اند..

ديروز داشت به يكي از بهترين روزاي زندگيم تبديل ميشد كه بعد از آخرين اس

يكي از بدترين ها شد..

ديشب تا ساعت 4 صبح تو بيمارستان

صبحم دنبال كارهاي دادگاه و كلانتري..

و ضد حال مسئولمون كه فك كرده بود جيم شديم..

عادت كرده ام كه بايد به اين گفت زندگي!

زندگي همينه!

امشب رو كنار دوستان رفتيم پيتزا خاطره

و خوب گذشت..

در انتهاي ركورد

هنوز چشمم

به صعود است..

بازم شكرت..

:sigh:

  • Like 10
ارسال شده در

امشب خیلی احساس سبکی می کنم چون تمام کارهایی رو که قرار بود انجام بدم ، انجام دادم !

کتاب خوندم هم تخصصی و هم غیر تخصصی( به شدت به خوندن کتابهای تخصصی نیاز دارم از اونجایی که خیلی اطلاعات بالاست !) :banel_smiley_4:

ساز هم تمرین کردممممم.بسیار عالییییییییی.خوشحالم که می بینم افت نکردم hapydancsmil.gif

 

چقدر خوبه آدم شب قبل خواب وقتی به روزی که گذرونده فکر میکنه ، احساس خوبی داشته باشه :w16:

  • Like 6
ارسال شده در

خدایا خداوندا پروردگارا.

 

خودت امشب به حق اسی، به نوای دل دردمند این کودک خردسال گوش فرا ده. (همه با هم الهی آمین)

 

 

24neipgsqemw4x5wfp46.jpg

  • Like 6
ارسال شده در

تک و تنها تو خونه ام

 

نمی دونم چرا هی احساس میکنم

 

یکی در رو میزنه :hanghead:

  • Like 5
ارسال شده در

اگه اون که کنارته

تو رو بیشتر از من میخواد

 

اگه با همون راحتی

اگه باهات راه میاد

 

اگه روزگار بد

تو رو ازم گرفته

 

اگه خاطرات خوبمون

از خاطرم نرفته

 

خوشبختیت آرزومه

حتی با من نباشی، حتی از خاطره هامون جدا شی

 

خوشبختیت آرزومه

حتی با من نباشی، حتی از خاطره هامون جدا شی

 

از همون روزای اول

میدونستم نمیمونی

 

میدونستم نمیتونی

عشقو تو چشام بخونی

 

از همون روزای اول

دل تو با دیگری بود

 

کاش همیشه پات بمونه

اونکه عشق بهتری بود

 

خوشبختیت آرزومه

حتی با من نباشی، حتی از خاطره هامون جدا شی

 

خوشبختیت آرزومه

حتی با من نباشی، حتی از خاطره هامون جدا شی

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 9
ارسال شده در

از اول عید..یعنی امشب بدترین شب بود:sigh:

  • Like 4

×
×
  • اضافه کردن...