رفتن به مطلب

امشب


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 3.5k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

هر جای دنیایی دلم اونجاست

من کعبه ام رو دور تو می سازم

من پشت کردم به همه دنیا

تا رو به تو سجاده بندازم

 

 

هر روز حسم تازه تر میشه

غرق تو میشم بلکه دریا شم

بیزارم از اینکه تمام عمر

از روی عادت عاشقت باشم

 

گاهی پرستیدن عبادت نیست

با اینکه سر رو مهر می ذاری

گاهی برای دیدن عشقت

باید سر از رو مهر برداری

 

 

یک عمر هر دردی به من دادی

حس می کنم عین نیازم بود

جایی که افتادم به پای تو

زیباترین جای نمازم بود

 

هرجای دنیایی دلم اونجاست

من کعبه ام رو دور تو می سازم

من پشت کردم به همه دنیا

تا رو به تو سجاده بندازم ...

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

اوج آسمان

امشب در سر شوری دارم

امشب در دل نوری دارم

باز امشب در اوج آسمانم

باشد رازی با ستارگانم

 

امشب یک سر شوق و شورم

از این عالم گویی دورم

 

از شادی پرگیرم که رسم به فلک

سرود هستی خوانم در بر حور و ملک

 

در آسمانها غوغا فکنم

سبو بریزم ساغر شکنم

امشب یک سر شوق و شورم

از این عالم گویی دورم

 

با ماه و پروین سخنی گویم

از روی مه خود اثری جویم

جان یابم زین شبها

می کاهم از غمهای

 

ماه و زهره را به طرب آرم

از خود بی خبرم ز شعف دارم

نغمه ای بر لبها

نغمه ای بر لبها

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 7
لینک به دیدگاه

امروز هم شاد شدم هم ناراحت . . .

 

خبر جداشدن یکی از بهترین دوستای دبیرستانم از شوهرش خیلی ناراحتم کرد...

 

شنیدن خبر مرگ بی بی قصه های مجید ...

 

چه قدر این روزا بیکارم .... :hanghead:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

امروز عصری یهویی فهمیدم بهار و شقایق اینها اومدند شهرمون

منم رفتم پیششون کل عصر و نصفی از شب رو پیش بهار بودم...:hapydancsmil:

 

خیلی ماه و خوبند..........

امیدوارم بهشون خوش گذشته باشه ...

بازم ببینمشون

  • Like 8
لینک به دیدگاه
امروز عصری یهویی فهمیدم بهار و شقایق اینها اومدند شهرمون

منم رفتم پیششون کل عصر و نصفی از شب رو پیش بهار بودم...:hapydancsmil:

 

خیلی ماه و خوبند..........

امیدوارم بهشون خوش گذشته باشه ...

بازم ببینمشون

 

شهرتون؟؟؟:ws52:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

امروز رفتیم مهمونی.نمی دونم چرا امسال با این سنم فامیلای دور بهم عیدی می دن :ws52:

 

تازگی ها زیاد خوابم نمی بره .یه دفه از یکساعت پیش دلم گرفت :hanghead:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

دو سه روزه همش مهمونی میریم و مهمون میاد...کلا کم فامیلیم اما همینا هم هی میریم خونه همدیگه عید دیدنی خیلی خوش میگذرهههههه hapydancsmil.gif

امشب هم خونه خالم بودیم همه...وای چقدر خوب بود...hapydancsmil.gif

  • Like 5
لینک به دیدگاه

اولین تاپیک این مدلی هست که شرکت میکنم...اما واقعا از استارتر تشکر میکنم ...الان خیلی برای من بجا بود:ws37:

 

امشب کمی عصبانی هستم.....نمیدونم کاری که میکنم درسته یا نه....اینکه دارم شاغل میشم میدونم خیلی خوبه برای آینده کاری م و دوست هم دارم که کار کنم...اما از طرفی اگر شاغل بشم وقت چندانی برای مطالعه برای کنکور ارشد ندارم...یعنی خب شاید روزی فقط 2-3 ساعت آزاد....واسه همین فکرم مشغوله....از طرفی هم اولین باری هست که میخوام برم سر کار و خب کارم هم فکر میکنم به انرژی زیادی نیاز داره ...بعنوان مدیر داخلی یه واحد تولیدی باید همه چیز رو تحت نظر داشته باشم.......اوووووووووووووووووه ...

موندم....مطالبی رو که باید آماده کنم خیلی زیادن...باید مطالعه کنم رو خیلی موارد تا 15 فروردین که شروع کارم هست.........

  • Like 5
لینک به دیدگاه
امروز عصری یهویی فهمیدم بهار و شقایق اینها اومدند شهرمون

منم رفتم پیششون کل عصر و نصفی از شب رو پیش بهار بودم...:hapydancsmil:

 

خیلی ماه و خوبند..........

امیدوارم بهشون خوش گذشته باشه ...

بازم ببینمشون

عباس اقا هم بود:w02:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
شهرتون؟؟؟:ws52:

 

w58.gif شهر گل و بلبل

شهر راز

شیراز

یعنی تو نمی دونی؟

عباس اقا هم بود:w02:

 

یس اف کورز:w02:

تازه عیدی هم قرار نیست به تو بدهند بد مشهدی

  • Like 3
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...