Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۹۱ چه انجمن سوت و کور شده 10 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۱ ویندوز8 هم باحاله ها بالاخره نصب کردم یه مقداری جدید هست ولی سخت نیست 9 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ بابا این چه وضعشه؟ همه چی فیلتـره هیچی درست کار نمیکنه اه GTalk هم کار نمیکنه این چه زندگیه خدا وکیلی آدم رو مجبور میکنند که بخاطر یه کاری که خیلی ساده است چند بند از قوانین جرایم رایانه ای رو نقض کنه والا به بخدا با این نوناشون 12 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ خانمم امروز به زور برام لباس خریده کفش و شلوار و پیراهن و .... توی این شرایط دوست نداشتم واسه خودم لباس بگیرم. ولی خانمم زیر بار نمیرفت 10 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۱ سلام امروز برای دومین بار توی جلسات اداری شرکت کردم. محوریت جلسه در مورد اقدامات صورت گرفته برای نوروز92 بود. باز هم مدیرمون مأموریت بود و همکارم باز هم فراری بود و من مجبور شدم برم جلسه البته بد نشد ولی از دست همکارم ناراحت شدم چون وقتی جلسه داریم فرار میکنه به هر بهونه ای :icon_razz: مدیر امروز خیلی از دستش عصبانی شد و من این وسط خودم رو نشون دادم :gnugghender: خیلی خوب تونستم صحبت کنم و استرس جلسه اول رو اصلا نداشتم خیلی خونسرد و پخته تر صحبت کردم. خلاصه خیلی خیلی خوشم اومد :gnugghender: 10 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۱ یه کلیپ خیلی باحال از کاربردهای کباب کوبیده سلف دانشگاه بنظر میاد گوینده مهندس مکانیک تشریف داره حتماً دانلود کنید و ببینید برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 9 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۱ سلام جاي همه شما خالي ديروز (جمعه 25 اسفند 91) رفته بوديم تو دل طبيعت واقعا با صفا بود با خانواده عمو و عمه و پدربزرگ و .... زياد بوديم نكته قابل توجه اين بود كه بعد از خيلي سال دوباره چايي آتيشي (دودي) خوردم. بوي دود ميداد. واقعاً يه طعم ديگه اي داشت. فوق العاده بود. فوق العاده پ.ن: عكس تزئيني است. 7 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۱ تقريباً 1 سال گذشت. واقعاً همه صميميت اون خونه رو با خودت بردي. واقعاً جات خاليه. روزهايي كه بودي و هميشه قبل از اينكه برسم خونتون توي حياط به انتظارم مي نشستي هيچوقت از ياد نميبرم اون روزها رو. اون بغل كردنهات كه عين يه نوزاد توي بغلت فشارم ميدادي. اون بلبلي كه هميشه به قول خودت برات خبر خوب مياورد. اونم ديگه نيستش واقعا دوستت داشتم و دارم و خواهم داشت روحت شاد براي مادربزرگ عزيزم 8 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۱ چه روزهای قشنگی یه حس خیلی خاص داره همه اتفاقات خوب و بد جلو چشمای آدم رژه میرن. تولد، مرگ، ازدواج و.... بعضی ها این وسط تنها شدند.. بعضی ها تشکیل زندگی دادند. خلاصه این تفاوتها خیلی قشنگ هستند. این وسط یک اتفاق خیلی منو اذیت کرد. و اون فوت مادربزرگم بود. وای خدا هنوز باورم نمیشه که دیگه بین ما نیست. این روزا تصویرش همه اش جلو چشمامه صداش توی گوشمه هنوز خیلی دوستت دارم عاشقتم.. به هزاران دلیل در مظلومیت کامل از این دنیا رفتی. کاش بودی تا حرفام رو بهت میزدم کاش اون روز برای خدافظی پیشت بودم که الان اینطوری وجدانم در عذاب نباشه هنوز اون خوشحاليت از اینکه بهت زنگ میزدم و احوالت رو می پرسم یادم نرفته. نعمت بزرگی برای کل خانواده بودی. بابایزرگم که اونم خیلی خیلی دوست دارم تنها شده. اونی که همیشه صدات میکرد: بی بی گل عاشقتونم. عاشق شما جواهران هر خانواده ای. سال 91 داره تموم میشه و این شاید آخرین پست من در سال 91 در این تاپیک باشه. برای همه در سال 92 شادکامی و موفقیت را آرزومندم 5 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 فروردین، ۱۳۹۲ سلام سلام اولین پست من در سال 92 در این تاپیک سال نو رو به همه شما تبریک میگم و امیدوارم که سال خوبی در انتظارتون باشه. 13 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۲ بسمه تعالي با سلام؛ بدينوسيله به اطلاع عموم مي رساند، عنوان تاپيك به "بيت آقاي خاص" تغيير يافت. روابط عمومي بيت آقاي خاص 13 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۲ داشتم توی انجمن قدم میزدم. یه نکته ای که توجهم رو جلب کرد این بود که خیلی ها رو توی این شهر (انجمن) میشناسم. دقیقاً شبیه به اینه که توی یکی از محله های این شهر دارم زندگی میکنم و با همه اهالی محله های دیگه در ارتباطم، می شناسمشون، میشناسنم و ... خیلی جالبه خیلی داره شبیه به دنیای واقعی میشه امیدوارم که در اهالی این محله ها و شهر در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند 18 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۲ الان اگه مسافرت بودم، 10 فروردين بود چه دير ميگذره لامصب 12 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ سلام چه بده كه صبح ها فقط من توي انجمن هستم حوصله آدم سر ميره فقط خودم به اضافه تعدادي فرد ناشناس كه اومدند دانلود كنند و بعدشم هيــــــــــــــــچ يه كم زودتر از خواب بيدار شيد خو لامصباااا :vahidrk: 16 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۲ امروز با خانمم 2-3 ساعتی رفتیم بیرون و هوایی تازه کردیم. خیلی خوب بود. واقعاً از توی خونه نشستن خسته شده بودیم. رفتیم در دل طبیعت. در کنار خانمم چایی خوردن واقعاً یه فاز دیگه ای داره 15 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۲ hi all;Hereby it is notified that we (me and my wife) want to travel to my birthplace (Gachsaran) today, so i'll vacation for 3 days. Be care Public relation of Mr. Specific's Department 10 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۲ نمیدونم چرا!!! دارم حس میکنم مسیر زندگیم به گونه ای داره عوض میشه! با اینکه هیچ اتفاق جدیدی نیفتاده! ولی این حس درونم خیلی داره آشوب میکنه! حالا ببینم این مسیر جدید خوبه یا بد! 7 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۲ خسته هستم هرچی می خوابم حالم سر جاش نمیاد هوای بهاریه دیگه 6 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۲ امروز دلم بدجور این آهنگ رو می خواست اصلاً یه حال خاصی بهم میده چه خاطرات قشنگی دارم با این چه روزهایی رو سپری کردم عاشق اون فضای آهنگم مثل 4 سال پیش.........................! آهنگ: یه شب مهتاب (شهیدان شهر) از فرهاد کبیر. فوق العاده است این آهنگ. فوق العاده متن: یه شب مهتاب، ماه میآد تو خواب منو میبره، کوچه به کوچه باغ انگوری، باغ آلوچه، دره به دره، صحرا به صحرا، اون جا که شبا، پشت بیشهها یه پری میآد، ترسون و لرزون پاشو میذاره، تو آب چشمه شونهمیکنه، موی پریشون... یه شب مهتاب، ماه میآد تو خواب منو میبره، ته اون دره اونجا که شبا، یکه و تنها تکدرخت بید، شاد و پرامید میکنه به ناز، دسشو دراز که یه ستاره، بچکه مث یه چیکه بارون، به جای میوهش سر یه شاخهش، بشه آویزون... یه شب مهتاب، ماه میآد تو خواب منو میبره، از توی زندون مث شبپره، با خودش بیرون، میبره اونجا، که شب سیا تا دم سحر، شهیدای شهر با فانوس خون، جار میکشن تو خیابونا، سر میدونا: عمو یادگار!، مرد کینهدار! مستی یا هشیار، خوابی یا بیدار؟ مست ایم و هشیار، شهیدای شهر! خوابیم و بیدار، شهیدای شهر! آخرش یه شب، ماه میآد بیرون، از سر اون کوه، بالای دره روی این میدون، رد میشه خندون... یه شب ماه میآد، یه شب ماه میآد برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام (غیر مستقیم) 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده