pesare irani 41805 ارسال شده در 7 دی، 2011 ببین برای ازدواج سطحی از شناخت لازمه به فرض با توجه به مثال پیاز واسه ازدواج لایه اول و یه کم از لایه دوم کفایت میکنه به علاوه نقش فرهنگ ها فرهنگ در شخصیت آدمها رسوب میکنه و به صورت کهن الگو و طرح واره های بنیادی دز ذهن و منش فرد باقی میمونه چیزی که نمیشه تغییرش داد قبول دارم پس قبل دارید که 80 درصد شکست ازدواج های دو شهر به خاطر فرهنگه نه چیزای دیگه :JC_thinking: 1
peyman sadeghian 30244 مالک ارسال شده در 7 دی، 2011 خدا پدرتو بیامرزهوقتی از ریشه، یه فرهنگ و نگرشی رو نپذیری چطوری می تونی با فردی از همان فرهنگ و تفکر و نگرش زندگی زیر یه سقف داشته باشی؟ خدارفتگان شمارو هم رحمت کنه منم همین رو میگم دیگهمن میگم چرا ازدواج با یه دختر/پسر از شهر دیگه محکوم به شکسته؟ من تو شهر خودم نمیتونم ازدواج کنم از شهر دیگه هم ازدواجم به شکست میرسه ....... حالا من چیکار کنم؟ 6
sookut 13735 ارسال شده در 7 دی، 2011 به نظر من هر چند مشکلات یکم زیاد میشه ولی از خیلی جهات خوبه ، البته این نظر منه:yes: 6
Fo.Roo.GH 24356 ارسال شده در 7 دی، 2011 ممنونم از دعوتت :icon_pf (44): نه محکوم به شکست نیست به شرطی که کفه تفاهم فرهنگی و اعتقادی و خانوادگی سنگین از تر از اختلافات باشه....اما مسلما مشکلاتی به وجود میاد که در ازدواج های دیگه نیست و بسته به نوع برخورد و اگاهی و شعور طرفین میشه ازدواج رو به انتهای خوشبختی یا به نهایت ناامیدی رسوند.. 7
pesare irani 41805 ارسال شده در 7 دی، 2011 به نظر من هر چند مشکلات یکم زیاد میشهولی از خیلی جهات خوبه ، البته این نظر منه:yes: چه جهاتی :JC_thinking: 2
pesare irani 41805 ارسال شده در 7 دی، 2011 پیمان جان ببخشید اما ایننظر منه مرد اصفهانی برای ازدواج خیلی خوبه :JC_thinking: اما زن اصفهانی به نظرم هیچ کس جز مرد اصفهانی از پس زندگی با اون بر نمیاد خانوم های اصفهانی ناراحت نشن نظر هستش :ydm47612zsesgift969 اما من زیاد دیدم ازدواج مرد اصفهانی با زن ترک خیلی خیلی خیلی موفق بودن بالای 20 تا از این مورد دیدم :girl_blush2: 3
sookut 13735 ارسال شده در 7 دی، 2011 چه جهاتی :JC_thinking: ببین مثلا با یه فرهنگ جدید آشنا میشی مسافرتت زیاد میشه با چیزهای جدیدی آشنا میشی میتونی از دوطرف(فرهنگ خودت و طرف مقابل) بهترین ها رو واسه زندگیت انتخاب کنی یه جورایی بیشتر مستقل میشی تو زندگی محکم و قوی میشی از وابستگی به خانوادت در میای و خیلی چیزهای دیگه البته گفتم اینها نظر منه و شاید اینهایی که گفتم واسه یکی دیگه معایب محسوب بشه نه مزایا ولی واسه من مزایاست چون دوست دارم با چیزهای جدید و آدمهای جدید آشنا بشم و البته من به راحتی خودم رو با هر شرایطی میتونم وفق بدم:yes: 7
VINA 31339 ارسال شده در 7 دی، 2011 من با چنین موضوعی به صورت جد مخالف یا موافق نیستم رسم و رسومات منطقه ای که به عنوان فرهنگ جغرافیانیی یاد میشه یه چیزه فرهنگ فرد یه چیز دیگه ،اینکه فرهنگ فرد متاثر از فرهنگ جغرافیایی اونه درسته اما به صورت تقریبی.اگه د نفر از نظر طرز فکر بهم بخورن فرهنگ جغرافیایی فرد اونقدر مهم نیست این نقل قول از صحبتهای اندیشه است اما چون شما دسترسی به اون بخش ندارید به صورت نقل قول نمیذارمنکته مهمی که باید در مرود شخصیت ها بگم موقعیت جغرافیائی است و فرهنگ حاکم مثل ا آدمهائی که در مناطق شمالی زندگی میکنند آدمهای دست و دل باز و انعطاف پذیری هستند ...ظاهر و باطن یکی است.در مناطق کویری معمولا مردم درون گرا هستند دقت کرده باشید بیرون خونه ها گلی و ساده است اما درون خانه ها فرش های گران قیمت و عتیقه جات مثل اصفهان / یزد همونطور که باید به شخصیت و ویژگی های شخصیتی دقت کنیم باید به جائی که طرف مقابل در اون بزرگ شده هم دقت کنیم .....کرد با گیلانی ازدواج سختی دارند ...اصفهانی با تبریزی ازدواج سختی دارند تبریز با ارومیه ازدواج خوبی دارند پسر اصفهانی با دختر تهرانی ازدواج سختی است مخصوصا اگر دختر پول دار باشددختر شمالی /رشتی با پسر تهرانی ازدواج خوبی استدختر شمالی / رشتی با پسر تبریزی فاجعه استپسر تبریزی با دختر شیرازی فاجعه استاز شهرهای شمالی با شیرازی ازدواج خوب استارومیه با رشت خوب استتبریز با زنجان و اردبیل خوب استشمال و اصفهان خوب نیستاصفهانی و شیرازی خوب نیستدختر اصفهانی با پسر شیرازی خوب است ببخشید قصد جسارت ندارم اما این دسته بندیتون حداقل درباره ی گیلان دال بر بی اطلاعیتون از فرهنگ گیلانیاستهر شمالی اینو میدونه که فرهنگ خود شمال ایران حداقل در مورد دو استان گیلان و مازندران کاملا در تضاد مقابلند و اما درباره خود گیلان که از شرق به غرب دارای اختلاف فرهنگنه (غرب گیلان شامل منطقه تالش سنی نشین هستند و شهر انزلی ارامنه نشین هستند(شیعه هم به وفور داره) و خود رشت مرکز استان شاهد وجود شیعه سنی و مسیحیته . حتی خود گیلان گیلک و ترک و تالش داره یعنی سه قومیت و با دو د ین داری دو فرقه)ازدواج غرب گیلان با کردها مخصوصا کرد سنندج به وفور دیده میشه که ازدواجای موفقی هم هستند . بدلیل اینکه خود گیلان قسمت ترک نشین داره و هم مجاورت استانای ترک به گیلان ازدواج گیلانیا با ترکا به وفور دیده میشه که کمتر خانواده گیلانی رو میبینید که ازدواج با ترک توشون نباشه مخصوصا ترکای تبریز و اردبیل و زنجان. همین استان در قبال ازدواج با استان مازندران خیلی دارای مشکله که دلیل عمدشم اختلاف فرهنگی که شامل تعصبات دینی میشه قلمداد میشه اما بارها شاهد ازدواج گیلانیا مازندرانیا بودیم مخصوصا شرق گیلان که همه اینها نشون میده اختلاف فرهنگ صرفا باعث شکست حتمی یه ازدواج نمیشه 6
sookut 13735 ارسال شده در 7 دی، 2011 پیمان جان ببخشید اما ایننظر منه مرد اصفهانی برای ازدواج خیلی خوبه :JC_thinking: اما زن اصفهانی به نظرم هیچ کس جز مرد اصفهانی از پس زندگی با اون بر نمیاد خانوم های اصفهانی ناراحت نشن نظر هستش :ydm47612zsesgift969 اما من زیاد دیدم ازدواج مرد اصفهانی با زن ترک خیلی خیلی خیلی موفق بودن بالای 20 تا از این مورد دیدم :girl_blush2: ولی به من برعکس اینو گفتن که مرداش تجمل پرستن و جهاز زیاد میخوان :icon_pf (34): پس چون من ترکم بشینم یه مرد اصفهانی پیدا بشه بیاد منو بگیره:biggrin: ولی خیلی کم پیش میاد که از شهرهای مختلف ازدواج سر بگیره ولی به نظرم خیلی هم موفقن ما تو فامیلمون هم داریم و زندگی خیلی خوبی دارن 7
Javid Maleki 11668 ارسال شده در 7 دی، 2011 به نظر من باشکست مواجه نمیشه پست های نامربوط مربوط شد تا دیگه پاک نشود و به زحمت بیفتید:biggrin: 2
pesare irani 41805 ارسال شده در 7 دی، 2011 ولی به من برعکس اینو گفتن که مرداش تجمل پرستن و جهاز زیاد میخوان :icon_pf (34):پس چون من ترکم بشینم یه مرد اصفهانی پیدا بشه بیاد منو بگیره:biggrin: ولی خیلی کم پیش میاد که از شهرهای مختلف ازدواج سر بگیره ولی به نظرم خیلی هم موفقن ما تو فامیلمون هم داریم و زندگی خیلی خوبی دارن اما من چون خودم چند سال اونجا بودم دیدم مرداش تا دلت بخوان ز ز هستن 2
sookut 13735 ارسال شده در 7 دی، 2011 اما من چون خودم چند سال اونجا بودم دیدم مرداش تا دلت بخوان ز ز هستن ولی من مرد اینجوری دوس ندارم مرد باید مرد باشه:yes: بابایی اسپم نکن
- Nahal - 47858 ارسال شده در 7 دی، 2011 فرهنگ در شخصیت آدمها رسوب میکنه و به صورت کهن الگو و طرح واره های بنیادی دز ذهن و منش فرد باقی میمونه چیزی که نمیشه تغییرش داد عزیزم خیلی از آدم هایی که تهران هستن تهرانی نیستن.اونی که بزرگ شده تهران هست ناخودآگاه فرهنگ شهرخودشم داره ولی کمتر.توی این حالت ازدواج دو نفری که تهران هستن و از اصالتشون مال دو شهر مختلفه چی میشه؟ 7
peyman sadeghian 30244 مالک ارسال شده در 7 دی، 2011 پستهای نامربوط پاک خواهد شد:rose: ببخشید:girl_blush2: 2
Ssara 14641 ارسال شده در 7 دی، 2011 نمیشه گفت 100 درصد با شکست مواجه میشه.:JC_thinking: من هر چی دیدم موفق بوده.:JC_thinking: 4
سارا-افشار 36437 ارسال شده در 7 دی، 2011 خدارفتگان شمارو هم رحمت کنه منم همین رو میگم دیگهمن میگم چرا ازدواج با یه دختر/پسر از شهر دیگه محکوم به شکسته؟ من تو شهر خودم نمیتونم ازدواج کنم از شهر دیگه هم ازدواجم به شکست میرسه ....... حالا من چیکار کنم؟ والا من به خودم باشه از شهر خودم کوچ می کنم دیدنی هاشونو که باید می دیدم دیدم به نظر من هر چند مشکلات یکم زیاد میشهولی از خیلی جهات خوبه ، البته این نظر منه:yes: دقیقا سیماجون مشکل من فقط مشکل مالیه والا خیلی دلم میخواد از شهر خودم کوچ کنم عزیزم خیلی از آدم هایی که تهران هستن تهرانی نیستن.اونی که بزرگ شده تهران هست ناخودآگاه فرهنگ شهرخودشم داره ولی کمتر.توی این حالت ازدواج دو نفری که تهران هستن و از اصالتشون مال دو شهر مختلفه چی میشه؟ همونو بگو نمونه اش عموزاده های منه با اینکه ترک هستیم ولی همشون با فارس و کرد و لر و ... ازدواج کردن همشون هم زندگی موفقی دارن یکی با مشدی یکی با شمالی یکی با کرجی یکی با بندری یکی با ساوه ای یکی با اراکی 9
sookut 13735 ارسال شده در 7 دی، 2011 دقیقا سیماجون مشکل من فقط مشکل مالیه والا خیلی دلم میخواد از شهر خودم کوچ کنم منم مثل تو سارا خسته شدم منم اگه امکانشو داشتم میرفتم 5
peyman sadeghian 30244 مالک ارسال شده در 7 دی، 2011 دقیقا سیماجون مشکل من فقط مشکل مالیه والا خیلی دلم میخواد از شهر خودم کوچ کنم منم مثل تو سارا خسته شدممنم اگه امکانشو داشتم میرفتم خوب ببینید نگرانی که در ازدواجهایی که از دوشهر مختلف هست همینه که دختریاپسر صرفا برای رهاشدن از مشکلاتی که در شهرخودش باهاشون درگیره وبه نحوی میخواد ازشرشون خلاص بشه تصمیم به ازدواج با یه همسراز شهردیگه میگیره که این قضیه با ازدواج ودورشدن از اون محیط وقتی نه تنها حل نمیشه که بعدا شاید با گذشت زمان اندکی از ازدواج دوباره دلش برای شهرودیارش تنگ بشه وبخوار برگرده شهرخودشون زندگش کنه وقتی یه مدت از شهرودیارش ،از دوستان واقوامش وازهمه مهمتر از خانواده اش دور شددلتنگی وغم غربت بهش غالب میشه وشروع میکنه سرناسازگاری گذاشتن وبفیه ماجرا.......... همین هست که ایشون(اندیشه)باقاطعیت میگه محکوم به شکست هست 6
sookut 13735 ارسال شده در 7 دی، 2011 خوب ببینید نگرانی که در ازدواجهایی که از دوشهر مختلف هست همینه که دختریاپسر صرفا برای رهاشدن از مشکلاتی که در شهرخودش باهاشون درگیره وبه نحوی میخواد ازشرشون خلاص بشه تصمیم به ازدواج با یه همسراز شهردیگه میگیره که این قضیه با ازدواج ودورشدن از اون محیط وقتی نه تنها حل نمیشه که بعدا شاید با گذشت زمان اندکی از ازدواج دوباره دلش برای شهرودیارش تنگ بشه وبخوار برگرده شهرخودشون زندگش کنه وقتی یه مدت از شهرودیارش ،از دوستان واقوامش وازهمه مهمتر از خانواده اش دور شددلتنگی وغم غربت بهش غالب میشه وشروع میکنه سرناسازگاری گذاشتن وبفیه ماجرا.......... همین هست که ایشون(اندیشه)باقاطعیت میگه محکوم به شکست هست ولی من اینطوری فک نمیکنم البته در مورد خودم میگم چون به راحتی خودم رو با هر شرایطی وفق میدم خوب قبول دارم واسه خیلیها سخته ولی واسه من اصلا اینطور نیست یعنی این قضیه اصلا جزء ملاکهام نیست که مثلا دور باشه اینم بگم نمیشه با قطعیت گفت که محکوم به شکسته همین همسایه خودمون خانمش اهوازیه خب تبریز کجا و اهواز کجا ولی زندگی خیلی خیلی خوب و موفقی دارن :yes: یا خاله خودم که خیلی از زندگیش راضیه 5
ارسال های توصیه شده