رفتن به مطلب

ازدواج با همسری از شهردیگر.....آری یا خیر؟


ارسال های توصیه شده

به نظر من موضوع تفاوت فرهنگی بخش کوچیکی از ایجاد مشکل را به عهده داره.....

منم با این که ممکنه با خوبی و خوشی برن به زندگیشون برسن مخالف نیستم اما سری که درد نمیکنه میگن دستمال نمیبندن ..... قراره بعد از ازدواج کی کجا زندگی کنه آیا تفاهم کامل وجود داره ....با اولین بوی قرمه سبزی میگن عشق راشو میکشه از خونه میره بیرون ( منظور اینه که اون تب و تاب اولیه کمتر میشه زندگی به واقعیت نزدیکتر میشه ) اگه بعد از اولین به قول خودم قرمه سبزی یه اختلاف کوچیک پیش اومد اونی که از ته دل راضی نبوده بیاد توی یه شهر دیگه احساس کنه که بهش ظلم شده و اونو به زبون میاره خب ریشه اولین کینه توزی ها شکل میگیره ......

 

خوب اندیشه جان

 

بله اگر این طوری باشه

 

اون فرد از ته دل راضی نباشه معلومه که 100% به مشکل می خورند

 

حالا چه بعد یه هفته

 

یا بعد چند ماه

 

یا چند سال

 

اگر این موضوع اولیه تو بحث ازدواج دو شهر حل نشه که واویلاست اون ازدواج :JC_thinking:

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 74
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ببینید منم با تمام حرفهای شما(اندیشه)کاملا موافقمyes.gifومیدونم این دوره شناخت باید تکمیل بشه یا مثلا به این قضیه واقفم که بالاخره برای زندگی یکی از زوجین باید از زادگاهش دور بشه وهمین دوری باعث کدورتها ودلتنگیهایی در آینده میشه...........سر اختلاف فاحش فرهنگی هم که هیچ صحبتی نمیشود کرد که ابدا نمیشه با این اختلاف ازدواج کرد این اختلاف میتونه تو یه شهر هم وجود داشته باشه حتی تو یه خانواده میشه یه برادر با برادرش اختلاف فرهنگی پیداکنه(اینو به عینه دیدم که میگم)

 

من قبول دارم که درصدشکست این ازدواج بالاتر از ازدواجهایی هست که از یک شهر اتفاق میافته وشکل میگیره منتهی نمیشه با قاطعیت گفت که محکوم به شکسته

لینک به دیدگاه
خوب اندیشه جان

 

بله اگر این طوری باشه

 

اون فرد از ته دل راضی نباشه معلومه که 100% به مشکل می خورند

 

حالا چه بعد یه هفته

 

یا بعد چند ماه

 

یا چند سال

 

اگر این موضوع اولیه تو بحث ازدواج دو شهر حل نشه که واویلاست اون ازدواج :JC_thinking:

ببین میشه یه معادله ریاضی داشت

اگر درصد تفاهم فرهنگی بالای 50 باشه

مشکل محل زندگی وجود نداشته باشه

تفاوت تحصیلات فاحش نباشه

تفاوت سن و سال زیاد و یا خیلی کم نباشه

از نظر موقعیت جغرافیائی ونوع آب و هوا جور باشن

به شناخت مناسب رسیده باشن

و علاقه وجود داشته باشه خب این ازدواج خوبه

حالا اگر یکی از این موارد نباشه اما مثلا یه موردی خیلی در حد بالا خوب باشه مثلا دختر و پسر از زیر شاخه های یک رشته دانشگاهی باشن یا هر دو به یک سبک شعری و یا چیزی شبیه به اینا علاقه مند باشن این شاید بتونه موقعیت خوبی باشه

 

اما برای ازدواج مهمترین اصل اینه که ما تو دنیای واقعی زندگی کنیم هر زندگی پستی و بلندی داره و برای رد کردن اونها همونجور که دوستی تو همین تاپیک اشاره کرد صبر و بردباری نیازه

لینک به دیدگاه

هر ازدواجی ممکنه به شکست منجر بشه و البته هر ازدواجی هم می تونه موفق باشه این بیشتر به درک طرفین از همدیگه بستگی داشته باشه شاید تو دو تا شهر جدا فرهنگا بیشتر تفاوت داشته باشه ولی اگه درکمونو از هم بالا ببریم حتما ازدواج موفقی خواهیم داشت

لینک به دیدگاه
ببینید منم با تمام حرفهای شما(اندیشه)کاملا موافقمyes.gifومیدونم این دوره شناخت باید تکمیل بشه یا مثلا به این قضیه واقفم که بالاخره برای زندگی یکی از زوجین باید از زادگاهش دور بشه وهمین دوری باعث کدورتها ودلتنگیهایی در آینده میشه...........سر اختلاف فاحش فرهنگی هم که هیچ صحبتی نمیشود کرد که ابدا نمیشه با این اختلاف ازدواج کرد این اختلاف میتونه تو یه شهر هم وجود داشته باشه حتی تو یه خانواده میشه یه برادر با برادرش اختلاف فرهنگی پیداکنه(اینو به عینه دیدم که میگم)

 

من قبول دارم که درصدشکست این ازدواج بالاتر از ازدواجهایی هست که از یک شهر اتفاق میافته وشکل میگیره منتهی نمیشه با قاطعیت گفت که محکوم به شکسته

 

شنیدی بابا مامانا میخوان بچه هاشونو از بدی ها دور کنن میگن مثلا آتیش جیزه دست نزن ..چون احتمال خطر خیلی خیلی براشون بالاست ...مقایسه خوبی نیست اما مفهوم حرفمو میرسونه ..... رضایت زناشوئی در چنین ازدواجهائی بخوای نخوای پائینه .....مشکل خانواده ها مطرح میشه و خلاصه خیلی چیزای دیگه اما اگر زوجین شانس زندگی مشترک توام با عشق خالص و واقعی رو داشته باشن خب این اختلافا مهم نیست و اون علاقه میچربه

لینک به دیدگاه
خدا اجدادتو بیامرزه خب منم همینو میگم ......

 

ببینید ما هیچ وقت نمیتونیم شناخت درصد در صد پیدا کنیم حتی روی خودمون اما برای زندگی مشترک نیاز به شناخت بالا پائین خلق و خو ی طرف مقابل داریم که از طریق مشاهده و هم صحبتی صورت میگیره ....

این عدم شناخت ممکنه توی یه شهر هم بوجود بیاد مثلا دختر و پسری که فقط و فقط همدیگه رو تو مهمونی های رسمی دیدن یا دختر و پسری که همدیگه رو فقط تو دانشگاه دیدن .... از واکنش های هم در محیط های مختلف آگاهی ندارن ......

مثلا دختری شاداب و پر انرژی فقط پسر را در محیط های شیک و رسمی دیده و هیچ وقت به فکرش هم نمیرسه که این پسر شخصیتا عاشق این جور موقعیت هاست و در موقعیت های شاد خیلی آدم طبیعی به نظر نمیرسه مثلا تو مهمونی ها میشینه یه گوشه و تکون نمیخوره ...خب بعد از این که این دوتا رفتن زیر یک سقف دختر و پسر به اولین پارتی که دعوت میشن دختر خانم رفتار شوهرشو که ببینه حتما میخوره تو ذوقش و حالش گرفته میشه

این جور صحنه ها رو تو فیلم ها حتما زیاد دیدی

 

خوب نمی دونم یا من ازدواج رو سختمیگیرم یا شما اسون میگیرد

 

بهنظر من تمام اینا باید شناخت پیدا بشه تا دو نفر با هم زیر یهسقف زندگیی کنن

 

 

این طور که شما میگید دو نفر همدیگر رو تو یه مهمونی دیدن بعد میرن زیر یه سقف

 

برای ازدواج هاسسنتیه

 

که دختر و پسر حق ندارن با هم باشن و ............................

 

 

 

اینم برا قسمت قرمز

 

 

تو ی شناخت اگر بین هم دروغ وجود نداشته باشه مشکلی پیش نمیاد :JC_thinking:

لینک به دیدگاه

اینکه من این بحث را باز کردم به خاطر این بود که درسته من قطعا با اینکه ساکن اصفهانهستم با دختر اصفهانی ازدواج نمیکنم وقطعا از خارج از اصفهان همسر انتخاب میکنم

 

پس میبینید با اینکه من زاده شده وبزرگ شده اصفهانم اما فرهنگ مردم اصفهان را اصلا قبول ندارم ونمیتوان با یک دختر اصفهانی زندگی کنمno.gif

لینک به دیدگاه
خوب نمی دونم یا من ازدواج رو سختمیگیرم یا شما اسون میگیرد

 

بهنظر من تمام اینا باید شناخت پیدا بشه تا دو نفر با هم زیر یهسقف زندگیی کنن

 

 

این طور که شما میگید دو نفر همدیگر رو تو یه مهمونی دیدن بعد میرن زیر یه سقف

 

برای ازدواج هاسسنتیه

 

که دختر و پسر حق ندارن با هم باشن و ............................

 

 

 

اینم برا قسمت قرمز

 

 

تو ی شناخت اگر بین هم دروغ وجود نداشته باشه مشکلی پیش نمیاد :JC_thinking:

شناخت صد در صد تنها و تنها دست خداست ..... نمیدونم شاید یه روزی آدمها رو بشه قطعی دسته بندی کرد دستی بندی همه جانبه و کلی اما موضوع اینه که آدمها موجودات پیچیده ای هستند که مثل پیاز لایه لایه اند و هر لایه واسه خودش دنیائی از حرف و تفاوت و اندیشه است.

لینک به دیدگاه
اینکه من این بحث را باز کردم به خاطر این بود که درسته من قطعا با اینکه ساکن اصفهانهستم با دختر اصفهانی ازدواج نمیکنم وقطعا از خارج از اصفهان همسر انتخاب میکنم

 

پس میبینید با اینکه من زاده شده وبزرگ شده اصفهانم اما فرهنگ مردم اصفهان را اصلا قبول ندارم ونمیتوان با یک دختر اصفهانی زندگی کنمno.gif

 

خب پس چرا قبل از ازدواج نمیری توی شهری که میخوای ازش دختر انتخاب کنی برای ازدواج یه مدت مثلا شش ماه تا یک سال زندگی کنی ؟تا حالا این کارو کردی ؟

لینک به دیدگاه

ازدواج یکی از گزینه هایی است که فکر هر جوونی رو به خودش در گیر کرده.:JC_thinking:

راه دور خوب یه خورده مشکل است. دیگه شب جمعه داره و راه دور و ...:ws47:

 

البته اگر دو زوج واقعا همدیگر رو خواسته باشند این مشکل بر طرف میشهyes.gif

لینک به دیدگاه
ببین میشه یه معادله ریاضی داشت

اگر درصد تفاهم فرهنگی بالای 50 باشه

مشکل محل زندگی وجود نداشته باشه

تفاوت تحصیلات فاحش نباشه

تفاوت سن و سال زیاد و یا خیلی کم نباشه

از نظر موقعیت جغرافیائی ونوع آب و هوا جور باشن

به شناخت مناسب رسیده باشن

و علاقه وجود داشته باشه خب این ازدواج خوبه

حالا اگر یکی از این موارد نباشه اما مثلا یه موردی خیلی در حد بالا خوب باشه مثلا دختر و پسر از زیر شاخه های یک رشته دانشگاهی باشن یا هر دو به یک سبک شعری و یا چیزی شبیه به اینا علاقه مند باشن این شاید بتونه موقعیت خوبی باشه

 

اما برای ازدواج مهمترین اصل اینه که ما تو دنیای واقعی زندگی کنیم هر زندگی پستی و بلندی داره و برای رد کردن اونها همونجور که دوستی تو همین تاپیک اشاره کرد صبر و بردباری نیازه

 

 

 

خوب

 

چطور میشه فهمید

 

صبر و بردباری

 

وجود داره :JC_thinking:

 

بالاخره کارهایی که می تونن دو نفر که تویه شهر زندگی میکن تا بفهمنن اون دو نفر همین کار رو تو دو شهر مختلف انجام بدن یا از هم بپرسن :JC_thinking:

 

نه:JC_thinking:

لینک به دیدگاه
اینکه من این بحث را باز کردم به خاطر این بود که درسته من قطعا با اینکه ساکن اصفهانهستم با دختر اصفهانی ازدواج نمیکنم وقطعا از خارج از اصفهان همسر انتخاب میکنم

 

پس میبینید با اینکه من زاده شده وبزرگ شده اصفهانم اما فرهنگ مردم اصفهان را اصلا قبول ندارم ونمیتوان با یک دختر اصفهانی زندگی کنمno.gif

 

تو سجلدت زمانی که متولد شدی ننوشتن که حتماً بای تو اصفهان زن بگیری!!:biggrin:

پس تو در انتخاب همسر مختاری برو با کسی ازدواج کن که از سظح فکری بهت بخوره حالا فرق نمیکنه از کدوم شهر باشه ....

البته نظر من اینطوره شایدم غلط باشه:texc5lhcbtrocnmvtp8

لینک به دیدگاه
خوب

 

چطور میشه فهمید

 

صبر و بردباری

 

وجود داره :JC_thinking:

 

بالاخره کارهایی که می تونن دو نفر که تویه شهر زندگی میکن تا بفهمنن اون دو نفر همین کار رو تو دو شهر مختلف انجام بدن یا از هم بپرسن :JC_thinking:

 

نه:JC_thinking:

به نظرت از یک داستان واحد چند جور میشه روایت کرد با چند لحن و با چه انگیزه هائی ؟

 

آزمونهائی هست که در مطب های روانشناسی یا کلینیک ها گرفته میشه این آزمون ها هم راه حل خوبیه واسه تست اما باز هم صد در صد نمیشه بهشون تکیه کرد .

لینک به دیدگاه
اینکه من این بحث را باز کردم به خاطر این بود که درسته من قطعا با اینکه ساکن اصفهانهستم با دختر اصفهانی ازدواج نمیکنم وقطعا از خارج از اصفهان همسر انتخاب میکنم

 

پس میبینید با اینکه من زاده شده وبزرگ شده اصفهانم اما فرهنگ مردم اصفهان را اصلا قبول ندارم ونمیتوان با یک دختر اصفهانی زندگی کنمno.gif

 

فرهنگ

ازدواج تو اصفهان که واقعا افتضاحه :icon_pf (34):

 

کامل من خبر دارم :icon_pf (34):

لینک به دیدگاه
شناخت صد در صد تنها و تنها دست خداست ..... نمیدونم شاید یه روزی آدمها رو بشه قطعی دسته بندی کرد دستی بندی همه جانبه و کلی اما موضوع اینه که آدمها موجودات پیچیده ای هستند که مثل پیاز لایه لایه اند و هر لایه واسه خودش دنیائی از حرف و تفاوت و اندیشه است.

 

خوب پس چه فرقی داره دو شهر مختلف با هم

 

با این تفسیری که شما دارید

به غیر از اینه که تنها مشکل مشکل فرهنگیه :JC_thinking:

 

بین دو خانواده :JC_thinking:

لینک به دیدگاه
ازدواج یکی از گزینه هایی است که فکر هر جوونی رو به خودش در گیر کرده.:JC_thinking:

راه دور خوب یه خورده مشکل است. دیگه شب جمعه داره و راه دور و ...:ws47:

 

البته اگر دو زوج واقعا همدیگر رو خواسته باشند این مشکل بر طرف میشهyes.gif

 

تو بیشتر حواست به حرفای قدیمیاست که شب جمعه رو مد نظر گرفتی تو حرفات.....

حرفی که میاد تو دهنم باید بگم نگم میترکم.......

جووون تو این دوره زمونه دیگه واسه زوجها همه روز و شبش شبه جمعست

لینک به دیدگاه
به نظرت از یک داستان واحد چند جور میشه روایت کرد با چند لحن و با چه انگیزه هائی ؟

 

آزمونهائی هست که در مطب های روانشناسی یا کلینیک ها گرفته میشه این آزمون ها هم راه حل خوبیه واسه تست اما باز هم صد در صد نمیشه بهشون تکیه کرد .

 

میشه یه مقدار راجع به این ازمون ها توضیح بدید :JC_thinking:

 

تا حالا نشنیدم :JC_thinking:

لینک به دیدگاه
خوب پس چه فرقی داره دو شهر مختلف با هم

 

با این تفسیری که شما دارید

به غیر از اینه که تنها مشکل مشکل فرهنگیه :JC_thinking:

 

بین دو خانواده :JC_thinking:

 

ببین برای ازدواج سطحی از شناخت لازمه به فرض با توجه به مثال پیاز واسه ازدواج لایه اول و یه کم از لایه دوم کفایت میکنه به علاوه نقش فرهنگ ها

 

فرهنگ در شخصیت آدمها رسوب میکنه و به صورت کهن الگو و طرح واره های بنیادی دز ذهن و منش فرد باقی میمونه چیزی که نمیشه تغییرش داد

لینک به دیدگاه
میشه یه مقدار راجع به این ازمون ها توضیح بدید :JC_thinking:

 

تا حالا نشنیدم :JC_thinking:

آزمون ام ام پی آی اما نه 70 سوالی بلکه ازمون کامل به علاوه تست نئو و مصاحبه بالینی

لینک به دیدگاه
اینکه من این بحث را باز کردم به خاطر این بود که درسته من قطعا با اینکه ساکن اصفهانهستم با دختر اصفهانی ازدواج نمیکنم وقطعا از خارج از اصفهان همسر انتخاب میکنم

 

پس میبینید با اینکه من زاده شده وبزرگ شده اصفهانم اما فرهنگ مردم اصفهان را اصلا قبول ندارم ونمیتوان با یک دختر اصفهانی زندگی کنمno.gif

خدا پدرتو بیامرزه

وقتی از ریشه، یه فرهنگ و نگرشی رو نپذیری چطوری می تونی با فردی از همان فرهنگ و تفکر و نگرش زندگی زیر یه سقف داشته باشی؟

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...