peyman sadeghian 30244 مالک ارسال شده در 4 تیر، 2012 اینکه خسته از سرکار بیای خونه وبدونی کسی در خانه انتظار آمدنت را میکشد..... 7
- Nahal - 47858 ارسال شده در 12 تیر، 2012 وقتایی که تو خونه تنهام و تا دلم می خواد چایی می خورم کسی هم نیست غر بزنه خیلی لذت می برم 7
EVF 5465 ارسال شده در 12 تیر، 2012 سیگار بکشم و فلسفه بخونم،مارکس،نیچه،کانت و ... پشتشم یه چایی نبات... فقط نبات های آلمان مثل نبات های خودمون نیست لامصب! 8
Hodaa37 2744 ارسال شده در 12 تیر، 2012 امروز صدای خوش یه پرنده و روبراه شدن لوله های آب گرم:hapydancsmil: , دلخوشی های کوچیک و بزرگ من بود. چه خوبه که میتونم دست و پام رو تکون بدم بی اون که درد بکشم 7
Mr. Specific 43573 ارسال شده در 12 تیر، 2012 دوست دارم بعد از یک روز پرکار، یک ایوان چایی بخورم اوووف بعدشم اینترنت 7
Hodaa37 2744 ارسال شده در 14 تیر، 2012 گوجه سبز/آلوچه های کالی که دیروز از درخت چیدم بکلی فراموشش کرده بودم و امروز با دیدنش کلی کیف کردم جای همه ی آرزومندان خالیتُررررررررررررش و تُرد و نارس:hapydancsmil: 5
sarevan 9753 ارسال شده در 14 تیر، 2012 شاد کردن و اروم کردن کسی که ممکنه دیگه نباشه................................. 10
کهربا 18089 ارسال شده در 14 تیر، 2012 برای من شب هایی مثل امشب که قراره چهارتایی جمع شیم و یه شبه کاملا دخترونه رو بگذرونیم فوق العاده لذت بخشه 11
Hodaa37 2744 ارسال شده در 16 تیر، 2012 ببینیم که یه دوست قدیمی بی توجه به فراموشی من و بی هیچ منتی , برام ایمیل میفرسته و حالم رو میپرسه:hapydancsmil: 11
peyman sadeghian 30244 مالک ارسال شده در 25 تیر، 2012 اینکه کسی که فکرشو نمیکنی که اصلا بهت توجه کنه یهو بفهمی دوستت داره شادکردن مادر.. خوابیدن روی چمن سرسبز پارک بدون فکر به انکه بقیه راجع بهت چی فکر میکنند قدم زدن زیر نم نم بارون واکس زدن کفشها شستن ظرفهای تو آشپزخونه و بعدش درست کردن یه قوری چایی و تنهایی همه شو خوردن 8
saray89 3064 ارسال شده در 25 تیر، 2012 از این که زنگ زد تا من عزاداری که میخواستم برم اما نتونستم رو گوش کنم از گریه کردن :yes: اره یه وقتایی گریه کردن هم لذت داره 2
*mini* 37778 ارسال شده در 25 تیر، 2012 وقتی بارون میاد دستمو تا جایی که میرسه از پنجره بیرون ببرم تا قطره های بارون بهش بخورن 3
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 25 تیر، 2012 برم پیش عزیزم و تو کارههاش کمکش کنم و بعدشم بریم دور بزنیم و یه چیزی بخوریم... و نذاره دلم بگیره .. . زدن اهنگ و رقصیدن با دردونه عمه اش... فرقی نمیکنه هرکدومشون که باشه..شاد کردن عزیزهام با هرکاری که مقتضای اون زمان باشه.. از دیدن ..نقاشی ورقص وحرف وحتی حضورم.... 3
ارسال های توصیه شده