رفتن به مطلب

پَ ... نه ... پَ ...


spow

ارسال های توصیه شده

داشتم میرفتم باشگاه وسط راه یادم اومد یه چیزی رو یادم رفته،برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو بازکرده با تعجب میپرسه

قاسم تویی؟!!!نرفتی باشگاه؟ میگم:پَــــ نَ پَــــ قاسم رسید من دیلیوریشمï¿

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 743
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

تو اتوبوس از رو صندلی پا شدم جامو بدم یه پیرمرده میگه پا شدی من بشینم؟پـَـ نـَـ پـَـ پا شدم با میله های اتوبوس استریپ تیز برقصم شما مسافرا تا مقصد حال کنین.

 

لینک به دیدگاه

اومدم یه سوسکو تو آشپزخونه بکشم ï¿ رفیقم می گه : می خوای بکشیش ؟

 

گفتم پـَـ نـَـ پـَـ می خوام باهاش وارده مذاکره بشم اجاره خونه رو شریکی بدی

لینک به دیدگاه

ماه رمضون صبح ساعت 6 از خونه زدم بیرون ساعت 9 شب برگشتم خونه ، مامانم میگه گشنته ؟ اومدم بگم پ نه پ ... خونسردیمو حفظ کردم و گفتم بله گشنمه !

( ستاد مبارزه با فتنه ی پ نه واحد کم کردن غیظ ):texc5lhcbtrocnmvtp8

لینک به دیدگاه

به دوستم میگم خودکارتو بده.میگه چیزی میخوای بنویسی ؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ واسش شلوارک گرفتم میخوام ببینم اندازشه یا نه

لینک به دیدگاه

میگه برف اومد نرفتی آرایشگاه؟ پـَـــ نــه پـَـــ گفتم چرا همش شبیه مامانم باشم پس بابام چی؟یه مدت میخوام شبیه بابام باشم

لینک به دیدگاه

50000تومن دادم برام خوردش كنه ازم گرفتش ميگه خوردش كنم ميگم پـَـــ نــه پـَـــ باشه پيشت لازمت ميشه طي اقساط برشگردون منم واميستم سر چاراه كرايه ماشينه برگشتمو گدايي مي كنم.

لینک به دیدگاه

داشتیم خیلى شنگول تو خیابون قدم میزدیم که یهو صداى ترمز شدیدى اومد و دوتا پا که یکى عمودى و یکى افقى رو هوا بود ! خلاصه ملت جمع شدن بالای سر یارو که در این هنگام راننده پیاده شد و در کمال خونسردى گفت : آقا چیزیتون شد ؟ یارو هم با همون وضع و صورت خونى مالى در حالیکه به سختى نفس میکشید گفت : پـَـــ نــه پـَـــ خودمو انداختم زمین از داور پنالتى بگیرم!راننده گفت :نمکدون منظورم اینه که میخواى زنگ بزنم اورژانس ؟ یارو گفت : پَ نَ پَ زنگ بزن برنامه ۹۰ عادل اینا کارشناسى کنن ببینن صحنه پنالتى بود یا نه!

لینک به دیدگاه

میخوام برم خونه چشام قرمزه به رفیقم میگم چشام قرمزه ؟ میگه آره میخوای همینجوری بری ؟ گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ وایمیسم تا سبز بشه بعد حرکت میکنم!!

لینک به دیدگاه

دارم واسه دختر خالم تعریف میکنم می گم : دیشب داشت یه راز بقا نشون میداد شیره حمله کرد به یه گله آهو یکی شونو گرفت می گه: بقیه چی؟ فرار کردن؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ موبایلاشونو درآوردنو فیلم گرفتن از صحنه واسه بقیه حیوونای جنگل بلوتوث کنن..!:biggrin:

لینک به دیدگاه

تو خيابون با دوستم داشتم راه مي رفتم، يارو موتوريه گوشيمو از دستم قاپيد

دوستم گفت گوشيتو دزديد؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سيستم عاملشو آپديت کنه فردا مياره

لینک به دیدگاه

به داداشم ميگم سر رات داري مياي يه ليوان ابم بيار بهم ميگه تشنته ميگم:پـَـَـ نَ پـَـَـــ من آن گلبرگ مغرورم که مي ميرم ز بي آبي ولي با منت و خواري پي شبنم نمي گردم

لینک به دیدگاه

رفتيم واسه عروسي باغ اجاره کنيم ... يارو ميگه جاي امن ميخاي ؟

پَـــ نَ پَـــ يه باغ بده تجاوز خورش خوب باشه مهمونا روش حساب کردن !

لینک به دیدگاه

زدم یه سوسکه رو با دمپایی له کردم بعد یارو میگه این مرد دیگه . میگم پـَـــ نــه پـَـــ این ترمیناتوره الان جمع میشه پا میشه راه میفته میره

لینک به دیدگاه

زنگ زدیم 110 می گم آقا این جا دزد اومده، ما گرفتیمش لطفاً کسی رو بفرستید. می پرسه می خواهید ازش شکایت کنید؟ پـَـ نه پَــ، زنگ زدیم بگیم وسیله همراش نیست شما تا یه جایی برسونیدش، تو خیابون نمونه این موقع شب!

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...