رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

وقتی بارون میاد..ترافیک میشه... بعضیا واقعا بی اعصاب میشناااااااا:184:

 

هی بوق بوق بوق.... مثلا بوق راهو باز میکنه؟:w000:

 

عجب دنیایی شده ها.... :w000:

 

به قوله یکی... همه به نحوی میرن تو مخه همدیگه:w000:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

نه به سلامتیه بچه های بالا شهر که دستبند طلا دستشونه و گردنبند طلا گردنشون...

نه به سلامتیه بچه های پایین شهر که دستبند کلانتری دستشونه و طناب دار گردنشون...

به سلامتیه خودت که لبخندت برام طلاست و غمت برام طناب دار.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
:hanghead:که ....خیلی بدبخته:sigh:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

جلوی آینه می ایستـم و به چهره ام نگاه می کنم.

 

دستی بر ابروها و موهایم می کشم.

 

یاد حرفت می اُفتم که می گفتی: مشکی و براق و دوست داشتنی ست.

 

دیروز آرایشگاه بودم.

 

ای کـاش می توانستی مرا ببینی و مثل همیشه بگویی: چقدر خواستنی شدی عزیزم.

 

کِی این فاصله تمام می شود؟!

 

 

  • Like 18
لینک به دیدگاه

دلم یکم هیجان میخواد:hanghead:

خسته شده از این همه تکرار:sigh:

دلش تنگ شده .......برای چیزی که هیچوقت نتونست داشته باشتش....:hanghead:

همیشه همه اونو داشتن....اما خودش نتونست پیداش کنه...:hanghead:

دلش یکم تغییر میخواد.....یکم دیده شدن...:sigh:

 

آهای!...اره با توام....با خود خودت.....

نه با پشت سریت نه با کناریت....

با خودتم....خودِ خودت.....

من اینجام...به این پایین هم یه نگاهی بنداز....:hanghead:

.

.

.

.

طفلکی دلم:hanghead:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

هرچند دیگه نمیشه رفت دنبال این راه:hanghead:

ولی من کار بیمارستانی و واقعا دوست دارم:icon_redface:

 

خیلی خیلی کاردکترها و جراحها باحله.........باوقار و مفید.....

من چرا نرفتم علوم تجربی بخونم آخه:4564:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

کاشکی دنیات واسه یک شب مال من

کاشکی نگاهت ه هرکی جزمن واسه یک شب قدغن بود.........

 

کاشکی بازهم دوستت داشتم مثل قبلنها:hanghead:

 

دیگه اینقدر خسته شدم که حال و حوصله منت کشی هم ندارم.........

 

هروقت حرفی داشتی برای گفتن بیا فقط کمی زودتر چون ممکنه دیگه حوصله شنیدن هم نداشته باشم:sigh:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

لختاویز

 

منو عفریت و موسیقی ، منو کبریت و یک سیگار

تویی خفته تر از خفته ، منم مشفول یک بیکار

منم پیکان،منم بُرا ، منم لولی منم طغیان

تویی ش هوت تویی شهرت منم درب درت دربان

توی نوش و لبت نوشین تویی خمر و دلم دریا

کجا داند کسی من را بگو فهمیده کس من را

تو مویت موج موج افکن،شکر ریز و شکر دامن

تویی ململ تویی مامن بگو از من،بیا من

تن لختی به لختاویز لختستان من برکش

ز این حالت رها شو ، تا خانه ام پرکش

به داغ آلودی آن می ، دهانت باشد آن جامت

به هر برجستگی و گودی زیبای اندامت

قسم ، دست از تو در لحظه بگو آنی

نگیرد دستها دستم توخود دانی تو خود دانی

مرا از نوع سیرابی بکن از بوسه ات حالا

اگر بودی که جایت روی سر بود جان من جانا

تو خوش رفتی دیار دیگری از ما حذر کردی

تو رو شاید دوباره آمدی برما سفر کردی

 

تقدیم به گنجینه خاطرات

  • Like 10
لینک به دیدگاه

ای جااااااااانم مامانم از بس از ذوق عروسی دوستم خوشحال شد داره گریه می کنه :hanghead:

 

 

خوشبخت شی بهترین دوست و خواهر دنیا .... ع ا ش ق ت م ..... :vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v

  • Like 16
لینک به دیدگاه

بالاخره خداهم خجالت کشید بماهم بارون داد:ws37::whistle:

دستت دردنکنه بعداز پایان دوماه ازپائیز توی شروع ماه سوم و آخرش بارون دادی جرجر........

 

 

 

 

چقدرحال داد باتیپی که دوست داشتم رفتم زیر بارون.....

فقط چندنفر بی فرهنگ متلک گفتن و من نشنیدم چی گفتن:icon_redface:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

نمی دونم چرا اینجوریم

عاشق درختهای و خیابونهای بارون خورده هستم که تمیز هستند و مهربون

ولی اگر بخواد مداوم و همیشه بباره دلم هزارتا میگیره:hanghead:

از خیس شدن کفش و لباسام بدم میاد......

اگه نور خورشید و نبینم خسته میشم....:sigh:

 

 

ولی عیبی نداره ما که همیشه خسته ایم پس ببار ای بارون تا سدهامون پرآب بشه......بچه ها گناه دارند..

بی آبی رو دوست ندارم..

  • Like 9
لینک به دیدگاه

حسود دو فضای خالی دارد ;کاسه ی چشم و کاسه ی سر

حسادت مانع (خوب دیدن) و (خوب اندیشیدن) میشود

 

هیملر ( ره ) >>>>:th_running1: >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>:th_running1:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

خواهم بود با تو....

تا هرجا که تو را به آنجا میکشاند....

تا هر جا که پناهگاهی است برای تو....

تا هر کجا که بروی..من پا به پای تو خواهم بود...

تا آخر خط.....تا انتهای نفس.....تا ته دنیا.....:icon_gol::icon_gol:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

می خواهم احترام بگذارم....

نمی خواهم ادای آدمک های محترم را در بیاورم....

می خواهم ببینم...وقتی حرف رو گوش می دی...و با اینکه باهاش مخالفی....توهین بهش نمی کنی.....چه حسی داره....

اون حرفش رو می زنه.....من هم حرفم رو می زنم...

بدون اینکه اونو رد کنم...یا توهین کنم بهش...

یعنی اینقد عجیبه....

توی بحث حتما باید طرف مقابل رو تحقیر کرد.....تا احساس پیروزی کنیم......به چه قیمت....

می گی اگه اون تحقیر کرد چی؟؟؟....

مگم باز در جواب من هم رنگ اون نمی شم....

میگی کم آوردی نه...داری با کلمه های قشنگ روش رو می پوشونی.....

میگم باشه....بذار یکی پیدا شه...دست تو اون منجلاب نکنه....که بدتر شه....

بخواد با واژه هایی...مسیر رو عوض کنه.....

این وسط حداقل...همرنگ جماعت نشده....

.

.

.

یکی باید شروع کنه.....حال اگه تا ته دنیا...همون یک دونه موند.....

  • Like 11
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...