رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

از صبح تو این سرما وایسادیم دو ساعت عین آدم سر چها راه 4 تا سرباز خفت کنیم تموم شه روز خدمتیمون بریم خونه

هرکی رسید آدرس پرسید دیگه آخرسریاش میگفتم نمیدونم...

یه آقای اومده جلو میگه خسته نباشی:icon_pf (44): میگم ممنون:icon_razz:میگه پلیس +10 کجاس میگم برو سمت راست 100 متر پایین تر :viannen_38:دوباره بعد 15 مین اومده میگه هنوز اینجایی:icon_pf (44):بیمه کجاست میگم ته همین بلوار:icon_razz:رفته بعد نیم ساعت اومده میگه چرا اینا کاره منو را نمیندازن اون یکی بیمه گفتن مستقیمه از کدوم ور برم...

منو میگی:w58:اینجوری نیگاش میکنم:ydm47612zsesgift969دوزاریش افتاده میگه آهان مستقیم از این وره دیگه:icon_pf (34):

  • Like 16
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

امروز بی دلیل شاد بودم..

خیلی خوبه ادم بی دلیل شاد باشه تو خونه کلی بالا پایین پریدم کمی هم رقصیدم شاید از اثرات درس نخوندنه امروز بود:texc5lhcbtrocnmvtp8

الانم از تو حیاط برگشتم بعد از اینکه بال و گردنه جوجه های بیچاره رو به سیخ کشیدم اونم رو ذغال....

وبعدشم به به:biggrin:

چه کیفی داره هوا سرد باشه و ذغالم خودت درست کنی و اتیش اتیش اتیش:gnugghender:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

روزهای بارونی رو خیلی دوست دارم .... معلوم نمیشه منتظر تاکسی هستی یا آواره خیابونها ؟! بخار توی هوا مالِ سرماست؛ یا دود سیگار ؟! روی گونه ات اشکه یا دونه های بارون

  • Like 10
لینک به دیدگاه

بعضی وقتا روزاتو..شباتو به خاطر یک فکر و خیال خراب می کنی، لحظه ها رو.. هم واسه خودت و هم واسه

 

اطرافیانت تلخ تر از تلخ می کنی...

 

و جالب اینه که وقتی اون اتفاق بلاخره می افته، راحت قبولش می کنی، باهاش کنار میای و بهش عادت می

 

کنی...

 

ما آدما موجودات عجیبی هستیم..!!!

  • Like 11
لینک به دیدگاه

یاد این جمله گاندی افتادم که میگفت :

 

(اگر برف می دانست کره خاکی چقدر کثیف است هرگز هنگام فرود آمدن لباس سفید به تن نمیکرد.)

 

در این انجمن درس های زیادی گرفتم اینکه:

 

محبت و صمیمیت را به کسانی بدهید که ارزش آن را داشته باشند.

 

خودتان را پیش هرکسی کوچک نکنید، گاهی وقت ها فقط باید گذاشت و رفت.

 

این روزها برای بودن و نبودن خیلی با خودم کلنجار میرم، به زودی معلوم میشود. :icon_pf (44):

 

 

  • Like 14
لینک به دیدگاه

این روزا دلم خیلی تنگ شده !

به قول اسی منم با بودن و نبودن تو انجمن کلنجار میرم !

اما یه فرق داره به زودی معلوم نمیشه !:viannen_38:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

اینو از زبون رفیقم خطاب به رفیقش میگم:

 

وقتی تو یهو میترسی و اون دستاتو سفت تر میگیره و میگه : نترس من اینجام ...

خودت هم میدونی هیچ غلطی نمیتونه برات بکنه

اما باز ترس ات از بین میره......

 

wolkrdn3ot61cr9je67.jpg

  • Like 30
لینک به دیدگاه

امروز موقع رد شدن از عرض خیابون یه راننده عزیز یه دفعه طوری پاشو گذاشت رو گاز که به جز مقنعه تمام لباسها و وسایلم خیس خالی شد:sad0:

روزمو ساخت خلاصه:ws44:

توروخدا تو این روزای برفی از پدال ترمز هم استفاده کنینno.gif

  • Like 25
لینک به دیدگاه

بعضي وقتا كه دلم خيلي خيلي ميشكنه فكر مي كنم اين آدما هستن كه اونو مي شكنن

ولي دقيق كه ميشم مي بينم اين خود من بودم كه باعثش شدم...

نبايد مي ذاشتمش دم دست!!

  • Like 17
لینک به دیدگاه

اینجا ایران است جایی که همه معادلاتش اشتباست!

 

پسری از غم از دست دادن عشقش چند روزی شب نمیخوابد و غذا نمیخورد

مردم میگویند " معتاد " شده!

 

دختری 18 ساله بچه اش به دنیا می آید مردم میگویند " فاحشه " شده

ولی نمیدانند یکسال پیش به او در راه بازگذشت از مدرسه تجاوز شده بود!

 

پدری شب به خانه نمی آید مردم میگویند " زن باز " شده

ولی هیچکس نگفت از خرج زندگی شب و روز کار میکند!

 

مادری کودکانش را در خانه تنها میگذارد مردم میگویند " مهر مادری ندارد "

ولی مردم نفهمیدند مهر مادری یعنی کار کردن برای سیر کردن شکم کودک

 

وقتی جوانی کار میکنی مردم میگویند " عرضه درس خواندن نداشت " وقتی درس میخوانی مردم میگویند " چون تنبل است کار نکرد "

  • Like 9
لینک به دیدگاه

برف می بارد

ذره ذره هایش را کنار هم می گذارم

دستانم یخ می زند

تا بلاخره درستش کنم

با شوری عاشقانه برایش با یک برش سیب یک لبخند روی صورتش می گذارم!

شالگردنت را دور گردنش می اندازم تا سردش نشود!!!

و او می شود آدم برفی من!!

چند روز بعد روزگار او را از من می گیرد!

خیسی زمین نشان از آب شدنش دارد

اما هنوز یه چیز باقی است!

هنوز آن تکه سیب و شال گردنم روی زمین است...!

حتی اگر نشانی هم از تو نباشد ...

  • Like 17
لینک به دیدگاه

با من حرف یزن...بگو تو دلت چیه؟....من که غیب دون نیستم....

بهم نگو از چشمام بخون...وقتی حس نداره چشمات....معنی این ور و اون ور شدنشو از کجا بفهمم....

سوالم رو با سوال جواب نده....

کلافگی رو بذار کنار...

و.....

و.....

و.....

شنیدی می دونم....یک بار بهت گفتم حق داری در جواب بگی.....به سکوتش محتاجی....

ولی وقتی که درد از اون نیست....

اگه مسببش...خودشه....بگو بهش...

درسته به نظرت بدهکار بهت....ولی بذار این منت رو سرش بمونه....

با نگفتنت.....این به اون درش نکن...

بگو بهش....درسته حقت رو گرفته..حالا دلی...یا دنیایی...هر کدوم...

حداقل 1% بهش فرصت دفاع......و یا عذرخواهی بده....

حالت بهتر میشه....

باشه...قطعی نمی گم...شاید بهتر بشه....اینم یک راهه....

.

.

.

گاه فرصتی می خواهد آدمک تا بگوید ببخشید....

  • Like 13
لینک به دیدگاه

شنیده بودم خاک سرد است

این روزها اما انگار انقدر هوا سرد است

که زنده زنده فراموش می کنیم یکدیگر را ...

  • Like 14
لینک به دیدگاه

هر چی فکر کردم نتونستم چیزی بنویسم

گویی برای نوشتن نباید فکر کرد

و گرنه

الان چیزی نوشته بودم

  • Like 6
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...