*pedram* 21266 ارسال شده در 19 فروردین، 2013 هیچی ترسناک تر از این نیست بیای خونه ببینی یکی اتاقتو تمیز کرده! حالا ۲ ساعت باید بشینم فکر کنم ببینم چی قایم کرده بودم و آیا کشف شده یا نه!! 15
Lean 56968 ارسال شده در 20 فروردین، 2013 آخرین نوشتت این بود، مرگ شیرین است، راست میگفتی رضای عزیز ، حق با تو بود ، روحت شاد 10
goddess_s 16415 ارسال شده در 20 فروردین، 2013 هر فیلمی رو دمبالش میگردم همه لینکای دانلودش خرابههههه آخه چرااااا مگه من چه گناهی کردمممم 7
Lean 56968 ارسال شده در 20 فروردین، 2013 باز بهمن ماه ، ماه پرکشیدن محمد و حسین ، کاش حداقل تو بودی محمد ، هنوز آغوش برادرانت رو فراموش نکردم ، کجایی محمد کجایی؟منم ببر با خودت 12
*pedram* 21266 ارسال شده در 20 فروردین، 2013 نمیدونم چرا موقع امتحانا همه چیز، حتی اون کاراییکه قبل امتحانا برات جذابیتی نداشت، لذت بخش میشه....! 9
maryam banoo 3238 ارسال شده در 20 فروردین، 2013 خواستم بگویم کیستم،دیدم نگفتنم بهتراست، آنکه بامن می ماند خودم را خواهد شناخت و آنکه با من نمی ماند همان بهتر که نشناسد مرا.. 9
laden 4758 ارسال شده در 20 فروردین، 2013 تو شدی انقلاب زندگی من حالا هر آنچه در زندگی من است تاریخ دار شده قبل از تو... بعد از تو.... 13
.Apameh 25173 ارسال شده در 20 فروردین، 2013 هیچی دیگه نمیخوام بگم... حتی دیگه نمیخوام بشنوم... خسته ام... 16
laden 4758 ارسال شده در 20 فروردین، 2013 برای شکستن من یه اخم تو کافیه،نیازی به فریادت نیست... واسه اشک ریختنم سکوت تو کافیه،نیازی به قهرت نیست... واسه مردنم حرف رفتنت کافیه،نیازی به انجامش نیست. 15
sam arch 55879 ارسال شده در 21 فروردین، 2013 تپشِ قلب دارم این روزها.... مهمانِ ناخوانده ای که از بَدو سلام گفتن دنیا به رویِ نشسته ام همراهم بود... جایی که انگار یک پیچی در قسمتِ چپِ تپنده ام شُل بوده... دفتر خاطرات رو که ورق می زنم....یادم می آد برای این تپشِ دلِ گنجشکی من بهانه ای فانتزی داشتند.. صورت رو بچگونه می کردن و می گفتن: "فرشته ها یادشون رفته یک پیچی رو تو دلت سفت کنن" و من همیشه شاکی از اون فرشته ها.... دویدن طولان زیر بارون همیشه برام آرزو بود...چند قدم می رفتم موتورم خفه می کرد به قول مشتی ها بیابون... اما این میون....یادم نرفت فرشته ها هر چی پیچِ دل رو شُل بستن که تپشِ دل مهمون هر روزم شه.... خورجینِ واژه ها رو پُر کردن از حد معمول....فک کنم این به اون دَر می شه...نه؟! . . . چشم ها اگر بسته بشه به واسطه ی این شُل بودن همین پیچ....به جایِ گله از اون فرشته...یقه ی خودم رو می گیرم...که چرا آنچه داده بود ..آنچه اضافه داده بود رو کُنج تنهایی ها حبس کردم... 17
B nam o neshan 12214 ارسال شده در 21 فروردین، 2013 يه دلشوره بي دليل...شايدم دليل داره ولي من نمي دونم!:5c6ipag2mnshmsf5ju3 داره اذيتم ميكنه!!!:5c6ipag2mnshmsf5ju3از صبح كه چشامو باز كردم... دفعه قبل اين دلشوره كار دستم داد! شنيدن يه خبر بد بهم فهموند كه بي دليل نبود! دلم نمي خواد امروزم يه خبر بد بهم بدن كه بفهمم اين آشوب دلم بي دليل نيست! نمي خوام!!! 13
سـارا 20071 ارسال شده در 21 فروردین، 2013 عصبانیم...سرم درد میکنه. خانوم شما اول تکلیفتو با خودت مشخص کن، بعد به من بگو چی میخوای ! هر بار یه چیزی میگی ..اصلا میدونی چی میخوای؟؟ خیلی دلم میخواسم امروز اینو بهت بگم حیف که آدم خیلی محترمی هستی 7
mani24 29665 ارسال شده در 21 فروردین، 2013 خسته ام از هر واژه كه با تنهايي همرا ه است بالاخره نوبت تنهایی تو هم می رسه خیلی دلم می خواد اون روز رو ببینم می دونم برمی گردی اونوقت من می دونم تو 11
ara engineer 1866 ارسال شده در 21 فروردین، 2013 خدا جونم به کمکت احتیاج دارم زیاد زیاد مثل همیشه... تنهام نذار و یاریم کن .... دوستت دارم خدا جون. 12
mani24 29665 ارسال شده در 21 فروردین، 2013 میدونم خیلی خوب می دونم تنها من نیستم که تو رو دوست دارم ولی اینو خوب می دونم کسی هستم که تنها تو رو دوست دارم ولی تو.......... 12
Lean 56968 ارسال شده در 21 فروردین، 2013 تو مملکت گل و بلبل ماشالله چیزی که زیاده سوهان روح و اعصاب ، یکیش همین نتی که هر 10 ثانیه قطع میشه 17
ارسال های توصیه شده