رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

امروز زیارت عاشورا داشتیم مداحه با کلی سوز و گذاز تموم کرده زیارت رو بعد نشستیم سر سفره صبونه ، اولین کاری که کرده یه چندتا جک +18 از موبایلش خونده برای حضار:banel_smiley_4:

  • Like 10
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

این مدتی که چراغ خاموش میام احساس می کنم شدم عین روح ...

دنیای جالبیه ... می چرخی، بدون اینکه دیده بشی ...

.

واقعا دنیای دیده نشدن هم جذابیت های خاص خودش رو داره ...

.

این یک پیشنهاد نیست ، صرفا بازگویی ِ یک تجربه است :ws37:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

امروز آسمان شهرم متفاوت تر است با همه آلودگی و دود مه، اما شهر من زیباترین شهر است، عشق است و حال چگونه با حسرت به تماشایش نشسته ام

 

بگذارید با همین دود و سیاهی سر کنم حریصانه به آغوشش میکشم اینجا تنهای جای من است . بگذارید بگذارید ...:hanghead:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

یه وقتایی اینقد آدم زندگیش غمناک میشه که دوس داره یکی یهو بگه:

 

....کاااااات....

 

عالی بود عالی...

 

خسته نباشین بچه ها...

 

واسه امروز بسه!:sigh:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

همیشه بهت اصرار میکردم بابا برو زن بگیر عمه شم و تو همیشه در جوابم میگفتی ادم یبار عاشق میشه

 

الان حرفتو میفهمم همه چی دارم اما زخم دلم هنوز خوب نشده به قول خودت درد نداره اما جاش مونده

کاش یه روز جاش بره

  • Like 16
لینک به دیدگاه

واااااااااااااااااااااااااای خداجونم ممنون:hapydancsmil:

کاش الان بقیه خواب نبودن و میشددادبزنم تشکرکنم ازت...

خیلی خوشحالم همین الان جمله ای که خیلی وقت بود میخواستم بشنوم شنیدم....

چقدر شیرینه جمله"دوست دارم...."

خدایا ممنونم.....

  • Like 10
لینک به دیدگاه

واقعا چرا به جای این همه قانون چرند یکی یه جا ننوشته بود که :

آدما برای دوست داشته شدن و اشیا برای استفاده هستن

چرا همه چیز شده وارونه ؟ :hanghead:

 

کاش ما آدما یاد می گرفتیم که پول برای این که باهاش زندگی کنی نه این که براش زندگی کنی ؟

واقعا بعضی از آدما چقدر پست شدن ؟ یعنی به خاطر پول باید تن به هر کاری داد ؟

حتی خود فروشی ؟! یعنی پول = انسانیت ؟!

برای چی ؟ به کی؟ به چه قیمتی

 

آه ....... داریم به کجا می رسیم :4564:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

آهـــــــــای لعنتی!!

 

با توام .......... آره ...... تو!!

 

رفتی واسه چند میلیون تومن دزدی کردی و بعدش مغازه هارو آتیش زدی که چی بشه؟؟؟؟؟

 

میدونی تو فقط دزدی نکردی؟؟؟ میدونی با یه خانواده چیکار کردی؟؟؟ میدونی خانواده جونی که به کشتن دادی الان چه حال و روزی دارن؟؟؟

 

باباش فقط شده اشک ...

 

مادرش شده یه نگاه !

 

خواهرش شده سکوت ...

 

بی انصاف این چهار نفر تنها امید و پشتوانه همدیگه بودن!!!

 

تو فقط یه نفرو نکشتی.... تو این چهارتارو با هم کشتی !!

 

میفهمی؟؟؟ تو دزد نیستی .... قاتلی!!!

 

ازت متنفرم .... این جوون خیلی آرزوها داشت ... خیلی ...

 

ازدواج نکرد که به آرزوها و کاراش برسه واسه خودش خیلی برنامه داشت .... ولی تو نابودش کردی !!

 

کاشکی دستم بهت میرسید و میبردمت پیش پدرش اون زمانی که سر نماز یاد پسرش افتاد و جلوی چشم مهموناش رو زانوهاش افتاد و شروع به گریه کرد دوس دارم ببینم طاقت میاوردی اشکاشو ببینی ؟؟؟

 

نمیدونم با چه رویی زندگی میکنی !! اونم تو دنیایی که عده ای شبانه روز به درگاه خدا ناله میکنن و از تو گلایه میکنن!!

 

 

ولی اینو میدونم که زندگی آرومی نخواهی داشت !

  • Like 20
لینک به دیدگاه

باید سعی کنم :w16:

شاید فقط و فقط یه درصد امید باشه :sigh:

اما واسه همون باید دوباره بلند شم :5c6ipag2mnshmsf5ju3

کمر خمیده راست میشه :ws37:

سخته اما شاید بشه ، شاید :hanghead:

فاطمه جونم واسه امیدت از نو شرو کن :a030:

این دوره دوره ای بود خواسته خودم بود و ناراض و ناراحت نیستم :sigh:

واسه خاطر هدفت و چیزی که تو ذهنته تلاش کن و بشو دختر 6 ماه پیش که شادتر از تو تو این انجمن وجود نداشت :ws3:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

1 وقتایی هس میای به خودت امیدواری بدی

میای تو ذهنت میگردی تا توی اون ته ذهنت شاید 1 چیزی پیدا کنی که 1 لبخند گوشه لبت بیاره

هی میگردی

هی میگردی

هی با خودت کلنجار میری

اما عوض لبخند گوشه لبت اشک از گوشه چشمت سرازیز میشه

 

زیادم با هم فرقی ندارنا نه؟؟؟:hanghead:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

این روزها در دلم رَخت می شویند برای دیگری...

 

نکند...خدای نکرده...زبانم لال....از این رو به آن رو شود روزگارش....

 

تازه داشت با مسیر رودخانه شنا می کرد.....دلش باز هوای شنایِ مخالفِ رود را کرده!

 

دست و دلم می ترسد...او تازه واردی ست در میانِ شناگرانِ زندگی...

 

این لُقمه برای گلوی او بزرگ است به قامتِ همان سنگی که نشانه ی نزدن است....

 

بَختِ بد گاهی رنگِ شترِ شانس به خود می زند...

 

هر لحظه باید فعلِ هوشیاری صَرف کرد بر وزنِ اول مخاطب...یعنی: من هوشیارم!

.

.

.

این روزها هر که در ساحل است مصداق آن است که همیشه بیننده است....

 

حتی در میان فریاد های مُستمرِ: آی آدم ها یکی غرق می شود در اینجا!..

 

فعلِ هوشیاری صَرف کن...:icon_redface:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

تا حالا گريه يه مردو ديدي؟؟...من ديدم!...ديدم و شكستم!شكستم از شكستنش!...

شكستم مثل خم شدن كمرش!شكستم مثل افتادگي شونه هاش!...غريبه بود!...پس چرا من شكستم؟!

...:4564:

فرقي نداره!يه غريبه باشه يا يه آشنا!...

صداش تو گوشمه!شنيدنش درد داشت!...يه درد بزرگ!

چقدر صبوري كرده بود...اما ديگه طاقت نياورد!...گريه كرد!...من شنيدم صداي شكستنشو...صداي هق هق گريه شو...كاش نميشنيدم!...اين اولين بار نيست كه گريه يه مردو مي بينم!!...خدايا بهت گفنه بودم من طاقتشو ندارم!توانشو ندارم!...دل ديدنشو ندارم!چرا بازم نشونم دادي؟!!چرااااااااا؟؟!!:4564:

كاري ندارم به بعضي از اين جووناي اين دوره زمونه كه حتي نيمچه مردم نيستن!چه برسه به مرد!:sigh:...من از مرد حرف مي زنم!از تكيه گاه!از كوه استوار زندگي!من از مرد حرف مي زنم!!!

 

اميدوارم ديگه نبينم اين صحنه رو.......:hanghead:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

از این بیراهۀ تردید از این بن بست میترسم

من از حسی که بین ما هنوز هم هست میترسم

ته این راه روشن نیست منم مثل تو می دونم

نگو باید برید از عشق نه می تونی نه می تونم

نه می تونیم برگردیم نه رد شیم ازتو این بن بست

... منم میدونم این احساس نباید باشه اما هست

  • Like 6
لینک به دیدگاه

مادرم برام فلاسک چایی خریده از این بزرگا درازا که علامت نایک داره . ( ̄ー ̄)

یا به قول زهرا : قــُمقــُمـِنــگ !

فردا قراره پر چاییش کنم از صب برم کتاب خونه درس بخونم . ( ̄ー ̄)

 

b7jab9pxfexjhqsm345h.jpg

 

5jpq3zyxnotgc5ojnmb.jpg

  • Like 12
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...