sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۱ یه وقتایی لازمه واسه یکی دیگه وقت بذاری ... با اینکه خودت هزار تا کار داری... ولی یه دستی بهش بدی ... چون مطمئنی نمیره راه دوری ... یه روزم تو به دست کمک یکی احتیاج داری... 20 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ خدایا تو رو به بزرگیت ، به عظمتت ، به جلال و شکوه و حکمتت قسم میدم بابابزرگ دوستمو شفا بده میدونم بابابزرگا عشق ادمن من عاشقانه بابابزرگمو دوس داشتم اما زود بردیش پیش خودت ، خیلی زود ... افسوس که بی لیاقت بودم هربار که میرم مزارش تا نبوسمش اروم نمیگیرم بوسه هامو نمیشمرم چون از بوسیدنش سیر نمیشم بابابزرگ خواهریمو شفا بدی بهم ارامش دادی خدا جون :5c6ipag2mnshmsf5ju3 اینکارو واسم بکن " یا من اسمهو دوا و ذکرهو شفا " 15 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ تنها کسیکه وقتی شکمش را لگد می زدم ازشدت شوق می خندید مادرم بود ، به سلامتی همه مادرا.... 29 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ رمز موفقيتمو چند سال پيش عوض كردم، الان هر كاری ميكنم يادم نمياد! 14 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ سلام گاهی این حرفا رو بهت زدم اما هیچ وقت کامل نزدم همیشه تو قلبم ستایشت کردم همیشه دوست داشتم مثل تو باشم اما نمیتونم...نمیتونم مثل تو بگذرم ... منو ببخش .ببخش که بخاطر من از جوونیت گذشتی ببخش که تواوج ناتوانیم کنارم بودی و من امروز کنارت نیستم. بچه بودم پا به پام اواره بیمارستانا بودی ...بزرگتر شدم بخاطر درسام از همه مهمونیا و خوشگذرانیا گذشتی ..تازه داشتی نفس راحت میکشیدی که فهمیدی دارم بچگی میکنم باز پا به پام اومدی تا بفهمم اشتباست.. من بخاطرت چی کردم ؟واقعا چی کردم؟ مامان همه جا حمایتم کردی ... همیشه دوستت داشتم و دارم ..کاش پیشم بودی و بهت از دلتنگیام میگفتم کاش بهت میگفتم دوریت داره داغونم میکنم دلم برات تنگ شده مامان..صدای خستت داره داغونم میکنه....منو ببخش...ببخش که ازت دورم 22 لینک به دیدگاه
ghazal1991 1818 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ یه وقتایی سکوت بهترین راه حله، مثل حالا... 11 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ بعضی وقت ها ،بعضی آدمها یه چرتکه که نه ...یه ماشین حساب مهندسی هم نه....یه تبلت میگیرن دستشون ،به حساب کتاب کارهای خدا میرسن.... یه جایی اون وسط ها که سرگرم بالا پایین کردن حساب ها هستن خودشون رو هم فراموش میکنن اما............ 11 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ ینی به کی میشه اعتماد کرد...نمیدونم واسه خودم متاسف باشم یا واسه اون تاسف بخورم... . . . . . دم رفیقام گرم که لنگه ندارن...ینی ناب نابن...به جون خودم هیچکس رفیقام نمیشه...دوسشون دارم...:hapydancsmil: 15 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ شوکرانی است در میان چشمان این دو که در حالِ دوئل اند با موجِ نگاهایشان... تو هم قرار است به سوی یک نفر غَش کنی...تا نتیجه ی بازی به نفع یکی از آن ها دَر بیاید به قول فوتبالی ها! مُفَنگی بودن این روزها از تِریاکی بودن تبدیل شده به شیشه ای بودن! باز نازِ نفسِ سینه سوخته ها که از سینه ی منقَل پا می شدن با چایی می بُریدنش!! این جماعت که از پایِ حباب پا می شن....سینه می دن به سینه ی خیال!... یا لاتِ دهه ی 40 شمسی فیلم فارسی " قیصر " می شن....یا شیش لول بندِ دهه 40 میلادی فیلم وسترنِ " خوب بد زشت " آمریکایی! حالا گرفتی شوکرانی خط اول نوشته ام از کوجا آب می خوره...از آلبالو گیلاس چیدن چشمای دو طرف! یکی این طرف...یکی اون طرف.......ولی همه طرفه خلاصن! پ.ن:زرشک باید آب گرفت و خورد....شاید اندکی از سوزش دل خنک شود از این دیده های ناجور!! 17 لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ غریب آمده بودم غریب خواهم رفت نچیده سیب به رویای سیب خواهم رفت زمانی حاضر بودم همه دنیایم را فرش زیر پایت کنم تا برگردی اما اکنون حتی حاضر نیستم تلخ ترین لحظه هایم را برای فکر کردن به تو هزینه کنم 19 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ یادش به خیر...... بچه بودیم...... می چرخیدیم و می چرخیدیم و می چرخیدیم.... چرخ چرخ عباسی خدا من و نندازی....... حیاط می چرخید و خونه می چرخید و دنیا می چرخید و..... آسیاب بچرخ می چرخم تندتر بچرخ می چرخم..... دست به دست هم ، شونه به شونه هم ، برای هم ، با صدای هم...... آلیسا آلیسا جینگیلی آلیسا هی ، کلاه کاپیتان افتاد تو دریا هی ..... مطمئن بودیم که خدا نمی ذاره بیافتیم ..... شجاع بودیم و دنیا رو به بازی گرفته بودیم..... دوست بودیم و برای هم می خندیدیم..... می خندیم و انتظار می کشیدیم و آرزو می کردیم ......مامان....بابا .....پس کی ....کی بزرگ می شم ....!؟ زمین چرخید و چرخید و چرخید..... روزگار گذشت و گذشت و گذشت..... آرزوهامون برآورده شد .....بزرگ شدیم .....آدم بزرگ شدیم..... هنوز هم مطمئنیم ، اطمینان قلبی داریم ....پول همه چیز است ....برای به دست آوردنش همه کار بکن حتی فراموش کردن خدا..... هنوز هم شجاعیم ، شجاعت یعنی جان و مالت را سفت بچسب حتی به قیمت پایمال کردن حق ...... هنوز هم دوستیم ، الگوی دوستیمان هم سرکار خانم خاله خرس است.... هنور هم می خندیم ، این بار به هم نه برای هم تازه کیفش هم بیشتر است.... خدایا چی بودیم و چی شدیم.......کوچیک بزرگ بودیم و بزرگ کوچیک شدیم..... ( ببخشید قصد توهین و جسارت به کسی رو ندارم فقط دلگیر از این زمونه هزار رنگ و هزار چهره ام ، بیشتر از هر کسی هم خودم مخاطب این حرفام ، فقط از خدا می خوام خودش صداقت و بزرگی بچگی رو بهمون برگردونه......) 14 لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۱ همه دوست دارند به بهشت بروند اما هیچکس مردن را دوست ندارد بهشت رفتن جرات مردن میخواهد...!؟ 14 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۱ دقت کردین؟ هندزفری مثه پازل و معما میمونه وقتی گره میخوره باید ببینی کدوم سیمو از کجا بکشی بیرون گره باز میشه 12 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۱ ساعت 02:45 دقیقه بامداد تازه از کنار ضریع جدید امام جسین اومدم ملت چیکارا که نمیکردن:icon_pf (34): چقد پول جمع شدددددددددددددددددددددددددد خودشون هم نمیدونن چرا پول میدادن اما هی جو گیر میشدن و میدادن همون جا یه پیر زن بود اومده بود گدایی دریغ از یه یک قرونی که ملت بهش بدن:vahidrk: انقد دلم به حال پیر زنه سوخت اخه بز مغز هااااااااااااااااااا چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است ت ت 16 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۱ واقعا این عملی که داره با اون قطعه فلزی که قراره ضریح امام حسین بشه صورت میگیره بت پرستی نیست؟؟!!!!؟!!!!! 6 لینک به دیدگاه
goddess_s 16415 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۱ بسههههه لطفنننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن 5 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۱ خیلی سخته زندگی ولی حوصله کردم تو فشن زندگی من یه مدل دردم 9 لینک به دیدگاه
ghazal1991 1818 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۱ امروز پیک شادی کلاس اول ابتداییمو پیدا کردم. اینم عکساش. من موندم اون زمان چه دستخطی داشتما 23 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۱ نمیدونم چرا اینقد حس میکنم مرگ نزدیکه ، البته نزدیکه از رگ گردن به ما ولی این یه حس دیگس 17 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده