رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

زنان...عاشق مردانی میشوند که قدرت نگاه مردانه شان بتواند دنیای زنانه ی آن هارا تسخیر کند!

زن معنی تمام نگاه ها را میداند ...

میداند...چه نگاهی برای دیدن قلبش است...!

چه نگاهی برای ِ کشف اندامش!

به قول ضرب المثل قدیمی...

پنجره ی قلب زن چشمانش است.

تنها جایی که باید از پنجره وارد شد... دنیایِ زن است...

  • Like 24
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

آدمـهـا بـرای هــم سنگ تمــام مـی گذارند ... امــا نـه وقتــی کــه در میانشان هســتی ... نــــــــه ...

 

آنجــا کــه در میــان خـاک خوابیــدی ... "سنـــگِ تمــام" را میگذارنـد و مــی رونــد ...!!!

  • Like 20
لینک به دیدگاه

خيلي وقته هربار ميام انجمن وقتي چشمم به اين تاپيك مي خوره دلم مي خواد بيام يه چيزي بنويسم مثل قبلنا:hanghead: اما هيچ چيزي تو ذهنم نيست...هيچي!...:sigh:

اينجا رو دوست دارم...:ws37:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

کــــاش تو هم حال منو روزی تجربه کنی...:icon_gol:

 

چه آدمای خوبی وجود دارن تو دنیا

کنارشون، مصفـــــــــــا ترین جای دنیاست

خدا نگهدارت باشه

دوسِت دارم

.

.

.

من برای رسیدن به آرامش

تنها به تکرار اسم تو بسنده خواهم کرد

همه چیز بهتر خواهد شد

  • Like 18
لینک به دیدگاه

سرعت رشد موهام تو حلقم که انگار چندماهه اصلا رشد نکرده ! بلند شدن جلوی موهام رو با چشم غیر مسلح هم می شه دید اما پشت موهام هیچ :banel_smiley_4:

 

مامانم میگه از بس همش اون بیچاره هارو جمع می کنی صبح تا شب ، اکسیژن بهشون نمیخوره.شونه هم که هیچی کلا !

 

امروز از صبح چندبار موهامو شونه کردم و همش باز گذاشتم ... خداکنه زود باهام آشتی کنن...hanghead.gif

  • Like 18
لینک به دیدگاه

و لیکن اینگونه نباشد که برد فوتبال شما را از دلار غافل کند، کلا اینگونه نباشد که اینگونه باشد .... :|

  • Like 14
لینک به دیدگاه

تو گفتی ما به درد هم نمی خوریم و رفتی.......!

ولی هیچ وقت نفهمیدی!!!

من تو را برای دردهایم نمی خواستم!!!!:sigh:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

تپش تپش وای از تپش وای از دل دیوونه

دارم میرم سر قرار ای دل نگیر بهونه :hapydancsmil:

 

عاشق اهنگای قدیمیم :w02:

 

ساعت 1:9 شب :icon_pf (34):

 

 

:ws28:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

امروز یک روز تلخ و شیرین بود، نمی دانم کدام بر کدام چربید، ولی ظاهرا با خودم کنار آمدم و شیرینیش بیشتر بوده که حال دارم می نویسم، یا شایدم تلخیش که دوباره به نوشتن پناه آورده ام

 

نمی دانم این خزئبلات چیست که من امشب سر هم می کنم، اگر اشتباه نکنم زیر سر همان کودک درونم هست، خوب دیگر کودک هست، هر چه اشتباه گفت شما به بزرگی خود ببخشید. کودک ها که میدانید اکثرا به نساجی علاقه دارند، یعنی همانند فلسفه یک چیزهایی سرهم می کنند که کمتر کسی می تواند ردش کند، بچه هستند و سوالات بسیار که خود جوابه های کودکانه به آنها می دهند.

 

دیگر دیروقت است و باید هم خودم بخوابم و هم کودک درونم، وگرنه بیش از این کار دست خودش می دهد.

شب خوش.

1:54 بامداد

چهارشنبه، مهر ماه 1391

بچه برو بخواب فردا صبح مهد کودک دیر میشه.

  • Like 9
لینک به دیدگاه

خنــــــده دار است…نه؟!

که تـــــو هی مرا دور بزنی

و مـــن

دلــــــــم را خوش کنم

که در محاصـــره ی توام …

  • Like 15
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...