هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۱ باید اعتراف کنم . اینجا تو جنوبی ترین نقطه کشور پاییزی وجود نداره . پاییز یعنی برگ ریزان پاییز یعنی اتیش بازی باغ پاییز یعنی رقص مرموز باد در میان تن لخت درختان افرا ... ...... ... . اینجا درخت افرا نیست اینجا همش نخل هست و درختان سر بزیر کویر اینجا برف نیست، بجاش نفت هست گاز و بیابان و برهوت ... باد و باران پاییزی که خاطره است خاطره پدران و پدربزرگ هامان اینجا طبیعت بی رحم تر و خشن تر از اونه که رنگ ارامش بده ما دلمان میخواد دلمان، خودمان را گول میزنیم که هر نسیمی هر عروبی هر هوایی را پاییزی ببینم . پاییزمان کجا بود؟ 27 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۱ یه سری از آدما هستن که تو زندگیت وجود دارن هر روز می بینیشون هر روز بهشون سلام می کنی هر روز باهاشون می خندی هر روز روزتو با اونا شب می کنی اما .... همین که از شون جدا شدی همین که تنها شدی همین که پات رسید به خونه آخییییییییییییش ......... راحت شدم .....وااااااااااااای بازم فردا.... دروغ و غیبت و زیرآب زنی و چاپلوسی و زرنگی و...... تحملت و صبرت و خنده های زورکیتو و......شرمت از رفاقتت و تاسفت از نزول مرتبه انسانیت برای ...... خدا از این دست آدما تو زندگیتون نزاره.... آمین. حالا در مقابل... یه سری از آدما تو زندگیت وجود دارن هر روز میبنیشون هر روز بهشون سلام می کنی هر روز باهاشون می خندی هر روز روزتو با اونا شب می کنی اما... همین که ازش جدا شدی همین که تنها شدی همین که .....نه حتی نرسیده به خونه .....هنوز می تونی ببینیش که داره می ره و کوچیک و کوچیک تر میشه.......همون موقع ......دلت تنگ میشه واسش....واسه مهربونیش ....واسه لطافتش .....واسه آرامشش....واسه آرامشت.....واسه حسه غرورت از تعالی مرتبه انسانیت .....واسه ....واسه .....چی بگم ........... فقط....لحظه شماری..... لحظه شماری واسه فردات و دیدنش و بودن با اون و .... خدا از این دست آدمای فرشته ای رو تو زندگیتون زیاد کنه.....آمین. 22 لینک به دیدگاه
atefehkhanom 2893 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۱ خیلی دلم گرفته نمیدونم قراره چی بشه؟قراره آینده ام چی بشه؟خسته شدم بسکه به هرکه دل بستم رفت و نموند باهام رفت و کلی خاطره برام گذاشت؟خدایامیگن هرکارت با حکمت؟این رفتنا حکمتش چیه؟ 16 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۱ هیچ کس...هیچ کس آدمها رو مجبور نکرده تا اونچه بافته و ساخته ی تخیلاتشون هست رو به زبون بیارن و دیگران رو برنجونن.... 19 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۱ تلاش برای زنــده کردنِ یه رابطه ی از دست رفته ، مثل اینه که بخوای با ریختن آب ِ جوش هویـــت ِ چای سرد شده را بهش برگردونی .... کمرنگ میشه خیـــــــلی کمــــــرنگ ... 28 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۱ حالم از ادمایی که وقتی باید حرف بزنن سکوت میکنن بهم میخوره:84eb3ampc0vsywihe0i وقتی چیزی به نفعشونو حق یا نا حق حرفشونو میزنن و به کرسی میشونن اما وقتی حق با تو باشه لال میشن ایشالا لال ابدی شن 14 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۱ کیم لره قالدی دونیا ؟ دولوب ، بوشالدی دونیا . اولمادی سیرین آچان ، سیهیر دی قالدی دونیا . یارادّی اُو یارادان ، جفاسین چکدی اینسان . یارادیب او یارادان ، جفاسین چکدی اینسان . اولمادی سیرین آچان ، سیهیردی قالدی دونیا . کیم لره قالدی دونیا ؟ دولوب ، بوشالدی دونیا . دنیــــــــا ، دنیــــــــــــــــــــا کیـــــم لره قالـــــــدی دونیــــا ؟ :icon_redface: 8 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۱ قراره فردا اگه خدا کمکم کنه برا 1بارم که شده قرص و محکم باشم... قراره دیگه وقتی صحبت میکنم صدام نلرزه... قراره سعی نکنم بغضم رو به زور قورت بدم... قراره رومو برنگردونم یواشکی اشکام رو پاک کنم که اشکام معلوم نشه... قراره الکی بهونه آب خوردن رو نگیرم که برم 4 تا نفس عمیق بکشم... قراره محکم باشم.. محکم محکم... اگه خدا کمکم کنه 12 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۱ مرد آرام روی تخت خوابیده بود. به دور از هرگونه ناراحتی... آرام آرام آرام... انگار هیچ وقت بیدار نبوده! استاد:بجه ها جسد اولین بیمار شماست! باید رازدار ایرادهاش باشین! چشم و گوشتون رو باید روی خیلی از ایرادها و ... ببندین! تجسس تو گذشته ش هم ممنوع!:vahidrk: بچه ها همه یک صدا:بله استاد!! دقایقی بعد از کلاس... -دیدین تو خالکوبیش اسم دوست دخترش بود؟ -میگن اعدامی بود! -نه بابا یارو معتاد بوده اور دوز کرده!! -و..... و مرد همچنان آرام در اتاق خوابیده بود! 26 لینک به دیدگاه
Saba Heidari 14145 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۱ سلام. انقدر خوشحالم. امتحان رانندگی قبول شدم:hapydancsmil: 20 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۱ حرف زیاد دارم .... ولی حرفم نمی یاد .... فقط امیدوارم پشیمون نشم و اشتباه نکنم .... 26 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۱ بعد از ظهر رفتم پیش مادربزرگم که ببرمش دکتر رفتم تو خونه دیدم بوی گاز میاددر و پنجره ها رو باز کردم و دنبال بو رو گرفتم دیدم شیر گاز بخاری باز شده پشت پشتی بود چون بهش فشار آورده بود خودش باز شده بود بستمش... دقیقا همون جایی بود که مادربزرگم می خوابه:icon_pf (34): خدا رو شکر زودی فهمیدم 28 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۱ امروز قرار بود محکم باشم... خدا جونم ممنونم که کمکم کردی ممنونم گریه نکردم... که حتی بغضم هم نگرفت... ممنونم که نمیگم خیلی محکم بودم اما سست هم نبودم.... یعنی ته ته ته دلش همونایی بود که گفت... خدا جونم حالا باید کمکم کنی تصمیم درست بگیرم... یعنی چی میشه آخرش 16 لینک به دیدگاه
atefehkhanom 2893 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۱ دنیـــــــا ؛ آدمهـایی داره کـــه سکـــوت تـــو را در برابر ضعــف ادبشـون ، بـه پـــای نفهمیـت مـی گــذارنـد ؛ نـه بـزرگــــــواریـت ... !!! ای دنیا.... دلم گرفته ازت.... 18 لینک به دیدگاه
.Yaprak 15748 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۱ پیام من به کسایی که پروفشونو قفل میکنن و راه دسترسی نمیزارن:banel_smiley_4: باز کنید آن پروفتونو تا از کار نیافتاده دهه ه ه ه 14 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مهر، ۱۳۹۱ رفتم تو بانک دانشگاه...فیش سه برگه رو برداشتم.... نوشتم..گذاشتم تو صف...:w140: نسوان(دختران) محترمه ی دانشگاه هم ردیف واسادن جلوتر از من تو صف....:persiana__hahaha::persiana__hahaha::persiana__hahaha: یهو در میان صدای شمارش دستگاه پول که داره پول های سبز رنگ 10000 تومنی رو با یک ریتم غیر موزون می شموره....یک ریتم موزون شروع می کنه به خوندن که: شب شد باز دوباره....چشمک بزن ستاره بیا باهام برقصیم...دختره آتیش پاره!!!:dancegirl2::w14::w42: در این میون رنگ یکی از اناث(دختر) چادری مثه رنگ گچ دیوار سفید می شه.....:obm:و آهنگ زیبای جناب اندی همچنان در فضا جولان می دهد... اناث مربوطه که آهنگ موزون از موبایل داخل کیفش می اومد..با سُقلمه ای از طرف رفیقش رو به رو می شه که ذلیل مُرده قطعش کن....صداش معلومه از کوجا می آد... من فقط بعد از اون خاکی بلند شده از فرار اناث مربوطه دیدم!!!:th_running1: چند لحظه بعد...همون دوستش زنگ زد به یکی دیگه ماجرا رو با آب و تاب تعریف می کرد و می گفت خودش آهنگ گوشی رو عوض کرده!!! پ.ن:من فقط سکوت می کنم!!!شما دیگه هر کاری دوست دارین انجام بدین. آبروی آدم ها اینقد بی ارزش شده که می شه اسباب خنده ی چند تا..........بوق! 21 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مهر، ۱۳۹۱ دقت کردی اینجا چه سرزمین آرمانیی ست آواتار ها چشم ندارند تا بهم چپ چپ نگاه کنند هیچکس نمی داند مادرم کیست پدرم کجاست از چه خانواده ای آمده ام بی دلیل به هم "عزیزم" می گوییم تولدها را به هم تبریک می گوییم بی آن که حتی هم را بشناسیم هرکس سرش به کار خودش است عصبانی می شویم ولی قبل از فریاد زدن بر سر یکدیگر به یک شکلک قناعت می کنیم و می گذریم بی پروا از علایقمان می گوییم شاد به نظر می رسیم حتی اگر نباشیم و همه چیز.... آرام است چرا دنیا مثل انجمن نیست؟ c+p 23 لینک به دیدگاه
.Yaprak 15748 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مهر، ۱۳۹۱ شاد به نظر می رسیم حتی اگر نباشیم و همه چیز.... آرام استببخشید کپی کردم silence is deep as eternity and gives consent 14 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده