رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

حسینی اونور داره به جد و اباد تی وی ضرغامی و ...... فحش میده، داداشاش اینور دارن تو تلویزیون نظام جولون میدن

 

واقعا هر چی سرمون میاد از حماقت خودمونه! ای ملت بدبخت ظاهر بین خرافاتی خنگ :icon_razz::icon_razz::icon_razz:

  • Like 20
لینک به دیدگاه

ارزو دارم که دیگه بهش فکر نکنم

ارزو دارم فراموشش کنم

ارزو دارم دلم براش تاپ تاپ نکنه

او هزاران ارزو که فقط ارزو هستش

به واقعیت تبدیل نمیشه..........

  • Like 9
لینک به دیدگاه

تا زنده ایم کسی روانمان را شاد نمیکنه ... اصلا کسی مارا نمیبنه چه برسه به روانمون ...تا میمیریم همه میگند روانش شاد ... مینویسند شادروان ... این کارو کنید روانش شاد شه ... بابااااااا من زنده ام تا زنده ام شادروانم کنید :w000:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

شواهد و قراین نشون میده بعضیا اصلا "هیچی " نیستن ولی به دلیل پاره ای مسایل شخصی یا احیانا شخصیتی لقب "مدیر نمونه " را باج گرفتن البته بین خودمون باشه ها ...

  • Like 12
لینک به دیدگاه

ای کسانی که مدال طلا میگیرید ما شما را بر بلند ترین سکوی قرار دادیم 1-تا نسیت به کسانی که برنز و نقره میگرند بالا تر باشید2- ولی بدانید و اگاه باشید که برای به گردن اویختن مدال باید بیشتر خم شوید پس همانا فروتنی پیشه کنید تا رستگار شوید3 - .

 

سوره المپیک ایه اول تا سوم

  • Like 14
لینک به دیدگاه

چند روزه فهمیدم هیچ خوابی شیرین تر و لذت بخشتر و عمیق تر و دلچسب تر از خواب بعد از پیاده روی مخصوصا صبحگاهیش نیست:w02:

 

 

اگه شبها بد میخوابید و مشکل خواب راحت دارید حتما سعی کنید در طول روز پیاده روی بالای یک ساعت داشته باشید تضمین میکنم خوابی آروم نصیبتون بشه:a030:

  • Like 16
لینک به دیدگاه

آدما برده عادتند ....

همون طور که به خوشی عادت می کنن به ناخوشی هم ، به بودن و نبودن ها هم ، به داشتن و نداشتن ها هم ، به دیدن و ندیدن ها هم ........

صدای اعتراض، اشک و آه، شور و نوا همه مال اوله راهه اما وقتی عادت کردی به همون هم تن می دی ، مسکوت می مونی و این بی تحرکی به گنداب تبدیلت می کنه :hanghead:

یادت باشه که اساس و پایه هر چیزی که توی زندگیته از همین یه کلمه ساده است:

"عادت"

  • Like 16
لینک به دیدگاه

:sorry:

 

امروز سر یه موضع مسخره با مامانم بحث کردم.....موضوعی که اصلا توش دخالتی نداشت......با یه لحن بد و صدای بلند صحبت کردم......:5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

بعدشم یه کاری پیش اومد و زدم بیرون از خونه.......وقتی برگشتم توی ساختمون بوی شله زرد میومد....خیلی دلم خواست.....به مامانم گفتم که تو ساختمون بوی شله زرد میاد....:babygirl:

 

بعدشم رفتم خوابیدم......وقتی بیدار شدم اذان گفته بود......دیدم یه کاسه شله زرد وسط سفره است.....به مامانم گفتم طبقه اولیه آورد...؟

 

گفت نه....طبقه سوم.....فهمیدم خودشو میگه.....گفت اینو برات پختم که بلند تر سرم داد بزنی.......:sad0:

 

 

من توی اون لحظه داغون شدم.....داغووووووووووووون:ws44:

 

 

 

 

مامانی جونم.......عاشقتم.......خیلی برام عزیزی:icon_gol:

 

 

تورو خدا منو ببخش:sad0:

  • Like 17
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...