pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۱ یه دوست دختر هم نداریم بزنه تو سرمون بگه پاشو برو پا درس ت درس بخون امتحان ها نزدیکه 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۱ یه وقتا میزنیم به سیم آخر . . . جرات می خواد زدن به سیم آخر . . . حداقلش اینکه یه جوری خودتو تخلیه می کنی و دیگه مجبور نیستی خودتو خوب نشون بدی . . . دلم گرفت وقتی رفتم پروف مهلا 15 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۱ ابرها می بارند.... اما انسانها عاشق ستاره ها میشوند! این اوج نامردی است آن همه اشک را به چشمکی فروختن 8 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۱ سر به هواست می دونم،آشِ کشکِ خاله است می دونم،دوزاریش کجه می دونم،دل نازک هست می دونم،دَمدمیه می دونم،زود سرخ و سفید می شه می دونم،چشم دیدن دوستام رو نداره می دونم،پشت چشم نازک می کنه در حدِ خون! و..... بعد گفت بهم راستی اون چقد من رو می شناسه؟! پ.ن:خودخوری بدترین احساس دنیاست،نه،یکی از بدترین احساس دنیاست هی ناخوناش رو می خوره 4 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۱ همین الان یکی از دوستامو توی این انجمن از دست دادم خیلی دوسش دارم ولی...... کاشکی میفهمید توی دلم چی میگذره 7 لینک به دیدگاه
>>> محمــــد < 378 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۱ گاهنوشته ای از جنس موفقیت.... آیا شما هم جزء اون دسته از افرادی هستید که به قانون جذب (Law of attraction) اعتقاد ندارن و اون رو یک موضوع خرافاتی میدونن؟ آیا شما هم به این موضوع که همه چیز از تخیل شروع میشه اعتقادی ندارید و این مسائل رو مختص افراد رویاباف میدونید و همه چیز رو در دنیای مادی و قابل لمس جستجو میکنید؟؟ آیا هنوز به این موضوع ایمان ندارید که مهم نیست هدف شما چقدر بزرگ باشه ! بلکه در این دنیا اصلا بزرگی و کوچکی هدفها مطرح نیست ، یعنی در حقیقت این اهداف نیستن که کوچیک هستن یا بزرگ، بلکه این ادمها هستن که خودشون رو در برابر هدفی حقیر میدونن یا اینکه خودشون رو لایق اون میدونن... آیا هنوز به این موضوع ایمان ندارید که خواسته ها تا زمانی که روی کاغذ بصورت واضح و روشن ثبت نشه ،عملا هیچ گامی جهت اجرایی شدن اون برنداشتید! وووو شاهد مدعا برای پیدا کردن جواب این سوالات زیاد دارم ، امااینجا یک نمونه جالب ایرانی اوردم که با فرهنگ و دین ما بیشتر همخوانی داره... ------------------------------------------------ این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه طلبه ای در مدرسه مروی تهران بود و از آن طلبه های فقیر بود. آن قدر فقیر بود که شب ها می رفت دور و بر حجره های طلبه ها می گشت و از توی باقیمانده غذاهای آن ها چیزی برای خوردن پیدا می کرد. یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد. نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان "نامه ای به خدا" نگهداری می شود. مضمون این نامه : نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ می گوید، مسجد خانه ی خداست. پس بهتره بگذارمش توی مسجد. می رود به مسجد امام در بازار تهران (مسجد شاه آن زمان) نامه را در مسجد در یک سوراخ قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه! او نامه را پنجشنبه در مسجد می ذاره. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره. کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته، از آن جا که به قول پروین اعتصامی: "نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست" ناگهان به اذن خدا یک باد تندی شروع به وزیدن می کنه نامه ی نظرعلی را روی پای ناصرالدین شاه می اندازه. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند، دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید: نامه ای که برای خدا نوشته بودند، ایشان به ما حواله فرمودند. پس ما باید انجامش دهیم و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود! ------------------------------------------------ شاید نظر علی اون زمان از قدرت واقعی کلمات و نوشته هاش بی اطلاع بود، ولی ایمان او به قدرتی که قراره این خواسته ها رو براورده کنه و جدیتی که در مطرح کردن خواسته هاش داشت کافی بود تا او به خواسته هاش در کوتاهترین زمان ممکن برسه! قطعا سطح زندگی کنونی ما از سطح زندگی فقیرانه نظر علی خیلی بالاتر هست ، ولی چند نفر از ما در این وضع بهتر جسارت مطرح کردن چنین خواسته های بلند پروازانه و ایمان داشتن جهت رسیدن به اونها رو داریم؟؟ قطعا تفاوت بین انسانهای معمولی و انسانهای موفق از همین دو واژه جسارت و ایمان ناشی میشه! تا حالا به این موضوع دقت کردین که تمام چیزهای اطراف ما زمانی جزء رویاهای ما بوده ، گوشی موبایلی که داریم ، لپ تاپی که داریم، اتومبیلی که سوار میشیم ، دانشگاه ، همسر وووو ! پس کافیه ایمان داشته باشیم به همون شکلی که اونها محقق شدن و الان برامون خیلی عادی هستن، بقیه خواسته های ما هم قابل دست یافتن هست.. به امید موفقیت همه محمد. [FLASH=width=240 heigh=44] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/FLASH] 12 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۱ لامصب از سگ وفادار تره این تنهایی!!! تنهاش که میذاری میری تو جمع کلی میگی میخندی بعد که از همه جدا شدی از کنج تاریکی میاد بیرون وا میسه بغل دستت دست گرمشو میذاره رو شونت بر میگرده در گوشت میگه خوبی رفیق؟ بازم خودممو خودت...:banel_smiley_4: 9 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۱ امروز تو را دیدم لابد فکر میکنید بقیه اش باید بگم: امروز ....کنار تو خوشبخت ترین بودم در پیش غم دنیا سر سخت ترین بودم امروز ....کنار تو من غرق در این رویا: ای کاش که می شد کاش هرگز نرسد فردا... ولی نه! امروز تو را دیدم امروز .... کنار تو من تنها ترین تنها بودم امروز ... کنار تو تو بودی و او و من بودم و من... که کی میرسد فردا! 4 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ [h=6]قیمتت رو " نیت و عملت " مشخص میکنه؛ کربنی که بتونه سیاه کنه و بسوزونه، ذغال، و کربنی که نور رو بتابونه و بدرخشه، الماسه ؛ بله قیمت گذاری آدمها بر روی خودشون و به دست خودشونه ...[/h] 3 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ وقتی جیبت و حساب بانکیت داره خالی میشه و کاری هم نداری باید چکارکنی ؟ اینها اصلا مهم نیست ولی هنوز ایندقر دارم که بتونم تیپمو ست کنم در حد وسقم ... و با عزیزترین دوستم برم بیرون و درکنارش خوش باشم.. یک ماه گذشته یه دلخوری الکی باعث شد بیشتر قدرشو بدونم هردومون مقصر بودیم و به شیوه خودمون حلش کردیم..:5c6ipag2mnshmsf5ju3 اشکال نداره که دل نداریم .. احساس نداریم .. نازکشیدن بلد نیستیم .. وقتی عصبانی هستیم از هم دوری میکنیم تا آروم بشیم.. یه جاهایی باید کوتاه اومد آقاجون توی بخت و اقبال من اینجوری نوشته نشده که رمانتیک زندگی کنم .. چکارکنم خودمو بکشم؟ نه عمرا ... اومدیم نمردم حوصله بیمارستان رو ندارم خدایش پس زندگی میکنم و از همین کنارهم بودن لذت میبرم.. دیگه تحمل ندارم با خودم حرف بزنم....... چشم هرآنکس نمیتونه این شادی رو برای کسی بخواد کورشه .. والله دوستت دارم عزیزم ، تنها کسی که حاضرم همه قرارهامو کنسل کنم برات .. همه رو بپیچونم برای بودن درکنارت لااقل تو قدرمو بدون 2 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ [h=6]وصیت نامه یه پنگوئن به پسرش: پسرم من این رو در حال فرار از دست یه شیر دریایی مینویسم. فقط این رو بدون: اگه طبیعت تو رو انداخته وسط قطب جنوب، و هم زمان خشتکت رو تا این حد پایین قرار داده که نتونی بدوی، و تنها وسیله ی دفاعیت رو دوتا بال قرار داده که روی هم مساحتشون اندازه یه دمپایی نمیشه، بدون که طبیعت میخواد چیزی رو بهت بگه...... میخواد اینو بگه که تو فقط یه منبع غذایی هستی!.... . . . . . حکایت ماست [/h] 13 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ و چه زیبا گفت: رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند به پای هرز علفهای باغ کال پرست ... 13 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ [h=6]مشکل من با کافرانی نیست ؛ که همه را به کیش خود می پندارند ... بلکه با مومنانی است که همه را به کیش خود وادار میدارند ... !!![/h] 15 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ [h=6]خدايا وقتى به من بخشيدى و از من گرفتى اين را به من فهماندى كه معادله ى زندگى نه غصه خوردن براى نداشته هاست نه شاد بودن براى داشته ها...[/h] 8 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ [h=6]"مـرد" اون نيست كه از صـدای نعـره ش "ديوار" بلرزه . . . "مرد" اونه كه از صداي نفس كشيدنش "قلبت" بلرزه . . .[/h] 12 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ [h=6]به سلامتیه اونیکه میتونست ازت انتقام بگیره میتونست تو جمع خرابت کنه میتونست اشکت رو در بیاره ، میتونست ولی دلش نتونست[/h] 14 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ ذرّهاي ازعقل و هوش ار با من است اين چه سودا و پريشان گفتن است نه گناه ، او راست ، كه عقلم ببـرد؟ عقلِ جمله عاقلان ، پيشَش بِمرد ؟ بــار ديگــر آمــدم ديــــوانه وار رَو رَو اي جان ، زود زنجيري بيــار غيـــرآن زنجيـــرِ زلفِ دلبـــرم گــر دوصــد زنجيـر ، آري بَردَرَم ... لا ابالی شدیم رفت پی کارش 14 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ کـاش به خودمان قــول بدهیــم وقتی عاشق شویــم که ” آماده ایم “ نــه وقتی کــه ” تنهــائیـم"..... 14 لینک به دیدگاه
*Cloudy sky* 22513 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ خدایا من دیر زمانیست نشانی خانه ات را گم کرده ام... تا آن سوی خیابان را بلدم اما در میان کوچه های تنگ و پیچ در پیچ گم می شوم..... 9 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ خدایا هستی؟ کارت دارم یه لحظه فقط گوش کن ..تن و بدن و دل هرکسی که تن مارو لرزوند و میلرزونه همچنین بلرزون که هرچی خوشی از این کاربهش دست داده بالابیاره .. دیگه نمیتونم تحمل کنم... خودت میدونی چی دارم بهت میگم خودتو نزن باز به کوچه علی چپ ... کوچه شلوغه میترسم توش گم بشی نگرانتم پیدات دیگه نشه 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده