shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ کسی چه می داند شاید، این قدر همدیگر را دوست نمی داشتیم اگر از دور به تماشای روح هم نمی نشستیم . کسی چه می داند اگر آسمان ما را جدا نمی کرد شاید، این قدر به هم نزدیک نبودیم ! 7 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ پشت تمام خاطرات آمده و نیامده... بیا سوگند یادکنیم به نام احساس... به نام مهربانی... به نام عشق... بیا سوگند یاد کنیم که درخاطر یکدیگر همچون کوه بمانیم... ونگذاریم سرد و گرم لحظه ها... قهوه تلخمان کند برای یکدیگر! ... بیا سوگند یاد کنیم. 6 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ کاش می دانستی "جهانم" بدون تو "الف" ندارد. 6 لینک به دیدگاه
s.zarei 3090 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ میدانی فرق من و تو چیست؟ کوله بارت خالیست.. کوله بارم اما سنگین است... تو بیرنگی... پر رنگ ترینم اما من.. تو رفته ای..مدت مدیدیست. من هنوز ایستاده ام بر سر دو راهی عدل. چشمان مبهوتم، بر ردپای تو و سیاهی کوله بار گناهم به رخ، مانده است. میدانی زمستان می رود و روسیاهی به ذغال می ماند! بگذار این زمستان سر اید... 11 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ هـزار توی عجیبی دارد آغوشت گــم می شــوم بی محــابا ،در گوشـه کنـارش ! نــه نـه ! پیــدایـم نکن جای من خوب است ... . 10 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ تازگیا یه واقعیت رو فهمیدم : دو دوتا رو بچسبم بقیه اش همش توهمه 11 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ تو دنیای نت دو نفر بودن که ناتور دشت من شدن به سومی بدجور ایمان اورده بودم ولی دو هرگز سه نشد 10 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ ساعت 5:15 صب دارم فکر می کنم چه فرقی بین ادمی که تو هال رو کاناپه نشسته و داره هی پشت سرهم سیگار می کشه و به آینده نامعلومش فکر می کنه با ادمی که تو هال رو کاناپه نشسته و هی پشت سرهم داره تو نت می چرخه و به آینده نامعلومش فکر می کنه هس 18 لینک به دیدگاه
::: شیـــما ::: 6955 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ چ حس خوووبیه صبح بیدار بشی لباس بپوشیو آماده رفتن ب یونی بشی یهو وقتی داری درو باز میکنی ک بری ب سرت بزنه ک نری و بگیری تا لنگ ظهر بخوابی و بیدار شدی ببینی چن تا اس ام اس اومده ک استاد حضور غیاب نکرده خدایا این دلخوشیارو از من نگیر :4chsmu1: 18 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ با که باید گفت این حال عجیــــــب...! 8 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ همیشه با خودم فکر می کردم این تقدیر راسته یا دروغ؟ تا اینکه یه چیزایی واسم ثابتش کرد چقدر مو به تنم سیخ شد وقتی به این گفته فکر کردم که: خدایا وقتی سرنوشت منو از پیش نوشتی پس چه فرقی داره آرزو کردن یا نکردنم؟ و شاید جواب خدا این باشد که: شاید در تقدیرت نوشته ام؛ هر چه تو از ته دل آرزو کنی!! مواظب آرزوی صادقانه ته دلهایتان باشید 17 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ قلک بغض هایم را که بشکنم باز… ناز ترا خواهم خرید و یک بسته مداد رنگی و با هر رنگش باز… ناز ترا خواهم کشید 14 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ چقد سخته صبح زودددددددددد سر کلاس باشی و هی استاد یه متن بخونه برات که از 10 تا کلمه یه دونه کلمه فاصله رو به کار ببره 8 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ هيچي بدتر از اين نيست كه از يه دوست نارو بخوري ...خدايا من كه يه دوست ميخوام 11 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ تــــو کمــــان کشیــــده و در کمیــــن ....که زنی به تیــــرم و من غمیـــــن همه ی غــمم بود از همیــــــن......که خدا نکرده خطــــــــا کنی 10 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ امروز واقعا از اینکه در اینجا حضور دارم و وقتی که مدتها در اینجا گذارندم ابراز پشیمانی کردم... احساس میکنم یه خلاء باعث حضور من و خیلیهای دیگه در این فضا شده... این خلا چیست؟ دقیقا نمیدانم... ولی واقعا برای خودم نگران شدم... 20 لینک به دیدگاه
nazfar 8746 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ نمدونم چرا هر چند وقت یبار دلم برای این تاپیک تنگ میشه! حوصله هیچی ندارم... گاهی وقتا حس میکنم هرقدر حریص هم باشم که تنها نباشم اما بیشتر تنها تر میشم! واقعاً مسخرست که دختری به سن من حتی یه دونه دوست که بشه اسمشو بذاری دوست واقعاً،نداره! 20 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ چقد خوبه توی کلمه به کلمه ی کسی که داره باهات حرف میزنه ، بخونی و احساس کنی هیچ نگاهی به جنسیتت نداره ، اصلا براش مهم نیس که دختری و جنس مخالف ... فقط به چشم یه انسان داره نگاهت می کنه ... چقد آدم با این جور افراد احساس راحتی میکنه ... 16 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ دور برگردون یعنی...یک فرصت برایش تا ببیند با خود چند چند است... آنجا می بیند که اگر دو دوتایش...3 تا شد!...یا 5 تا!...برگرده کاری کنی بشه 4 تا... بعضی تو نخِ درست بودن قوانین ریاضی زندگی شون نیستن... و عجیب....دلشون لبریز از آرامشِ.... نه 8 شون می ره گرویِ 9 شون.....نه سه می زنن.... نه دوزاریشون کجِ....نه دوزاریشون دیر می افته.... کلا اهلِ چرتکه نیستن دیگه.... دوست دارم هم صحبتی با این آدما رو.... با اینکه تناقض دارن با من به قدر 180 درجه.... . . . تو هم دوزاریت دیر می افته...یا زود؟!... اهل چرتکه باشی یا نه....یک اشتراک داریم..اونم آدمکی مونِ.... بزار یک کاش هم بزاریم این آخر...که درد مشترک خیلیاست تو نوشته ها... کاش به اشتراکات نگاه می کردیم...تا تناقضات... 17 لینک به دیدگاه
shamim _ thr 505 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ انسان گاه در زندگی به نقطه ای می رسد كه نیــاز دارد به چیزی، خودش را سرگرم کند...! نقل قول از دوستم... حالا این روزا تو با چی داری سر خودتو گرم میکنی؟ 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده