shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ نمیدونم چه مرگیم شده کله خر شدم دیگه هیچی برام مهم نیست فقط خودش فقط خودم الان از همه زمانی دیگه ای راضی ترم که رفتم جلو و هیچ چیزی نتونست عقبم برونه باید بگم خدایا شکرت که وجودم مفیده این نشونه تا یه روزی بشنوم ازش 10 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ یه چند روزیه اس و پی ام ندادم به شخص خاصی میدونم مهم هم نیست براش دارم آدم میشم همونطوری که خودش میخواست... فقط غیرممکن غیرممکن است شاید یه روزی برات باز عزیز شدم من هستم مثل همیشه ولی درسکوت تا صدام نزنی نمیام دیگه به هیچ وجه شارژ نداره گوشیم دلمم نمیخواد شارژش کنم میخوام ببینم میتونم طاقت بیارم با 197 تومن شاید از سکوت خسته شده باشم پس اینقدر بمون تو سکوت تا فراموش شویم 14 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ خیلی از یخ کردن های ما از سرما نیست لحن بعضی ها زمستان است..!!! 12 لینک به دیدگاه
panisa 12132 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ پامیشن میرن میتینگ... نمیگن ما بچه شهرستانیا دلمون میخواد... هی ام حرفشو میزنن که دلمون آب شه... 19 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ بچه که بودیم پشت ایفون (اف اف )میگفتیم کیه ؟ یارو میگفت منم؟ بعد ما میگفتیم این منم کیه؟ یه بارم یکی گفت من نیستم ما نعره زدیم ... الان که فکرشو میکنم میبنم تقریبا همیشه درگیر این خودشناسی بودیم 16 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ یه بغضی هست که هی میاد هی میره! نمی دونم چی کار کنم! اصلا آروم نمی شم! هرچی می خوام خودمو شاد نشون بدم باز آخرش یادم میفته که چقدر ناراحتم! . فکر کنم دارم بزرگ می شم!!! آخه قبلنا وقتی ناراحت می شدم زود فراموش می کردم و تموم اما حالا ... من این بزرگ شدنو دوست ندارم هیچ کدوم از دوستام یادم نیستن!!!ا . . . چه پر توقع شدم من ... 15 لینک به دیدگاه
Navid Traxix 1581 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ [h=6]گاهی به خــــاک سپردنِ یک جسد ، از پاک کردنِ عکسایِ دو نفره با اون از هاردِ کامپیوترت ، آسون تره ... لـــعــــــــــــنت به خـــــــــــــــــاطـــرات ...[/h] 12 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ اگه جنگ بشه چیکار کنیم کدوم پناهگاه کجا آبرو داریم ؟ میگن همه ادما تو عمرشون یه بار جنگ رو تجربه می کنن ماکه کودکی مون تو جنگ گذشت نوجوونی مون تو ممنوعیت جوونی مون هم ......... عصری فیلم تایتانیک رو دوباره گذاشتم دیدم البته فقط قسمت غرق شدن کشتی رو دقیقا حس ادمی رو دارم که تو کشتی تایتانیکه و داره اخرین لحظات عمرشو طی می کنه کاش رز کشتی من بودم میدونم توام تو دلت میگی نه, کاش من رز کشتی باشم کاش خاورمیانه ای نبودم کاش .... 22 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ كم و بيش به اين نتيجه رسيدم كه بعضي ها را نميشه دوست نداشت راه نداره اصلا اينم معضليه در نوع خودش شبيه معضل خاورميانه 17 لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ در میان گونه گونه مرگ ها تلخ تر مرگی ست، مرگ برگ ها زان که در هنگامه ی اوج و هبوط تلخی مرگ ست با شرم سقوط وز دگر سو٬ خوش ترین مرگ جهان٬ -زانچه بینی٬ آشکارا و نهان- رو به بالا و ز پستی ها رها خوش ترین مرگی ست، مرگ شعله ها ... شفیعی کدکنی 15 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ هیچ وقت نفهمیدم چرا خیلی ها بهم گفتند لوس.... 18 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ دستم بدجوری درد میکنه، خوابم هم نمیاد، باید دردش رو تحمل کنم و وبگردی بکنم راه دیگه ای نیست 8 لینک به دیدگاه
DavOOd_TiTaN 10472 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ اینم شده کار هر روزمُ، بهخودم میگم که یه کوهمُ / اینچیزا که میبینم اثری نداره روم، حتی سره سوزنُ ولی حقیقت دقیقاً چیز دیگهست / منم از درشت تا ریزُ میگم 8 لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ وقتی ادم راهی واسه مطرح شدن نداره ... راه های مختلفی داره ... مثلا اینکه بشینه ناخون بزنه به هم مگه بقیه با هم دعواشون شه بهش میگن عقده .... چاره ای نیست ... درمون هم نداره از من به شما نصیحت جوابش سگ محلیه 11 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ اوايل دهه شصت نوجواني بيش نبودم، اما خوب به خاطردارم آن روزهايي را كه تنها شامپوي موجود، شامپوي خمره ايي زرد رنگ داروگر بود. تازه آن را هم بايد از مسجد محل تهيه مي كرديم و اگر شانس يارمان بود و از همان شامپو ها يك عدد صورتي رنگش كه رايحه سيب داشت گيرمان مي آمد حسابي کیف میکردیم. صف هاي طولاني در نيمه شب سرد زمستان براي 20 ليتر نفت، بگو مگو ها سر كپسول گاز كه با كاميون در محله ها توزيع مي شد، خالي كردن گازوئيل با ترس و لرز در نيمه هاي شب. روغن، برنج و پودر لباسشويي جيره بندي بود، نبود پتو در بازار خانواده تازه عروسان را براي تهيه جهيزيه به دردسر مي انداخت و پو شيدن كفش آديداس يك رويا بود. همه اينها بود، بمب هم بود و موشك و شهيد و ... اما كسي از قحطي صحبت نمي كرد! يادم هست با تما م فشارها وقتي وانتی براي جمع آوري كمك هاي مردمي وارد كوچه مي شد بسته هاي مواد غذايي، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازير بود. همسايه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهرباني بود، خب درد هم بود. امروز اما فروشگاه هاي مملو از اجناس لوكس خارجي در هر محله و گوشه كناري به چشم مي خورند و هرچه بخواهيد و نخواهيد در آنها هست. از انواع شكلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوي خارجي، لباس و لوازم آرايش تا موبايل و تبلت، داروهاي لاغري تا صندلي هاي ماساژور، نوشابه انرژي زا تا بستني با روكش طلا، رينگ اسپرت تا... و حال با تن هاي فربه، تكيه زده بر صندلي ها نرم اتومبيل هاي گرانقيمت از شنيدن كلمه قحطي به لرزه افتاده به سوي بازارها هجوم مي بريم. مبادا تي شرت بنتن گيرمان نيايد! برای خرید سکه و ارز حرص و ولع داریم ،مبادا زيتون مديترانه ايي ناياب شود! اشتهايمان براي مصرف، تجمل، پز دادن و له كردن ديگران سيري ناپذير شده است. ورشكسته شدن انتشارت، بي سوادي دانشجوهامان، بي سوادي استادها، عقب افتادگي در علم و فرهنگ و هنر، تعطيلي خانه سينما، بسته شدن مطبوعات و ... برايمان مهم نيست ولي از گران شدن ادكلن مورد علاقه مان سخت نگرانيم! ... مي شود كتابها نوشت... خلاصه اينكه اين روزها لبخند جايش را به پرخاش داده و مهرباني به خشم. هركس تنها به فكر خويش است به فكر تن خويش! قحطي امروز قحطي انسانيت است قحطي همدلي قحطي عشق نقل از وبلاگ 13 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ بضیا انقد نامحسوس میرن تو دل آدم که آدم تا به خودش میاد میبینه بدجوری جاخوش کردن اون تو !!!! 10 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ اشتباه من این بود .... هر جا رنجیدم ، لبخند زدم .... فکر کردند درد ندارد ، محکم تر زدند ... 15 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ دلم آغوش میخواهد... که نه زن باشد نه مرد... خدایا زمین نمی آیی ؟:4564: 10 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده