رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

یادش بخیر

وقتی بودی

نیازی به شمردن ستاره ها نبود

اصلا یادم نیست

ستاره ای بود یا نبود

هر چه بود شیرین بود

حتی بی خوابی بدون شمردن ستاره ها

لینک به دیدگاه

 

مــَـن نــگاه تـــو را شـعـر مے کـنـم!

تـــو شـعــر مـَــرا نـــگاه مے کنـے!

بـــازے عجیـبـی ست

شـعــر نـــگاهِ تــــو ،

روےِ قـــافیـــه هاےِ دلـــــــم مے نشینــد …

 

8tvglt57rf5vbh3dd7qu.jpg

لینک به دیدگاه

اینجـــ ـــا

 

پای "

دلـــــ ـی

" در میان است!

 

 

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

 

حمـاقـت کـه شاخ و دم نــدارد!

 

حمـاقـت یـعنـﮯ مـن کـه

 

اینقــدر میــروم تـا تـو دلتنـگ ِ مـن شـوﮮ!

 

خـبری از دل تنـگـﮯ ِ تـو نمـی شود!

 

برمیگردم چـون

 

دلـتنـگـت مــی شــوم!!!

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

 

گـل یا پــوچ؟

 

دستتــــــ را باز نکن، حســم را تباه مکــن

 

بگذار فقط تصــــــور کنم ..

 

که در دستانتــــ

 

برایـــم کمی عشق پنهـــان است ..

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

هیچوقت فکر نمیکردم به جرم عاشقی اینگونه مجازات شوم دیگر کسی به سراغم نخواهد آمد قلبم شتابان میزتد شمارش معکوس برای انفجار در سینه ام و من تنهایی خود را در آغوش میکشم.. تنها مانده ام

زل زدم ، خیره شدم ، پلک زدم ، محو شدم

یک نفر عشق مرا در دلش آغاز نکرد...

 

Www.MyPix_.Ir503.jpg

لینک به دیدگاه

 

تــوی ویتـــریــن زنــــــ ــدگی به عــروســکـــی نــگاه نکن کـــه...

 

مــــال تــــــو نـــیســـتــــــ، چــــــــون...

 

اون فقـــط وســـوســــه*اتـــ میکنـــه تــــا اونــی رو که داری از دستــــ بــــــدی . . .

 

 

Buckleberry.jpg

لینک به دیدگاه

رفــــــت!

 

پر کشیــــــــد!

روحــــــــــش طاقــــــت ایـــــــن دنیـــــــــا را نـــداشتـــــ!

دنــــــیا برایــــــش قفــس بود....

قفســــــــــی تنـــــگ..!!

ســـــردش استــــ !!!

امشــــــب مهمــــــــــان خــــــــــــاک ســــرد اســــت!!!

پــــــــرواز کرد!!

خوشــــا بهــــ حــــالشــــــ....

اما مـــــن چــــه کنمـــــــ بــــا ایـــــن همهــ دلـــــتنگـــــــــــی؟؟؟؟

 

 

 

1325173078_73-alone.jpg

لینک به دیدگاه

و اشک...

 

و خاطراتی مبهم از گذشته

 

و احساسی که ماند در کوچه های خیس سادگی ام

 

فرصت با تو بودن توهمی شیرین بود

 

خواب کودکانه ی من

 

و تو ماندی در خاطرم

 

بی آنکه تو را ..!!!

 

چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...

 

بعد از این همه عبورِ کبود،

 

قول میدهم دیگر قدر خلوتهایم را بدانم...

 

17388427145083631970.jpg

لینک به دیدگاه

امشب ای اشک شب از نیمه گذشت

در این خانه ویرانه کسی هیچ نکوفت

عکس مهتاب در این حوض نبود

شمع دل خسته شد و هیچ نسوخت

رنگ شب پیچک هر جا شده است گرگ

شب برلب حوض آمده است

ماهی از ترس در این حال گریست

در حیاط دلم انگار خزان آمده است

خاطرات من گم گشته دراندیشه باد

همچو برگ از دل شب می ریزند

ناله ها در پی هر خا طره ای

در گلو می شکنند باز به پا می خیزند

ابر تنهایی من هیچ نداشت

آتش یاد تو خاموش کند

دل من هم نتوانست که در خاطره ها

یاد چشمان تورا باز فراموش کند

خانه در چنگ شب افتاده اسیر

قلب من پر شده از خاطره ها

چشمم از خون دلم لبریز است

روحم انگار رها میشود از پنجره ها

آسمان دل من می بارد

باز من ماندم و هر نیمه ی شب

لینک به دیدگاه

حرفامو میشنوی از لابلای شعر اینجوری بهتره

اما بدون هنوز شبهام بدون اشک محال بگذره

بودی کنار من اما چه سوت و کور من بودمو خودم

با این همه ولی از گوشه گیریات خسته نمیشدم

تو با خودم که هیچ با سایه ی منم حرفی نمیزدی

با این همه ولی به شب نشینی دلم خوش اومدی

از چی برات بگم وقتی نگفته هام با من عجین شده

حس میکنم دلم غمگین ترین دله روی زمین شده

روزا که میگذرن اما محاله که حسم عوض بشه

آخه هر شب یه ذره شعر روح خرابمو سمت تو میکشه

امشب قراره که با خاطرات تو بازم بشینمو باز دردو دل کنم

با کاغذای شعر صبحو ببینمو غرق خودم بشم

با قطره های اشک رو کاغذای خیس

این بیت آخره اما همیشه شعر پایان قصه نیس

boy_alone_by_grimsshadow666-d32wwxo.jpg

لینک به دیدگاه

تو بگو

با این فاصله

چگونه دستانم

برای دستهای تو ترانه می تواند بخواند؟

آواز نهفته در سینه ام

 

کجا به گوش تو می رسد؟!

تمام بوسه هایم را به باد می سپارم

تا به تو برساند

حالا دیدی باد از من خوشبختر است...

لینک به دیدگاه

دلــ ـتنـگ کهـ میــ ـشـوم دیـــگـر انتــظـار معــنا نــدارد!

 

 

یکـــ نـگـاه کـمـی نامــ ـهـربـ ـان،

 

 

یکــ واژهـ ی کمــی دور از انتـ ــظار،

 

 

یکـــ لحـظـهـ فـ ــاصــله...

 

 

میــ شـکـنـد بغــضــــ ــ م را...

لینک به دیدگاه

آنروز ..

 

تازه فهمیدم ..

 

در چه بلندایی آشیانه داشتم...

 

وقتی از چشمهایت افتادم...

 

هنوز دست و پای دلم درد می کند ..

 

چقدر شکستن سخت است ...

 

وقتی تو داری نگاه می کنی

 

لینک به دیدگاه

درسته که یه روزی فراموش می کنی و یه روز دیگه فراموش می شی ولی اینو بدون

 

فراموش شدگان هرگز فراموش کنندگان را فراموش نمی کنند

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

همیشه باید یک کسی باشد که معنی سه نقطههای انتهای جملههایت را بفهمد ...

 

همیشه باید کسی باشد تا بغضهایت را قبل از لرزیدن چانهات بفهمد ...

 

باید کسی باشد که وقتی صدایت لرزید بفهمد ...

 

که اگر سکوت کردی، بفهمد ...باید کسی باشد که اگر بهانهگیر شدی بفهمد .....

 

باید کسی باشد که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن نبودن بفهمد ...

 

بفهمد که درد داری ...

 

که زندگی درد دارد ...

 

بفهمد که دلگیری ...

 

بفهمد که دلت برای چیزهای کوچک تنگ شده ...

 

بفهمد که دلت برای راه رفتن ، برای دویدن ، تنگ شده .

لینک به دیدگاه

وقتی که دل دست‌هایم

تنگ می‌شود برای انگشتان کوچکت

آن‌ها را می‌گذارم برابر خورشید

تا با ترکیبی از کسوف و گرما

دوری‌ ات را معنا کنم!‏

مصطفی مستور

لینک به دیدگاه

دیدی که سخــــت نیســـــت

 

تنها بدون مــــــــــن ؟!!

 

دیدی صبح می شود

 

شب ها بدون مـــــــــن !!

 

این نبض زندگی بــــــــی وقفه می زند…

 

فرقی نمی کند

 

با مــــــن …بدون مــــــن…

 

دیــــــروز گر چه ســـــــخت

 

امروزم هم گذشت …!!!

 

طوری نمی شود

 

فردا بدون مــــــن !!!…

لینک به دیدگاه

کاش می شد که پریشان تو باشم

یا نباشم یا از آن تو باشم

تو چنان ابر طربناک بباری

من همه تشنه ی باران تو باشم

در افقهای تماشای نگاهت

سبزی باغ و بهاران تو باشم

تا در آیی و گلی را بگزینی

من همان غنچه ی خندان تو باشم

چون که فردا شد و خورشید کدر شد

من هم از جمله شهیدان تو باشم

تا نفس هست و قفس هست، الهی

من شوریده غزل خوان تو باشم

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...