رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

هر لحظه عاشق بودن سخته

هر لحظه یاد چشمات افتادن سخته

هر لحظه سوختن و ساختن سخته

هر لحظه بی تو بودن سخته

هر لحظه به یادت بودن سخته

هر لحظه عشقتو خوندن سخته

هر لحظه عکست رو بوسیدن سخته

هر لحظه تصور آغوشت سخته

اما من این سختی رو خیلی دوست دارم چون تو رو نداشتن خیلی

سخت تره..........

:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

سفر هميشه قصه رفتن و دلتنگيه

به من نگو جدايي هم قسمتي از زندگيه

هميشه يک نفر ميره آدم و تنها مي ذاره

ميره يه دنيا خاطره پشت سرش جا مي ذاره

هميشه يک دل غريب يه گوشه تنها مي مونه

يکي مسافر و يکي اين وره دنيا مي مونه

  • Like 4
لینک به دیدگاه

دفتری بود که گاهی من و تو

می نوشتیم در آن

از غم و شادی و رویاهامان

از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم

من نوشتم از تو:

که اگر با تو قرارم باشد

تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد

که اگر دل به دلم بسپاری

و اگر همسفر من گردی

من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال

تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!

تو نوشتی از من:

من که تنها بودم با تو شاعر گشتم

با تو گریه کردم

با تو خندیدم و رفتم تا عشق

نازنیم ای یار

من نوشتم هر بار

با تو خوشبخترین انسانم...

ولی افسوس

مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!

  • Like 4
لینک به دیدگاه

بـــعــضــی خـــاطـــراتــــ

 

مــــثل مـــیـــنـهــای عـــمـــل نــکـــرده تـــوی روحــــتــــ کـــاشـــــته شـــده انـــد!…

 

بــــا یــــک حــــرفــــ مــــی تـــرکـــانـــنـــدتــــ...!!!

 

  • Like 4
لینک به دیدگاه

این منم!

که نفس های آخرم را میکش....

نه!

میچشم!

مزه مزه میکنم....

با نوک زبانم!

این نفس های آخر چه قدر تلخ است...

کمی به شوری میزند....

تهش می توانم ترشی اش را حس کنم اما...

شیرین نیست!

......

..

.

.

همین!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

امشب گوشه ای برایت می نویسم ... کاش به دستت برسد ...!

یک روز ... یک نفر ... آمد ...

عاشقم کرد ... تمامم کرد ...

اما نماند ... رفت ... و تمام مرا با خودش برد ...

شاید ... شاید از اول هم به قصد ماندن نیامده بود ... شاید ...!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

من مانده ام و یک برگه سفید!!!

یک دنیا حرف نا گفتنی!!!

و یک بغل تنهایی و دلتنگی...

درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود!!!

در این سکوت بغض آلود

قطره کوچکی هوس سرسره بازی می کند!

و برگ سفیدم

عاشقانه قطره را به آغوش می کشد!

عشق تو نوشتنی نیست...

در برگه ام , کنار آن قطره

یک قلب کوچک می کشم !

و , وقت تمام است!!!

برگه ها بالا...:sigh:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

پشت این نقاب خنده!

 

پشت این نگاه شاد...

 

چهره ی خموش دیگری است...

 

که سالهای سال..

 

.در سکوت و انزوای محض!

 

بی امید بی امید زیسته!

 

پشت این نقاب خنده...

 

هر زمان،به هر بهانه!

با تمام قلب خود گریستم!!!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

"من" مواظب "خودم" هستم...."خودم" مواظب "من" هست!

بدجوری به سمت "خودم" کشیده میشم "من"ی که گم شده بودم!

دیگه داشت فراموشم میشد که هستم!

انقدر دلواپس شدم واسه "تو" و "او" که تو تمام این مدت خلوت و تنهاییم یادم نبود یه کم یاد خودم باشم!

وااااااااااااااای!

چه حس خوبیه!

حالا خودمو دوست دارم علی رغم همیشه!

من شادم و شاد زندگی میکنم آرامش مال منه!

و نه"تو" و نه هیچ کس دیگه ای نمیتونه اونو بهم بزنه تا "من" نخوام!

خدا رو شکر واسه این لحظه که عاشقانه خودمو دوست دارم!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

در این دنیا کسی همراه من نیست

 

کسی دنبال اشک و آه من نیست

 

رفیقم گرچه میگوید که هستم

 

نمیدانم چرا جان خواه من نیست

  • Like 4
لینک به دیدگاه

کبوتر با کبوتر ... من ...با تو

 

صدای پر خروش ِ ... من ...با تو

 

772px-King_pigeons.jpg

 

 

 

همه ناکام گشتتند زین خیانت

 

جدایی ِ میان ِ ... من ... با تو

  • Like 4
لینک به دیدگاه

چه فرقی می کند پائیز یا بهارـ

وقتی آنها باشند و تو نباشی

چه تفاوتی دارد شنبه و جمعه وقتی هفت روز هفته به انتظار برود؟

مهم این است که لحظه ها می روند و تو نمی آیی؟...:icon_pf (34):

  • Like 3
لینک به دیدگاه

من همون دیوونه ام که هیچوقت عوض نمیشه...

همونی که همه باهاش خوشحالن اما کسی باهاش نمیمونه...

همونی که مواظبه کسی ناراحت نشه اما همه ناراحتش میکنن...

همونی که تکیه گاه خوبیه اما واسش تکیه گاهی نیست...

همون ..................... !!!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

و باز هم دلتنگی...

حتی دیگر نمیتوانم پنهانش کنم

دورترها این کار را میکردم

افسوس...

افسوس که دلتنگیهایم هم دلتنگ شده اند!:sad0:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

دست ها بالا بود

هر کس سهم خودش را طلبید

سهم هر کس که رسید داغ تر از دل ما بود

نوبت من که رسید

سهم من یخ زده بود

سهم من چیست مگر

یک پاسخ

پاسخ یک حسرت

سهم من کوچک بود

قد انگشتانم

عمق آن وسعت داشت

وسعتی تا ته دلتنگی ها

شاید از وسعت آن بود که بی پاسخ ماند

 

 

 

 

 

 

 

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...