رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

زندگي دفتري از خاطرهاست

يك نفر در دل شب

يك نفر در دل خاك

يك نفر همدم خوشبختي هاست

يك نفر همسفر سختي هاست

چشم تا باز كنيم عمرمان مي گذرد

ما همه همسفريم

لینک به دیدگاه

روزگاری

کوه ها را به هم وصل می کردی

آدم ها را

قلب ها را

اما حالا...

آه ای پل شکسته!

حالا دیگر

فقط ابرها می توانند

از روی تو بگذرند!

 

رسول یونان

لینک به دیدگاه

دير شده نازنين

 

پرستوها رفته‌اند

 

و ديگر

 

براي هيچ كس دلتنگ نمي ‌شوم

 

دلتنگي نيست

 

تنگ ‌دلي ‌ست

 

اين كه غربال مي‌ كند

 

همه‌ مان را اين‌ روزها

لینک به دیدگاه

زندگي چيدن سيبي است که بايد چيد و رفت

 

زندگي تکرار پاييز است که بايد ديد و رفت

 

زندگي رودي است جاري هر که آمد

 

کوزه اي شادمان پر کرد و مشتي آب نوشيد و رفت

 

قاصدک اين کولي خانه بدوش روزگار

 

کوچه گرديهاي خود را زندگي ناميد و رفت...

لینک به دیدگاه

منزل خداست؟

 

این منم مزاحمی که آشناست

 

هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است

 

ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست

 

شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است

 

به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟

 

الو

 

دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد

 

خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟

 

چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر

 

صدای من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟

 

اگر اجازه می دهی برایت درد دل کنم

 

شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست

 

دل مرا بخوان به سوی خود تا که سبک شوم

 

پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست

 

الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم

 

دوباره زنگ می زنم ، دوباره ، تا خدا خداست

 

دوباره ...

 

... تا خدا خداست

لینک به دیدگاه

میخواهم بمانم تنها

و دق کنم

در تنهایی ِ این چار دیواری..

و نفرین کنم

کسی را که تلفن همراه را آفرید!

که هر وقت

دلم برای صدایت تنگ میشود ٬

در دسترس نباشی

و هر وقت

به لحظه ی دیدارت محتاجم ٬

خاموشش کنی!

 

میخواهم برای همیشه

خاموش شوم...

یا

بروم جایی که

هیچ مشترکی

صدای بوق ِ آزادم را نشنود!

 

در دسترس نباشم ٬ همین

لینک به دیدگاه

ما نه خط هاي موازي بوديم

نه متقاطع

من و تو

فقط دو خط بي ريا بوديم

دو خط کم رنگ

شايد پر رنگ ...

 

خط هاي تو

هميشه خط هاي بي رنگ مرا

انتظار مي کشيد ...

 

و خط هاي ناموزون من

هميشه خط هاي عاشقانه تو را

انکار مي کرد !

لینک به دیدگاه

گیرم که بوسیدی ام

 

دوست هم داشتی ام

 

مگر آرزوهای من تمام می شود ؟

 

شاید به سرم زد

 

آرزو کنم رهایم کنی !

 

من دم دمی ام

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...