رفتن به مطلب

دوست داريد صاحب چه تعداد فرزند باشيد؟


mohsen 88

شما دوست داريد چه تعداد فرزند داشته باشيد؟  

117 کاربر تاکنون رای داده است

  1. 1. شما دوست داريد چه تعداد فرزند داشته باشيد؟

    • 21
    • 46
    • 18
    • 14
    • 18


ارسال های توصیه شده

من بچه ها را دوست دارم.

ولی هرگز بچه دار نمیشم.

چون اعتقاد دارم اگر کسی بچه دار شد.باید دیگه زندگیش و خوشی های خودش را فراموش کنه و خودش را فدای فرزندش کنه.

من هم سری که درد نمیکنه را دستمال نمیبندم

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 253
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

من بچه ها را دوست دارم.

ولی هرگز بچه دار نمیشم.

چون اعتقاد دارم اگر کسی بچه دار شد.باید دیگه زندگیش و خوشی های خودش را فراموش کنه و خودش را فدای فرزندش کنه.

من هم سری که درد نمیکنه را دستمال نمیبندم

اشتباه ميكني داني جان....قسمت اعظم خوشي تو در آينده بازي با بچه ميشه...با ديدن بچه و خنده هاش همه قسطها و قرضها و اجاره خونه و ...هر چي كه ممكنه اذيتت كنه فراموش ميكني:gol cheshmak:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

بچه خیلی خوبه ولی در حد نیم ساعت

 

من نمیدونم شما ها که تعداد بچه بیش از یکی رو علامت زدید به زاییدنشم فکر کردید اخه :w00:

 

 

 

 

من یک دندان عقل کشیدم جونم در اومده،وای به روزی که بخوام بچه بزام !!!!

یعنی شما اینقدر جنتلمنی که این مسئولیت رو هم به عهده گرفتی:ws3:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

تا اینجا میشه یه جمع بندی کرد ...

دلایلی که بر روی تعداد فرزندان موثر هست شامل موارد زیر میشود:

توانایی مالی

توانایی جسمی و روحی

توانایی تربیت صحیح

توانایی مدیریت زندگی

میزان خودخواهی

وقت و حوصله

اگر کم ، اضافه یا اشتباه گفتم شما اصلاحش کنید ... :icon_gol:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
باهاس یجورایی گندی که بابا مامانامون زدنو جبران کنیم....فقط یکی...جنسیتشم مهم نیست....فقط سالم باشه!:banel_smiley_4:

اخه یکی خیلی نامردیه...

 

مشکل ما امکانات ناکافی و متمرکزه...

می تونیم با حل این مشکلات بچه هامون از تنهایی دربیاریم...

  • Like 2
لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان
اينو هستم سنگين:icon_gol:

 

من نمیدونم...کسانی که گزینه ی 2 تارو زدن،به شرایط کنونی....اینهمه بیکاری و کمبود فضا راضی هستن که می خوان آینده ی بچه هاشون عین خودشون بشه؟!:banel_smiley_4:

لینک به دیدگاه
یعنی چی؟:ws52:

منظورم اينه كه با نظر امين موافقم....يعني يه دونه به خاطر تعديل جمعيتي كه در اثر ندونم كاري پدرا و مادرامون گريبانگيرمون شده:icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
من نمیدونم...کسانی که گزینه ی 2 تارو زدن،به شرایط کنونی....اینهمه بیکاری و کمبود فضا راضی هستن که می خوان آینده ی بچه هاشون عین خودشون بشه؟!:banel_smiley_4:

اما در عوض بچه هاتون مثل من حسرت به دل خواهر برادر نمی مونن...:ws44:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان
اخه یکی خیلی نامردیه...

 

مشکل ما امکانات ناکافی و متمرکزه...

می تونیم با حل این مشکلات بچه هامون از تنهایی دربیاریم...

 

از چه لحاظ؟

من که بطور مثال قراره 30 میلیون برای برزگ کردن بچه هام خرج کنم....به نظر شما اون 30 میلیون به یکی برسه بهتره یا 4 تا؟!

از لحاظ عاطفی کاملاً تامین میشه....از لحاظ رفاهی هم همینطور...

شغلش آمادست....جاش تو دانشگاه آمادست...

ما الان نسبت به مناطق غیر خشکیمون جمعیت خیلی زیاد داریم....بالا سریامون که شعورشون نمیرسه....ما چطور؟

نمیتونیم خودمون جمعیتمونو کنترل کنیم؟:ws38:

مثال همین یارانه هارو بزنیم....الان یک خانواده ی 3 نفره میگره 240 تومن....اگر جمعیت ایران نصف میبود،این مقدار میرسید به 480 تومن!

حالا از بحث شلوغی معابرو کمبود جاده ها و کمبود حق بیمه و صف های طولانی و اتوبوس های پر بگذریم....

 

یک مثال دیگه هم بزنم در اینباره...زیاد بودن جمعیت یک مملکت عین اینه که شما یک خانواده ی 2 نفری داری...ولی هربار میری پرتقال بگیری،2 صندوق میخری که ارزون در بیاد!

اما نه تنها خیلیاش خراب در میاد....بلکه بعد از مدتی پرتقالها شروع به گند زدن میکنن....این حکایت جوونای امروز ماست!

لینک به دیدگاه

البته از يه منظر ديگه بچه بيشتر باعث ميشه پدر و مادر تو سن بالا احساس افسردگي نداشته باشن...خودمو مثال ميزنم...خونواده پرجمعيتي داريم....با اينكه هر روز حداقل دو تا از برادرا و خواهرامون به پدر و مادرمون سر ميزنيم اما بازم احساس تنهايي ميكنن.دوستي داشتم كه 3 تا برادر بودن.وقتي آخريشون كه دوست خودمم بود ازدواج كرده بود مادرش تا مدتها گوشه گير شده بو.د...با اينكه سن زيادي نداشت به شدت احساس پيري ميكرد...اما بچه زياد مانع قوت گرفتن اين حس ميشه...

اما به قول امين با اين گندي كه پدرا و مادرامون زدن بايد به همون يه بچه قناعت كرد.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان
اما در عوض بچه هاتون مثل من حسرت به دل خواهر برادر نمی مونن...:ws44:

 

مشکلات داشتن خواهر برادر مخصوصا برادر نداشتی که حسرتشو می خوری

 

من همیشه اینو میگم...اینجا هم میگم....برای بدست آوردن بعضی چیزا...بایستی بعضی چیزا رو فدا کنی!

برای ایجاد آینده ای بهتر برای بچت...باید این فداکاری رو انجام بدی...من خودم تو خانواده ی پر جمعیتی بزرگ نشدم....ولی چون پدرو مادرم تا حدودی به این مسائل واقف بودن،کمبود نداشتن برادر رو چندان حس نکردم...شما هم کمی به خودت فشار بیار تا این کمبود برا بچت ایجاد نشه....

لینک به دیدگاه
از چه لحاظ؟

من که بطور مثال قراره 30 میلیون برای برزگ کردن بچه هام خرج کنم....به نظر شما اون 30 میلیون به یکی برسه بهتره یا 4 تا؟!

از لحاظ عاطفی کاملاً تامین میشه....از لحاظ رفاهی هم همینطور...

شغلش آمادست....جاش تو دانشگاه آمادست...

ما الان نسبت به مناطق غیر خشکیمون جمعیت خیلی زیاد داریم....بالا سریامون که شعورشون نمیرسه....ما چطور؟

نمیتونیم خودمون جمعیتمونو کنترل کنیم؟:ws38:

مثال همین یارانه هارو بزنیم....الان یک خانواده ی 3 نفره میگره 240 تومن....اگر جمعیت ایران نصف میبود،این مقدار میرسید به 480 تومن!

حالا از بحث شلوغی معابرو کمبود جاده ها و کمبود حق بیمه و صف های طولانی و اتوبوس های پر بگذریم....

 

یک مثال دیگه هم بزنم در اینباره...زیاد بودن جمعیت یک مملکت عین اینه که شما یک خانواده ی 2 نفری داری...ولی هربار میری پرتقال بگیری،2 صندوق میخری که ارزون در بیاد!

اما نه تنها خیلیاش خراب در میاد....بلکه بعد از مدتی پرتقالها شروع به گند زدن میکنن....این حکایت جوونای امروز ماست!

 

خب حق با شماست اما از بعضی لحاظ ما چون در شرایط نزدیک به هم بزرگ نشدیم دیدگاهامون با هم متفاوته...

اما خب من درک می کنم حرفای شما رو...

  • Like 3
لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان
البته از يه منظر ديگه بچه بيشتر باعث ميشه پدر و مادر تو سن بالا احساس افسردگي نداشته باشن...خودمو مثال ميزنم...خونواده پرجمعيتي داريم....با اينكه هر روز حداقل دو تا از برادرا و خواهرامون به پدر و مادرمون سر ميزنيم اما بازم احساس تنهايي ميكنن.دوستي داشتم كه 3 تا برادر بودن.وقتي آخريشون كه دوست خودمم بود ازدواج كرده بود مادرش تا مدتها گوشه گير شده بو.د...با اينكه سن زيادي نداشت به شدت احساس پيري ميكرد...اما بچه زياد مانع قوت گرفتن اين حس ميشه...

اما به قول امين با اين گندي كه پدرا و مادرامون زدن بايد به همون يه بچه قناعت كرد.

 

ببین....بچه ها دیر یا زود از آغوش پدرو مادر میرن...میرن واسه خودشون...این یه اصله!

منتهی چون تو ایران ما دولت بعد از 18 سالگی هیچگونه مسئولیتی در قبال تحصیل،شغل و حتی ازدواجو آینده ی جوونا قبول نمیکنه،این بار میوفته به دوش پدر مادرا...عین درختی که کاشتن....نهال شده درخت....ولی باغبونی نیست که اینو ببره تو مزرعه بکاره....پدر مادرم این درختو میکارن تو حیاط خونشون....این دلبستگی و داشتن انتظار شاید ناشی از زمان زیادیه که ماها تو خونه ی پدریمون میمونیم!

اگر از 18 سالگی طعم استقلال و البته ساپورت دولتی رو میچشیدیم الان اینقدر انتظارات بالا نبود!

لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...