*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۰ از ما که گذشت ولی به دیگری موقتی بودنت را گوشزد کن تا از همان اول فکری به حال جای خالی ات کند ...! 7 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ دل آدم گـاهـی چـه گـرم مـی شـود بـه یـک " دلـخوشـی کـوچک " بـه یـک " هـسـتـم " بـه یـک " نـوازش " بـه یـک " آغـوش " 4 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ قرارش را تو می گذاری بی قراری اش را من به جان می خرم اینبار هم همه چیز عادلانه قسمت شده است! 8 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۰ گاهی دلت از زنانگی ات می گیرد میخواهی كودك باشی دختر بچه ای كه به هر بهانه ای به آغوشی پناه می برد و آسوده اشك می ریخت زن كه باشی بـــــــایــــــد بـــــغـــــض هـــــای زیــــــــادی را بــــــــی صــــــــدا دفـــــــن كنـــــــی ! 6 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 بهمن، ۱۳۹۰ لازم نيست مرا دوست داشته باشی من تو را به اندازهی هر دویمان دوست دارم... 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 بهمن، ۱۳۹۰ تنهایی مان کمی خیابان کم داشت یک کوچه و یک بوسه ی پنهان کم داشت من شانه به شانه ی تو راه افتادم این منظره چند قطره باران کم داشت! 3 لینک به دیدگاه
hamed_063 1261 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 بهمن، ۱۳۹۰ پرده های دلم را آتش زدند پشتش هیچ چیز نبود جز باغی قدیمی و متروک ... 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۹۰ می روم ، اما نمی پرسم ز خویش ره کجا ؟ منزل کجا ؟ مقصود چیست ؟ بوسه می بخشم ولی خود غافلم کاین دل دیوانه را معبود کیست . . . ؟ *فروغ* 5 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۹۰ به اتاق که مـــی رســــم میــــــــــــدانم لبـــــاســـــم را به جا لباسی خــواهم آویخت کفشهایم را در جا کفشی خواهــم گـــذاشت دلـــم را ♥ !! باز فراموش کردم برای دلم جایی نگهدارم 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 بهمن، ۱۳۹۰ مستقيم !؟ در بست !؟ مانده ام ..!! در این شهر شلوغ و پرترافيک ... هيچ کسَ دلم را نمی بَرد . مهران پيرستانی 6 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 بهمن، ۱۳۹۰ جهنـــــمی بپــــا میـــکند دلــــــم وقـــــتی شـــــــعری بیــــــاید و تــــو میــــــان آن نبــــاشــــی...............! 6 لینک به دیدگاه
Marziam 467 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۰ مرا با برکه ام بگذار دریا ارمغان تو.. بگو جوی حقیری آروزی رود با خود داشت... 4 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۰ یاد آور سوره ی توبه ای برایم! بی بسم الله آمدی و به توبه کردنم انداختی...! 7 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۰ صورتم دیگر با سیلی سرخ نمیشود کبـــــــــود شده است جای نبودن هایت 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۰ بگو در کجای خاطره بازی هایم اشتباه کردم که تو از آن سو استفاده حسی کردی؟!... رفتن و برگشتنم بهانه شد..تا تو از غفلتم استفاده کنی.... و سوک سوک بگویی از پیروزی در این بازی... 4 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۰ دختر مردم تو به آرزو های من می رسی من به آرزو های هیچ کس ! عین خیال خدا هم نیست که این وسط من چقدر تنها می مانم ... مهدیه لطیفی 6 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ شـده ام مـعـادلـه ی چنـد مَـجهولـی ایـن روزهـا هـیـچ کـس ... از هـیـچ راهـی مـرا نـمـیـفهمـَد... 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ فهمیدنم این روزها خیلی سخت است؟!... که برایش...آسمان ریسمان می بافی... و در نهایت می گویی... چقدر ساده بود و من نمی دانستم... . . . و همه سادگی را می بینند و به دنبال پیچیدگی می گردند... 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ بـرایــــــ مـن هـمـیـن کــافـیـسـت ، اگـر روزی بــدیــن خــط و بـدیـن دفـتـر نـظـر دوزی ... بـخـنـدی و بـه دل گـویـی ، کـجـایـی یـار دیـروزی ؟ 3 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ حالا دیگر خوابهایم هم مرا دوست ندارد و روزگارم همرنگ خاکستر کف قلیانی است که هیچ وقت لب به آن نزده ام 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده