*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 شهریور، ۱۳۹۰ دلم به هوای سرگرمی کودکی باز گریست بگذار دل بزرگ شود تا بداند هر آنچه خواست همیشه نیست...! 7 لینک به دیدگاه
عاطفه کوچولو 2896 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۰ نکن کاری که فردا ننگت آیو جهان با بی کرانی تنگت آیو چو فردا نامه خوانان نامه خوانند تو از نامه خواندن شرمت آیو:5c6ipag2mnshmsf5ju3 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۰ دوست ، واژه است واژه ای که از لب فرشته ها چکیده است دوست ، نامه است نامه ای که از خدا رسیده است نامه ی خدا همیشه خواندنی ست توی دفتر فرشته ها واژه ی قشنگ دوست ماندنی ست راستی ، دلت چقدر آرزوی واژه ی تازه داشت دوست گلت رسید واژه را کنار واژه کاشت واژه ها کتاب شد دوستت همان دعای تو ست آخرش دعای تو مستجاب شد عرفان نظرآهاری 6 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۰ دلا شب ها نمی نالی به زاری/ سر راحت به بالین میگذاری تو صاحب درد بودی ناله سر کن/ خبر از درد بی دردی نداری بنال ای دل که رنجت شادمانی ست/ بمیر ای دل که مرگت زندگانی ست دلی خواهم که از او درد خیزد/ بسوزد عشق ورزد اشک ریزد مباد آندم که چنگ نغمه سازت/زدردی بر نیانگیزد نوایی مباد آندم که عود تار و پودت/نسوزد در هوای آشنایی (فریدون مشیری) 4 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۰ مگر نسیم سحر بوی زلف یار من است/ که راحت دل رنجور و بی قرار من است به خواب در نرود چشم بخت من همه عمر/ گرش یه خواب نبینم که در کنار من است اگر معاینه بینم که قصد جان دارد/به جان مضایقه با دوستان نه کار من است حقیقت آنکه نه در خورد اوست جان عزیز/ و لیک در خور امکان و اقتدار من است نه اختیار من است این معاملت لیکن/رضای دوست مقدم بر اختیار من است اگر هزار غم است از جفای او بر دل/هنوز بنده ی اویم که غمگسار من است درون خلوت ما غیر درنمی گنجد/ برو که هرکه نه یار من است بار من است به لاله زار و گلستان نمی رود دل من/که یاد دوست لاله زار و گلستان من است ستمگرا دل سعدی بسوخت در طلبت/دلت نسوخت که مسکین امیدوار من است و گر مراد تو این است بی مرادی من/ تفاوتی نکند چون مراد یار من است 4 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۰ شاید پاک ترین هوای دنیا متعلق به لحظه ای است که دلمان هوای هم می کند ... ! 7 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۰ بعضی خاطره ها فقط به درد دور انداختن می خورند ! به خاطر طعم تلخشون به خاطر سایهی سنگین "همیشه بودنشون" به خاطر سایهی سنگین " دروغ بودنشون" ! . . . بعضی خاطره ها فقط به درد دور انداختن می خورند ... 6 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مهر، ۱۳۹۰ و من گاهی اوقات مجبورم به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم چقدر خیالش آسوده است چقدر تحمل سکوتش طولانی ست چقدر...! 5 لینک به دیدگاه
boosal 51 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۰ به من بگو ميان لهجه ي كدام گياه نشسته اي كه از جنوب غربت همه ي درختان باران گذشته است ؟! 4 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۰ بدنم سرد است گویا کسی دارد جام زندگی من را به سلامتی کسی دیگر نوش می کند...! 4 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ هر که می خواهی باش این پریود مشترک همه انسانهاست تو نیز، روزی، ساعتی، لحظه ای احساس خواهی کرد که هیچ کس دوستت ندارد اگر آنروز، امروز است و آن ساعت همین ساعت و آن لحظه همین حالا ... بدان من دوستت دارم و از بیانش نمی هراسم ! امین منصوری 7 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آذر، ۱۳۹۰ خانه ای خواهم ساخت آسمانش آبی باز باشد همه پنجره هایش به پذیرایی نور ساخت باغچه اش پر ز نسیم حوض ماهی پر آب قامت پاک درختانش سبز وترا خواهم خواند که در این خانه کنارم باشی سینه آینه تصویر تو را می جوید که در آیی چو نور توبه این خانه بیا در خیابان امید کوچه باور سبز نبش میدان صبوری آنجا خانه ای خواهی یافت سر درِ خانه چراغی روشن روی سکویش گلدان گلی در دل خانه اجاقی دلگرم با حضور تو در این خانه چه جشنی بر پاست آسمان شب این خانه پر از چشمک و مهتاب و نسیم ناودانش پر از موسیقی آب ای سرآغازِ امید تو بدین خانه درآ من به دیدارِ تو می اندیشم و به آرامش بودن با تو ! 2 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ گفتم: یکی بود ... گفت: یکی نبود ... گفتم: یکی همیشه هست ... گفت: دوست دارم اون تو باشی ... 3 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۹۰ تو را به رخ تمام شقایق ها میکشم ؛ و میگویم : تا گل من هست زندگی باید کرد ... 4 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۹۰ بايد ياد بگيرم تنهايی ام را پنهان کنم حالا از تو شــايد بتوانم ولی از مهتاب وقتی هر شب پشت پنجره ام کشيک می دهد نمی توانم...! 4 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۰ لعنت لعنت بر این روزها که خواستنم بیشتر می شود و . .. دستم کوتاه و اعصابم خط خطی...! 5 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ صبر کن سهراب !!! گفته بودی قایقی خواهی ساخت ! قایقت جا دارد ؟ من هم از همهمه اهل زمین دلگیرم .... !! 6 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ هـيـچ کـس ديـگـــــر او نـمـی شـود حـتـی خـــودش ...! 6 لینک به دیدگاه
hamed_063 1261 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ می دانستم آنچه دیگران می گفتند راست بود فقط به بهانه ی لحظه ای با تو بودن دروغ هایت را به صداقت دیگران ترجیح دادم .. 4 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ من ایمـــا و اشـاره نمی دانــم ..! بایــد تمــام قــد روبرويم بایستــی و بگویــی... دوستت دارم... 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده